۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۳
کد خبر: 755661

در باور پدران و مادران ما، شش (یا هفت) وجود نامیرا، در تدبیر کارهای جهان نقش دارند که هر کدام از آن‌ها، تجلی یکی از صفات خداوندی هستند. این وجودهای نامیرا «اَمشاسپند» خوانده می‌شوند و گاه از آن‌ها با صفت «اَنوشه» یا «وَرجاوند» یاد می‌شود که اشاره به جاودانگی آن‌ها دارد.

بهمن (وَهومن/ نهاد نیک) نگهبان مردم، چراگاه‌ها و جانوران است؛ اردیبهشت (اَشه‌وَهیشته/ بهترین راستی) نگهبان زمین و نظم آن؛ شهریور (خَشتره‌ویریه/ کشور آرزو شده) نگهبان فلزات، فره ایزدی و یاری‌رسان شهریاران دادگر؛ اسفند (سپنته‌آرمیتی/ فروتنی مقدس) دارنده خرد کامل؛ و خرداد(هئوروَتات/ رسایی، کمال و تندرستی) و اَمرداد (اَمرتات/ بی‌مرگی و جاودانگی) پاس ‌دارندگان آب‌ها و گیاهان و سرسبزی. در باور به‌دینان، سپندمینو (نور/ نیروی زندگی) هم به این جمع شش‌گانه می‌پیوندد.

خرداد، نام پنجمین امشاسپند است. نام او، عموماً با نام امرداد همراه است. خرداد و امرداد، در کنار اسفند، سه امشاسپندی هستند که در قالب زن، تصویر می‌شود. خرداد و مرداد همچنین با اسطوره هاروت و ماروت برابر دانسته می‌شوند که در اساطیر سامی و نیز در کلام‌الله به آن اشاره شده است.

امشاسپند خرداد نگاهبانی و نگاهداری آب‌های روان را هم بر عهده دارد. اوست که به مردمان کمک می‌کند تا تشنگی را از خود دور کنند؛ برای همین هم هر گاه آب گوارایی نوشیده ‌شود، به روان این امشاسپند درود فرستاده می‌شود. شکلی از این سنت کهن ایرانی، به روزگاران معاصر هم رسیده است... .

پدران و مادران ما همچنین به هر کدام از این امشاسپندان، گلی نسبت می‌داده‌اند. «یاس سپید» ویژه امشاسپند بهمن بوده است؛ «مرزنگوش» ویژه اردیبهشت، «شاه‌اسپرغم» (شاه‌اسپرم یا ریحان عروسان) ویژه شهریور، «بیدمشک» برای اسفند و «زنبق» برای امرداد.

«سوسن» یا لیلیوم، گل خرداد است. سوسن سفید یا سوسن آزاد، گلی است که در مراتع سرسبز می‌روید و نماد پاکی و پاکیزگی زمین هم هست و از این منظر با ایزدبانو آناهیتا هم نسبت پیدا می‌کند؛ چنان که خویشکاری خرداد هم بی‌ارتباط با آناهیتا نیست. به نظر می‌رسد تقدس گل سوسن در آیین مسیح و نسبت دادن آن با مریم مقدس، ارتباطی با این باور کهن ایرانی دارد؛ چنان که می‌دانیم بسیاری از باورهای کهن که ریشه در اساطیر ایران ‌زمین دارند، با راهیابی به آیین مسیح، در سراسر جهان منتشر شده‌اند. سوسن، گل ملی کشور واتیکان هم هست.

در ادبیات کهن فارسی اما نوعی دوگانگی پیرامون این نماد وجود دارد. سوسن، هم نماد سخنوری است و هم نماد خاموشی و سکوت؛

ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد/ چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد

در حالی که گفته می‌شود احتمالاً بین واژه سوسن و شهر شوش (با نام کهن شوشن) ارتباطی وجود دارد، اما سوسن عمدتاً در این سوی ایران‌ زمین، در دامنه‌های البرز می‌روید. شناخته‌ شده‌ترین جایی که رویشگاه سوسن آزاد به شمار می‌آید، روستای «داماش» در گیلان است؛ جایی که علاوه بر سوسن آزاد، گونه‌ای دیگر از سوسن موسوم به «سوسن چلچراغ» هم می‌روید. زمان گلدهی این سوسن‌ها در همین خرداد ماه است.

خرداد ماه در گاه‌شماری کهن، منطبق «جوزا»ست؛ به بیان دیگر از دید ناظر زمینی، خورشید در این ماه در حال عبور از صورت فلکی دو پیکر است؛ دقیق‌تر آنکه دست‌کم ۲هزار سال پیش از میلاد، خورشید در سومین ماه پس از اعتدال بهاری (نوروز) از صورت فلکی جوزا می‌گذشته است؛ اما گذر هزاره‌ها، این نقش‌بندی کهن را مختصری دگرگون کرده است. حالا در روزگار ما، خورشید در بخشی از گذر خود در خرداد ماه، از صورت فلکی ثور(گاو) عبور می‌کند.

به نظر می‌رسد در هزاره‌های پیشین، تقویم رویدادهای نجومی، چندان منطبق بر وضعیت فعلی نبوده است؛ هم یافته‌های نوین دانش نجوم رصدی و هم اعوجاج در تفسیر برخی اساطیر، بر این مهم، صحه می‌گذارند؛ چنان که مثلاً ظهور دوباره ستاره تیشتر یا شباهنگ یا شعرای یمانی در آسمان شب، که در جهان اساطیر همزمان با آغاز بارش‌های بهاری بوده، امروز انطباقی بر این موعد ندارد.

در این میان به نظر می‌رسد صورت فلکی جوزا هم ۶ هزار سال پیش از میلاد، در آغاز پیدایش دانش تنجیم و توجه به دایره‌البروج،  بر اعتدال بهاری منطبق بوده است. نماد دو پیکر هم بیشتر از آنکه اشاره‌ای به اسطوره هاروت و ماروت باشد، می‌تواند یادآور دوگانه باستانی اهورایی و اهریمنی، روشنایی و تاریکی و نو و کهنه باشد که کاملاً با مفهوم آیین کهن نوروز همخوانی دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.