امام علی (علیه‌السلام) پس از تولد فرزندش او را عباس نامید. کلمه عباس در اصطلاح علم صرف و لغت، صیغه مبالغه و در لغت به معنای شیر خشمناکی است که تمامی شیرهای ژیان از آن گریزان و فراری باشند.

حضرت عباس(ع) از فقهای عظام و علمای اعلام بوده است

به گزارش قدس آنلاین، حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) در تاریخ چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر ایشان علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) و مادر گرامی ایشان فاطمه ام البنین دختر حزام بن خالد بود. حزام از استوانه‌های شرافت در میان عرب به شمار می‌رفت و به بخشش، مهمان نوازی، دلاوری و رادمردی مشهور بود. خاندان این بانو از خاندان‌های ریشه دار و جلیل القدر بود که به دلیری و دستگیری معروف بودند [۱]. به گواهی تاریخ وقتی امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) از عقیل درخواست کرد که برای او همسری انتخاب کند، فرمانبری و یاری سیدالشهدا را جزو اولین ویژگی‌های فرزندی خواند که از همسر آینده او متولد می‌شود. تاریخ گواهی می‌دهد که خاندان ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) از دلیران عرب در زمان قبل از اسلام بوده اند و مورخین از آن‌ها در هنگام نبردها، شجاعت‌ها و دلیری‌ها نقل می‌کنند و معترفند که اکثر آن‌ها در عین شجاعت و قهرمان سالاری بزرگ و پیشوای قوم خود بوده اند [۲].

القابی ممتاز

امام علی (علیه‌السلام) پس از تولد فرزندش او را عباس نامید. کلمه عباس در اصطلاح علم صرف و لغت، صیغه مبالغه و در لغت به معنای شیر خشمناکی است که تمامی شیرهای ژیان از آن گریزان و فراری باشند. این مسأله اشاره به رشادت و شجاعت فراوان و مافوق بشری ایشان دارد [۳]. پرآوازه ترین و رایج ترین کنیه حضرت عباس (علیه‌السلام)، «ابوالفضل» به معنای پدر فضل است و چون پسری به نام فضل داشته، این کنیه بر او نهاده شده است [۴]. البته عده‌ای معتقدند که این لقب به خاطر فضیلت زیاد به ایشان اعطا شده است. «ابوالقاسم» نیز دیگر کنیه ایشان است که آن هم به خاطر داشتن فرزندی به نام قاسم است. از میان القاب معروف ایشان نیز می‌توان به «قمر بنی هاشم»، «سقا»، «پرچمدار»، «سپهسالار»، «حامی بانوان» و «باب الحوائج» اشاره کرد [۵]. «کبش الکتیبه» از دیگر القاب حضرت می‌باشد که این عنوان به بالاترین رده فرماندهی سپاه به سبب حسن تدبیرو دلاوری که از خود نشان می‌دهد و نیروهای تحت امر خود را حفظ می‌کند، داده می‌شود. این نشان به دلیل رشادت بی مانند حضرت عباس (علیه‌السلام) در روز عاشورا و حمایت بی دریغ از لشکر امام حسین (علیه‌السلام) به ایشان داده شده است [۶].

تربیت در دامان معلم بشریت

حضرت عباس بن علی (علیه‌السلام) شخصیت برجسته و بلند مرتبه ای از خاندان علوی است که در مکتب امیر المومنین علی (علیه‌السلام) و مرکز تقوا و پرهیزکاری تربیت یافته و جز این انتظار نمی رود کسی که پدرش امیرالمومنین (علیه‌السلام) باشد و در خانواده امامت بزرگ شده باشد، در عبادت ممتاز و سرآمد نباشد. امام علی (علیه‌السلام) که خود مربی و معلم بشریت بود و درس شهامت، فضیلت و کمال به دوستان و شیعیانش، به خصوص فرزندان خود می‌آموخت، فرزند دلبند خود ابوالفضل (علیه‌السلام) را به نحو احسن تربیت کرد و او را به علوم دینی و اخلاقی و شئون اسلام آشنا نمود. بر این اساس اسب سواری و تیراندازی را که از واجبات اعراب در صدر اسلام بود به او آموخت و همواره او را در جنگ‌ها و حضور در اجتماعات تشجیع می‌نمود. عباس بن علی(علیه‌السلام) همیشه محافظت و ممارست به قرآن و احادیث داشت و به پیروی از پدر به دستگیری ایتام و زنان بی سرپرست می‌کوشید و پس از فراغت از شغل کشاورزی، در مسجد به انجام واجبات و تعلیم و تعلم احادیث می‌پرداخت [۷].       

