محسن آقایی با ساخت «ایکسونامی» و نقد سیاست‌های آمریکا در مسئله آزادی‌های جنسی، شناخته شد. مستندی که با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شد، عده‌ای آن را آگاهی‌بخش و هشداردهنده توصیف کردند و عده‌ای هم ساختارشکن و قبح‌شکن. حالا سازندگان آن مستند در اثر «دیوارکش» سراغ نقطه تلاقی دو امر حساس و بسیار چالش‌برانگیز در زندگی جامعه امروز رفته‌اند و با طرح چگونگی ارتباط مسائل حوزه زیست جنسی و سیاست، نحوه بهره‌برداری سیاسیون از امور مورد توجه عموم مردم به ویژه در ایران را بررسی کردند.

استفاده ابزاری از جنسیت در سیاست

این مستند اواخر اردیبهشت ماه روی پلتفرم‌های نمایشی عماریار و سفیرفیلم رفت و همچنان در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. با محسن آقایی، کارگردان مستند «دیوارکش» درباره جزئیات آن گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

هدفتان از ساخت مستند «دیوارکش» چه بود؟

ما در مستند «ایکسونامی» به پیامدهای اجتماعی و خانوادگی آزادی‌های جنسی پرداختیم در حالی که این موضوع تبعات تخریبی در حوزه‌های مختلف همچون سیاست هم داشت و  می‌خواستم در فرصتی به این موضوع بپردازم. با توجه به اینکه در زمان انتخابات نسبت به مسئله آزادی‌های جنسی، سوءاستفاده‌هایی از سوی کاندیداها و احزاب سیاسی اتفاق می‌افتد پیش‌بینی کردیم که در زمان انتخابات ریاست جمهوری هم این موضوع پررنگ می‌شود بنابراین پیش از انتخابات، این مستند را ساختیم تا از این مسیر بتوانیم گفتمانی را نقد یا بابی را برای گفت‌وگو باز کنیم.

یعنی قرار بود که این مستند پیش از انتخابات پخش شود و روی کیفیت انتخاب رأی‌دهندگان تأثیرگذار باشد؟

در واقع روی انتخاب سیاست‌ورزی‌شان اثرگذار باشد. خیلی روی شخص خاصی اصرار نداشتیم و تا آنجا که توانستیم به جناح خاصی نپرداختیم، در واقع تمام طیف‌های سیاسی که از این حربه استفاده کرده بودند را نقد کردیم.

البته در مستند بیشتر انتقادها به جریان سیاسی اصلاحات وارد شده بود؟

چون در واقعیت هم چنین است. شاید به ما ایراد وارد کنند که فیلمتان یکطرفه است اما واقعیت جامعه چطور است؟ آیا یک جناح خاص سیاسی روی مسئله امر جنسی تمرکز بیشتری نکرده است؟ در واقع جریان اصلاح‌طلبی، مزیت خودش را پرداختن به این موضوع تعریف کرده و وارد موضوعات معیشتی و اقتصادی نشده است.

در مستند شما قرار است ارتباط بین زیست جنسی و سیاست به نقد کشیده شود، احتمال اینکه متهم به قضاوتگری شوید را می‌دادید؟

