۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۰
کد خبر: 756615

نخستین بار چند سال پیش بود که صدای استاد محمد دلپذیر را شنیدم. گروه «فردای جام» که به حق و انصاف در حوزه موسیقی مقامی خوب کار می‌کند، به دیدار استاد رفته و از او دقایقی فیلم ضبط کرده بودند. استاد در آن دیدار آواز هزارگی خوانده بود. یادم هست با تمام وجودم آن آواز را بارها و بارها گوش دادم. تحریرهای خاص استاد، صدای لنگردار ایشان، سوز و غمی که در صدایشان بود، نمی‌گذاشت بی‌تفاوت از کنار آن صدا بگذرم. همان روز تصمیم گرفتم حتماً به دیدار استاد بروم اما نشد و ماند. در این مدت چند باری که به تربت‌جام سفر کردم تا پای صحبت و صدای استادان موسیقی مقامی بنشینم، باز هم قسمت نشد به دیدار استاد بروم تا اینکه روز جمعه بخت یارم شد و در سفری که با تعدادی از دوستان برای عرض تسلیت فوت دختر استاد حسن سمندری به باخرز رفته بودیم، در برگشت به دیدار استاد غلام‌رسول صوفی در روستای قادرآباد تربت‌جام رفتیم. ماجرای دیدار با استاد محمد دلپذیر را با او مطرح کردیم؛ استاد صوفی با اینکه گرفتار بود اما با روی خوش پذیرفت که ما را در این دیدار همراهی کند پس راهی خانه استاد شدیم در حالی که عارف صوفی فرزند جوان استاد صوفی هم با ما همراه شد. از قادرآباد تا خانه محمد دلپذیر چند دقیقه‌ای راه بود و در گرمایی که انگار همه چیز را بلعیده بود ما نشسته بودیم روبه‌روی استاد محمد دلپذیر با پنکه‌ای که می‌چرخید و سعی می‌کرد کمی از شدت گرمای تربت‌جام کم کند اما نمی‌توانست.

پس از دقایقی از استاد خواستم برایمان چیزی بخواند. عارف صوفی که پنجه بر سیم‌های دوتارش زد و دوتارش را برای مقام هزارگی کوک کرد، استاد هم با «یار الله جان» گفتنی آوازش را شروع کرد. برایم جای تعجب بود، فکر نمی‌کردم آن قدر محکم و رسا بتواند بخواند آن هم در دهه ۷۰ زندگی اما او خواند و دلم را برد.

پس از هشت دقیقه خواندن، درباره کارهایی که از او ضبط شده پرسیدم و متأسفانه جواب استاد این بود که از او آلبومی ضبط نشده است. دلم گرفت با خودم فکر کردم هنرمندی در سطح او چرا باید این همه غریب‌وار زندگی کند. حسینعلی مردانشاهی که خود از کاربلدهای حوزه موسیقی است از استاد به عنوان بهترین دهل‌نواز این روزهای خطه جام یاد می‌کند. او می‌گوید: «او کسی است که دهه ۵۰ برای اجرای موسیقی به کانادا رفته است با اینکه دهل‌نواز بی‌نظیری است اما در خواندن هم فوق‌العاده تواناست و این برمی‌گردد به رنگ و جنس صدا که سبب شده است هزارگی را به سبک و سیاق  بسیار دلپذیر خودش بخواند. او به نوعی استاد شریف‌زاده است با همان تنهایی‌ها، فراموش‌شدگی و کم‌لطفی‌هایی که به او شده است».

از خانه استاد محمد دلپذیر که بیرون آمده بودیم ابری بودم که می‌خواستم ببارم. به خاطر این همه کم‌لطفی به حوزه موسیقی مقامی که بخش ارزشمندی از هویت و فرهنگ ماست، به خاطر این همه کم‌لطفی به استادان بزرگ و از جمله محمد دلپذیر که وقتی برود همه دریغاگوی او خواهیم بود بدون اینکه امروز که هست قدرش را بدانیم و برایش قدمی برداریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.