صبری بی‌مانند

ایشان علاوه بر قهرمانی‌های شگفت آور، نمونه کامل صفات و گرایش‌های بزرگ بود. شهامت، نجابت، بلندمنشی، وفاداری، همدردی و همگامی در ایشان مجسم شده بود. حضرت با برادرش امام حسین (علیه‌السلام) درسخت‌ترین روزهای رنج و محنت همدرد و همگام بود و رنج او را با خود تقسیم کرد. جان را فدای برادر و با خون خود از او حمایت نمود. حضرت نسیمی از رحمت‌های الهی است و این موقعیت نتیجه جهاد خالصانه در راه خدا و دفاع از آرمان‌ها و اعتقادات اسلامی و پشتیبانی از سالار شهیدان در سخت ترین شرایط بود. شجاعت غیرقابل وصف حضرت آن چنان چشمگیر بود که مصایب عظیمی که بر او وارد ‌شد، هیچ یک نتوانست کوه وجود او را متلاشی کند. عباس(علیه‌السلام) در کربلا می‌دید که چگونه ستاره‌های درخشان انسانیت و اصحاب وفادار امام حسین(علیه‌السلام) در خاک و خون می‌غلتند و می‌شنید که چگونه کودکان معصوم، العطش العطش می‌کنند و نوحه و آه و اشک زنان داغدار و بانوان والامقام، قلبش را می‌فشرد؛ اما هرگز جزع و بی‌تابی نکرد. او تسلیم فرمان خدا بود و در این راه، از برادر بزرگوارش امام حسین (علیه‌السلام) پیروی می‌کرد [۹].

بندگی و فرمان برداری

ایمان به خدا و استواری در آن نیز یکی دیگر از بارزترین و بنیادی‌ترین ویژگی‌های حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) بود. حضرت در دامان ایمان، مرکز تقوا و آموزشگاه خداپرستی و خداخواهی تربیت یافت و پدرش پیشوای موحدان و سرور متقیان، جانش را با جوهر ایمان و توحید حقیقی پرورش داد و تغذیه کرد. عباس (علیه‌السلام) با دلاوری به دفاع از دین خدا و حمایت از عقاید اسلامی که در آستانه تحریف قرار گرفته بود، برخاست و در این کار فقط خداوند و رضای حق و جایگاه اخروی را در نظر داشت. چنانکه در زیارتنامه ایشان که از زبان و بیان حضرت صادق (علیه‌السلام) صادر شده و به دست ما رسیده است خطاب به آن جناب چنین سلام داده می‌شود : «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ...» توصیف و تعریف امام معصوم از پرچمدار سپاه کربلا قابل تأمل و تدبر است.

در فرهنگ و بینش اسلامی برگرفته از قرآن کریم و روایات نبوی و علوی، از بزرگ‌ترین و بهترین سرمایه‌های حیات بشری، بندگی و فرمانبرداری ذات اقدس الهی است، از این رو در قرآن کریم راه راست به بندگی انسان در برابر آفریدگار هستی تعبیر شده است. بنابر آنچه از آموزه‌های قرآن کریم و روایات اسلامی به دست می‌آید درجه نزدیکی و شایستگی انسان نزد پروردگار متعال، بندگی و فرمانبرداری از دستورهای اقدس الهی است و در عبارت کوتاه از سرآغاز زیارتنامه حضرت عباس (علیه‌السلام) به زبان و بیان حضرت صادق (علیه‌السلام) هر دو وصف بندگی و فرمانبرداری درباره حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) به کار رفته و به حقیقت آن جناب در لحظه لحظه زندگی کوتاه اما پربارش همیشه در راه حق تعالی و فرمانبرداری از ولی و امام برگزیده از سوی خدای تبارک و تعالی حرکت کرده است و نمونه آشکار و بس کامل بندگی و فرمانبرداری از دستورهای الهی حضرت عباس (علیه‌السلام) را می‌توان در همراهی و یاری کردن آن حضرت از امام حسین(علیه‌السلام) درحادثه کربلا برشمرد [۱۰].

