۲۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۱
کد خبر: 747880

سخت می‌توان درباره یک عملیات پیچیده نفوذ اطلاعاتی امنیتی که از ماه‌ها پیش آغاز شده سخن گفت. اما از آنجا که این مسئله یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که در افکار عمومی ایرانیان مطرح است، لازم است مقداری دقیق‌تر درباره زمینه‌ها، دلایل و چگونگی آن بحث کنیم.

عملیات نطنز تیر۹۹ با نطنز فروردین ۱۴۰۰ از جهات مختلفی دارای تشابهات جدی است. در هر دو شاهد اخلال و انفجار هستیم. در هر دو، نفوذ از منشأ خارجی و با زنجیره عملیاتی داخلی شکل گرفته است. در هر دو، تاکتیک اطلاعاتی پوشش استفاده‌شده است. در هر دو، هدف عملیات، اخلال در چرخه غنی‌سازی بود. همه این تشابهات ما را به یک گزاره نهایی می‌‎رساند: در هر دو، ضعف در حوزه حفاظت و حراست به‌طور جدی به چشم می‌خورد.

در عملیات تیرماه، میز کالیبراسیون سانتریفیوژ با ۱۳۵ کیلوگرم مواد منفجره در سالن مونتاژ، منشأ حادثه و هدف، اخلال در غنی‌سازی صنعتی بود؛ در عملیات یکشنبه، تونل انرژی سایت نطنز منشأ حادثه بود و این‌بار هم اخلال در غنی‌سازی صنعتی هدف بود. نتیجه عملیاتی این گزاره یعنی پس از این، جمهوری اسلامی باید هر گونه فعالیت و چرخه مرتبط با غنی‌سازی صنعتی را دارای بالاترین ریسک خرابکاری در نظر بگیرد و با هر روشی از آن مراقبت کند. نخستین اقدام هم انتقال فعالیت‌ها به عمق کوه‌های نطنز است؛ امری که به طور جد در حال پیگیری و ساخت و ساز است.

اینکه به منظور تقویت حفاظت و حراست از تأسیسات اتمی کشور چه اقداماتی باید بشود و نشود، مقال این بحث نیست اما اینکه چرا این اقدام در این برهه از زمان انجام می‌شود، محل تأمل است. رژیم صهیونیستی که از مدت‌ها پیش، مخالفت خود را با بازگشت پر حرف و حدیث دولت جدید ایالات متحده به برجام اعلام کرده بود بارها، هم در مواضع اعلامی و هم در مواضع اعمالی به این نکته مهم اشاره کرده بود که اسرائیل چه با همکاری آمریکا و چه رأساً، اجازه نخواهد داد تهران به بمب هسته‌ای بر اساس ادعای خود برسد. موساد با همکاری سازمان مجاهدین خلق با انجام موفق این عملیات مهم، قسمت قابل توجهی از توان غنی‌سازی رسمی ایران را از بین برد تا امکان توافق فوری دولت بایدن با ایران را بی‌معنی کند و کارت مهمی را در مذاکرات وین از تهران بگیرد. این بازی برای رژیم صهیونیستی دو سر برد است: از یک‌سو برنامه غنی‌سازی تهران را در بازه حساسی عقب می‌اندازد و از سوی دیگر، در صورت اقدام انتحاری کشورمان، تحریم‌ها باقی خواهد ماند.

بر اساس برخی گزارش‌ها، رژیم صهیونیستی قصد داشته این عملیات را همزمان با مذاکرات وین جلو ببرد تا در حین مذاکرات، ضربه‌ای اساسی به داشته‌های تیم مذاکره‌کننده ایرانی بزند. درست است که سانتریفیوژها جایگزین می‌شوند، اما سرعت در شرایط کنونی حرف اول را می‌زند. بازی هسته‌ای حرکت در متغیر زمان است. اگر اسرائیل برای پروژه خود به دنبال خرید زمان است، جمهوری اسلامی باید بدون اتلاف وقت و در سرعت بالا، توان غنی‌سازی خود را نه تنها بازگرداند، بلکه به ظرفیتی بیشتر از قبل انفجار برساند. این امر به‌خصوص با توجه به بومی‌سازی فنی، امری کاملاً امکان‌پذیر و در دسترس است. در اینجا دیگر ملاحظه‌ای وجود ندارد و نباید اجازه داد زمان علیه ما بگذرد.