مسئله اینجاست که تندروی‌هایی در دوره‌هایی وجود داشته؛ از تعطیل کردن فیلم «برزخی‌ها» گرفته تا سخت‌گیری که درباره حجاب وجود داشته است. لحن فیلم روشن است که این تندروی‌ها را نقد می‌کند. در کشور ما این امکان برای کاندیداها وجود ندارد که به صراحت اعلام کنند قائل به آزادی‌های غربی هستند چون هم جامعه آن‌ها را پس می‌زند و هم اینکه نهادهای نظارتی چنین اجازه‌ای به آن‌ها نمی‌دهند اما گاهی با استعاره این حرف‌ها را می‌زنند. این استعاره می‌تواند ربنای شجریان باشد که حرفش اعتراض به حذف یک طیف فکری فرهنگی خاص حامی موسیقی و کنسرت است یا برجامی که قرار بود یک کنش سیاسی در حوزه روابط بین‌الملل باشد اما شبی که توافق اتفاق می‌افتد، حامیان آن در خیابان شادی می‌کنند. حتی از برجام هم خوانش فرهنگی کرده‌اند که نمایندگی یک سبک زندگی خاص را می‌کند، آن سبک زندگی که محدودیت‌های زیست جنسی‌اش کمتر است یا موسیقی و رقص که سرفصل التذاذات فردی است در آن بیشتر. ببینید در همه جای دنیا سیاستمداران از تکانش‌های جنسی و لذت‌های دم‌دستی برای پررنگ کردن کمپین‌های تبلیغاتی‌شان استفاده می‌کنند. در انتخابات خودمان هم کاندیداهای اصول‌گرا و ارزشی از این حربه بهره بردند و مطالبات عمومی را در سطح خواسته‌های پوپولیستی تنزل دادند. ما می‌خواستیم بگوییم کسانی که این مسائل را مستمسک رأی آوردن می‌کنند، بدون حل مسائل کلان‌تر و گاهی با تغییر گفتمان مشهودی که طی سال‌ها داشته‌اند، کارشان مصداق سوءاستفاده است مثلاً درباره جریان اصلاح‌طلبی چطور کسانی که شدیدترین تندروی‌ها را داشته‌اند ناگهان سیستم فکری‌شان عوض می‌شود؟ آیا این شاهدی بر قدرت‌طلبی‌شان نیست؟!

جامعه مخاطبان را طیف خاصی در نظر گرفته بودید؟

تلاش ما بر این بود افرادی که نظام فکری‌شان موافق گفتمان‌های مورد نقد فیلم است، مستند را ببینند ولی دسترسی به چنین مخاطبی کار آسانی نیست مگر اینکه مخاطبان مذهبی و ارزشی، پس از دیدن فیلم آن را تبلیغ کنند یا در حرف‌هایشان ارجاعاتی به این مستند بدهند. ضمن اینکه ساختار فعلی شبکه‌های اجتماعی و توزیع پیام به شکلی است که طیف‌های مختلف در تفکرات خودشان رادیکال‌تر می‌شوند و کمتر در معرض پیام‌های مخالف قرار می‌گیرند.

تعمد خاصی برای اضافه  کردن چاشنی طنز داشتید؟

چون کلیت اتفاق، یک طنز تلخ است اما دلم می‌خواست طنز کار بیشتر باشد چون مصاحبه‌شونده‌ها در کنترل ما نبودند و اگر طنز ماجرا بیشتر از این می‌شد شاید به لودگی کشیده می‌شد.

در پایان کار هم راوی به نتیجه مشخصی نمی‌رسد؟

مستندساز قرار نیست که مسائل را حل کند، طرح درست مسئله هم نیمی از پاسخ است. به جز سیاست‌هایی که در فیلم نقد شد، مقداری هم باید به لایه ایجابی ماجرا توجه می‌کردیم. اینکه مردم به برنامه‌های واقعی و عملکرد کاندیداها رأی بدهند اما موضوع اصلی فیلم تبیین زیست جنسی و سیاست بود که خیلی بیشتر از این‌ها جای کار داشت ولی محدودیت زمانی اجازه پرداخت بیشتر نمی‌داد.

آیا «دیوارکش» یک مستند فصلی بود که با پایان انتخابات، تاریخ انقضایش به پایان رسیده است؟

از دو منظر می‌توان به ماجرا نگاه کرد؛ از یک منظر این مستند فصلی و موسمی است و درباره آن آگاهی داشتیم اما درباره رویکرد اصلی مستند، می‌تواند سال‌های آینده هم مورد استفاده قرار بگیرد و به حوزه‌های دیگر هم توسعه یابد اینکه از موضوعی مثل امر جنسی در عرصه‌های مختلف سوءاستفاده شده است. یکی از غفلت‌های سیاست‌ورزی در کشور ما این است که مدعی حمایت از مطالبات زنان است در حالی که نخستین و جدی‌ترین قربانی در این شکل سیاست‌ورزی، زنان هستند چون به جای ایجاد بسترهای لازم اقتصادی و فرهنگی برای تشکیل خانواده، جامعه را به سمت روابط متکثر می‌برد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.