بصیرتی نافذ

یکی دیگر از ویژگی‌های حضرت عباس (علیه‌السلام) بصیرت ایشان بود. بصیرت به معنای آن است که بتواند حق و باطل را در درون فتنه تشخیص داده و راه راست و درست را بیابد و پس از جزم در حقیقت عزم بر آن داشته باشد که با تمام همت عالی خود، آن را تحقق بخشد. امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی ایمان و بصیرت حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) را این گونه توصیف کرده می‌فرماید: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّه ِو أبلی بَلاءً حَسَنا و مَضی شَهیدَا؛ عموی ما عباس بن علی بصیرت نافذ و ایمان مستحکم داشت. کنار اباعبدالله (علیه‌السلام) مجاهدت کرد و به درجه و مقامی زیبا رسید و با شهادت جان سپرد [۱۱].

عزت نفس و خویشتنداری

یکی دیگر از صفات برجسته حضرت، عزت نفس و خویشتنداری بود. حضرت از زندگی خفت بار زیر سایه حکومت اموی ابا داشت و به دنبال برادرش که مرگ زیر سایه نیزه‌ها را سعادت و زندگی با ظالمان را اندوهبار اعلام کرده بود، دست به قیامی خونین زد و به میدان جهاد پا گذاشت. حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) در روز عاشورا نیز عزت نفس و خویشتنداری را با تمام ابعادش مجسم ساخت. امویان او را به شرط کناره گیری از برادرش، وعده فرماندهی کل قوا دادند، لیکن حضرت فرماندهی سپاه آنان را لگدمال کرد و با شوق و اخلاص به سوی آوردگاه شتافت [۱۲].

علم و حکمت

یکی دیگر از مهم‌ترین خصایص حضرت، علم و حکمت ایشان است. می‌توان گفت که یکی از دلایل عالم بودن حضرت عباس (علیه‌السلام) این است که ایشان هیچ گاه امام حسین (علیه‌السلام) را برادر خطاب نکرد، بلکه همیشه می‌گفت «سیدی یا بن رسول الله» و این به خاطر علم ابوالفضل بود که می‌دانست مرتبه امامت فوق همه مراتب است. محقق دانشمند سید عبدالرزاق مقرم در کتاب العباس می‌نویسد: در روایتی که از امامان معصوم (علیهم السلام) به ما رسیده، فرمودند: «ان الْعَبّاسُ زَقَّ الْعِلْمَ زَقّاً؛ همانا عباس(علیه‌السلام) فرزند علی(علیه‌السلام) علم را چون غذا در کودکی از پدرش وارد جانش نموده است». سپس می‌نویسد: «این تعبیر، تشبیه بسیار لطیفی است، زیرا هرگاه کبوتری غذا را نرم و گوارا کند و به بچه اش بخوراند، به آن تعبیر «زق» می‌شود، این بیان حاکی است که حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) در دوران خردسالی، از مادرش علم و حکمت را چون شیر، شیره جانش نموده و در دامان علم و حکمت، رشد و نمو کرده و دارای علم لدنی بوده است» [۱۳] علامه شیخ عبدالواحد نیز درباره حضرت عباس (علیه‌السلام) این گونه اظهارنظر می‌کند: «عباس(علیه‌السلام) از فقهای عظام و علمای اعلام بوده و شکی نیست که او وحید در فقاهت و علم است» [۱۴]. همچنین برخی از شخصیت نویسان تاریخی ایشان را از راویان اخبار امام علی (علیه‌السلام) می‌دانند. حضرت که از تابعین رسول خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) محسوب می‌شود از بیکران علم علوی توشه‌ها برگرفته و در جرگه روایتگران احادیث امیر مؤمنان (علیه‌السلام) است. اکنون با توجه به همه این خصایل اخلاقی در ابوالفضل (علیه‌السلام) درمی یابیم که او اندیشمندی عارف و صاحب بینشی بلند است که از حوادث روزگار برترین تجربه‌ها و دانش‌ها را کسب کرده و در حیات خود به منصه ظهور رسانده است [۱۵].