به همین منظور است که غنی‌سازی ۶۰درصد از بامداد روز گذشته آغاز شد. این اقدام برای اهل فن معنی‌دار است. در همان سایتی که عملیات اسرائیل با هدف اخلال در چرخه غنی‌سازی صنعتی رخ داده، غنی‌سازی ۶۰درصد انجام می‌گیرد. در همان ساعاتی که خرابکاری صهیونیست‌ها انجام شد، عملیات ۶۰درصد آغاز می‌شود. هدف اسرائیل توقف غنی‌سازی در نطنز بود که با این اقدام سریع، به‌موقع و سنجیده، عکس آن محقق شد. قرار است علاوه بر جایگزینی سانتریفیوژهای آسیب‌دیده IR۱ و IR۲M، هزار سانتریفیوژ دیگر با ۵۰درصد ظرفیت غنی‌سازی بیشتر، به ماشین‌های موجود در سایت نطنز اضافه شود. برگه پرسش‌نامه مربوط به اطلاعات طراحی DIQ هم تسلیم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شده است. استناد قانونی آن هم به ماده یک قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران مصوب مجلس شورای اسلامی است.

اما این همه چیز نیست. سه‌شنبه ایده‌آلی که از آن سخن می‌گوییم جدا از سورپرایز غنی‌سازی ۶۰ درصدی برای حریف اسرائیلی، عملیات ویژه‌ای را هم در دریای عمان به همراه داشت. تا الان که این یادداشت را می‌خوانید حتماً «رامی اونگر» تاجر صهیونیست خبر اصابت موشک به کشتی Hyperion Ray خود به شماره ثبت ۹۶۹۰۵۵۹ در نزدیکی بندر فجیره امارات را به رفیق خود «یوسی کوهن» رئیس موساد داده است. او احتمالاً در گفت‌وگو با کوهن گفته این حادثه، اقدام متقابلی در برابر حادثه کشتی ساویز در دریای سرخ بوده است. اما از نظر نظامی، فرق است میان آن که یک کشتی لنگر انداخته بدون هیچ پوشش هوایی در فاصله هزار و ۷۰۰ کیلومتری از مرزهای ایران را بزند، با کسی که کشتی دیگری را در حریم انواع رینگ‌های پدافندی با موفقیت مورد اصابت قرار دهد، آن هم در حالی که رزم‌ناو بی‌اماسو بلژیکی که مأمور حمایت و پوشش این کشتی بوده در منطقه حضور داشته است، آن‌‎هم در زمانی که ترافیک دریایی بسیار بالایی در جریان بوده و کوچک‌ترین خطایی ممکن بوده موجب انفجار سوپر تانکری شود. اما باز هم سه‌شنبه ایده‌آل به همین تحولات ختم نشده است. در آخرین ساعات پایانی این روز، منابع عراقی از کشته و زخمی شدن دست‌کم ۱۰ افسر صهیونیست بر اثر حمله گروه‌های مقاومت ناشناس به ایستگاه اطلاعاتی سرویس موساد در شمال عراق خبر دادند که در بین آن‌ها، اسامی منحانین نوعام، عکیفا عامی و پیر ز جیکوب به چشم می‌خورد. «العلمُ سلطان» به همین معناست؛ همین که اگر اراده کنید می‌توانید با غنی‌سازی ۶۰درصد، هم هدف اسرائیل را ناکام بگذارید و هم در عرصه دیپلماسی، ورق را برگردانید؛ یعنی همین که اگر اراده کنید، در یکی از فیکس‌ترین نقاط پدافندی جنوب خلیج فارس هم می‌توانید عملیات موفق انجام دهید؛ یعنی اگر اراده کنید، یک ایستگاه جاسوسی را با تمام افسرهایش زیر و رو کنید؛ یعنی همین که اصلاً اراده کنید تمام این اتفاقات در یک روز بیفتد. سلام خدا بر کسانی که با اراده خود، جمهوری اسلامی را زنده نگه داشتند. سلام خدا بر شهدای هسته‌ای و موشکی و دفاعی.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.