ادب و تواضع

از دیگر ویژگی‌های اخلاقی ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) می‌توان به ادب و تواضع ایشان اشاره کرد. این ویژگی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که در طول زندگانی قمر بنی هاشم (علیه‌السلام) موج می‌زند که هم در برابر خداوند متعال و هم در برابر بندگان بویژه برادر بزرگوار خویش اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) به بهترین شکل ممکن ادب را رعایت کرد و در طول ۳۴ سال عمر مبارکش هرگز سیدالشهدا (علیه‌السلام) را برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبیراتی مانند سیدی، مولای، یابن رسول الله، آقای من، سرور من، ای پسر رسول خدا، آن حضرت را صدا می‌زد. به گواهی تاریخ، حضرت بدون اجازه در کنار امام حسین (علیه‌السلام) نمی نشست و اگر پس از اجازه می‌نشست مانند عبد خاضع دوزانو در برابر مولایش می‌نشست [۱۵]. در منابع حدیثی نقل شده که روزی امام حسین (علیه‌السلام) در مسجد آب خواست. حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) که در آن هنگام کودک بود، بی آن که به کسی بگوید با شتاب از مسجد بیرون آمد و پس از چند لحظه ظرفی پر از آب را به برادرش امام حسین (علیه‌السلام) تقدیم کرد. در نقلی دیگر آمده است که شخصی خوشه انگوری را به حضرت عباس (علیه‌السلام) داد. ایشان با شتاب از خانه بیرون آمد و فرمود: می‌خواهم این انگور را برای مولایم حسین (علیه‌السلام) ببرم [۱۶].

وفاداری به معشوق

ایثار، فداکاری و جانفشانی حضرت نیز امری بدیهی و زبانزد همگان است. اوج جانفشانی حضرت در جریان قیام کربلا تجلی یافته و ایشان به قهرمان بی بدیل کربلا بدل گشته است. حضرت سجاد (علیه‌السلام) در توصیف جانفشانی ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) فرمود: «خداوند عمویم عباس بن علی (علیه‌السلام) را رحمت کند، همانا (برادرش حسین را) بر خود مقدم داشت و امتحان داد و جان خود را فدای برادرش کرد، تا اینکه دستانش جدا شدند و خداوند به جای آن‌ها به او دو بال داد که در بهشت با فرشتگان پرواز کند، همان گونه که به جعفر بن ابی طالب داد، همانا برای عباس نزد خداوند مقامی است که در روز قیامت همه شهیدان آن را آرزو خواهند کرد» [۱۷].

موارد مذکور تنها گوشه ای از خصوصیات اخلاقی و عرفانی حضرت ابوالفضل العباس(علیه‌السلام) است که موجب شده تا ایشان در جایگاهی والا و خطیر قرار گیرد و الگوی ایثار، فداکاری، برادری، ولایت پذیری، اخلاص و اطاعت معرفی شود و به مدد روح بلند خود و تعالی اخلاقی و دینی که در بستر آموزه‌های علوی اندوخته بود، در کربلا حماسه ای جاویدان بیافریند که تاریخ نظیر آن را در برگ‌های خود ندارد.

پی نوشت‌ها:

۱-شریف قرشی، زندگانی حضرت ابوالفضل العباس(ع) : ۲۴

۲-عطایی، زندگی نامه وزیارت نامه حضرت ابوالفضل العباس(ع) : ۵

۳-عزیزی، مصایب و کرامات حضرت ابو الفضل العباس(ع) : ۶۳

۴-عظیمی، شناخت نامه ابوالفضل العباس(ع) :۶۵

۵-شریف قرشی، زندگانی حضرت ابوالفضل العباس(ع) : ۳۶-۳۲

۶-عزیزی، مصایب و کرامات حضرت ابو الفضل العباس(ع) : ۷۵

۷-همان: ۹۹

۸-بهشتی، قهرمان علقمه: ۹۵

۹-عظیمی، شناخت نامه ابوالفضل العباس(ع) : ۷۲-۷۰

۱۰-قاضی نعمان، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج۱: ۱۹۱

۱۱-شریف قرشی، زندگانی حضرت ابوالفضل العباس(ع) : ۶۴-۶۰

۱۲-عزیزی، مصایب و کرامات حضرت ابوالفضل العباس(ع) : ۹۹

۱۳-همان: ۱۰۲

۱۴-خرمیان، پژوهشی در سیره و سیمای عباس بن علی(ع) : ۵۳

۱۵-عزیزی، مصایب و کرامات حضرت ابو الفضل العباس(ع) : ۸۴

۱۶-همان: ۸۵

۱۷-ابن بابویه، خصال، ج۱ :۱۱۱

منبع: زائر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.