برش‌هایی از صحبت‌های میلاد همتی پزشک متخصص بیماری‌های قلب و عروق را به مناسبت اول شهریورماه ، روز پزشک در گفت‌وگو با ما می‌خوانید.

من سلامت را در این دارالشفا آموختم

به گزارش قدس آنلاین، «روزی که نوار قلبم به اصطلاح پزشکی در دستگاه الکتروکاردیوگرافی، صاف و مستقیم می شود و قلبم از کار می ایستد ، دوست دارم خداوند خدمات و کارهایی را که برای نجات جان انسان‌ها کرده ام به شفاعت و عنایت امام هشتم(ع) قبول کند و پرونده اعمالم هم صاف و سفید و مرتب باشد».

این‌ها بخشی از دیدگاه‌های دکتر میلاد همتی پزشک متخصص بیماری‌های قلب و عروق در بیمارستان فوق تخصصی رضوی است. وی ۳۶ ساله و با اصالت بجنوردی و مقیم مشهد مقدس بوده و معتقد است شغل پزشکی و یا به تعبیر او «رسالت پزشکی»، از مهم‌ترین رسالت‌های جامعه انسانی در دنیا به شمار می رود.وی برای یک انسان مهم‌ترین سرمایه را پس از ایمان واعتقادات صحیح ، داشتن جان سالم و بدنی تندرست دانسته و رسالت پزشکان را کمک به حفظ سلامتی همنوعان خود با استفاده از تخصص و معلوماتشان در این دنیای پرتلاطم می‌داند. در ادامه برش‌هایی از صحبت‌های این پزشک جوان را به مناسبت اول شهریورماه ، روز پزشک در گفت‌وگو با ما می‌خوانید.

باید مثل قلب تا آخرین لحظه بی منت خدمت کرد

از دوران طفولیت و بچگی هروقت اسم پزشک و پزشکی به میان می‌آمد، من با خودم فکر می‌کردم مهم‌ترین رشته در عرصه پزشکی، گرفتن تخصص دررشته قلب و عروق است ، ضمن اینکه خیلی دوست داشتم متخصص قلب شوم، اما هم‌اکنون، متواضعانه می‌گویم خدمات همه همکاران پزشک در هر تخصص و رشته ای، قابل قدردانی بوده و به نوبه خود حائز اهمیت است.

قلب ازجمله اعضای واحد دربدن انسان است و بدون آن نمی توان زندگی کرد و با قلب مصنوعی هم شاید حدود ۶ماه تا دوسال و یا کم و بیش بتوان به زندگی ادامه داد. من همیشه درباره کارکرد اعضای بدن و به خصوص قلب، در شگفت و تعجب هستم. واقعاً از مطالعه در نظم و نحوه عملکرد اعضای بدن می توان به وجود خالق متعال پی برد. من به عنوان یک متخصص قلب، از نحوه عملکرد این عضو حیاتی یک پیام مهم دریافت می کنم و آن ، کارکردن بی منت تا آخرین لحظه حیات است. یک قلب در طول زندگی یک انسان تا آخرین لحظه می‌تپد و کار می‌کند و به فکر دیگر اعضای بدن نیز هست و خون را بدون هیچ چشمداشت و منتی، به دورترین سلول‌ها و بافت‌ها و اعضای بدن می رساند. این پیام مهم قلب برای ما انسان‌هاست. کار بی منت تا آخرین لحظه عمر و حیات.

«صحن پیامبراعظم(ص)»؛ نوستالژی زیارت من است
دنیای بدون معنویت، یک استرس و اضطراب خاصی به قلب و روح انسان وارد می‌سازد و آن احساس پوچی و بی تفاوتی است. انسان بدون معنویت و بدون یاد خداوند، انگیزه لازم برای یک زندگی صحیح و خداپسندانه را ندارد. زیارت حضرات معصومین(ع) و انجام تکالیف و آداب دینی و اسلامی، تکیه‌گاه مطمئن و مستحکمی برای تقویت و سلامت جسمانی و باطنی قلب و روح و فکر و اعصاب و سایر اعضا و جوارح انسان است. انسان برای رهایی از حس پوچی و بی تفاوتی در زندگی، نمی تواند تنها به نزد پزشکان برود و به مصرف داروهای پزشکی متکی باشد، بلکه باید به دستورات الهی گوش فرا دهد و به آموزه ها و سخنان بزرگان دین و زندگی، یعنی حضرات معصومین(ع) پناه برد. فقط یاد خدا آرامش‌بخش قلب‌هاست؛ یعنی الا بذکرالله تطمئن القلوب.

من از دوران طفولیت و بچگی، همیشه با پدرم و پدربزرگم از سمت میدان بیت‌المقدس(فلکه آب سابق) و از طرف صحن پیامبراعظم(ص) فعلی (صحن جامع رضوی سابق) وارد حرم می شدم و صحنه و منظره دیدن گنبد وگلدسته‌های حرم امام رضا(ع) ازسمت این صحن، همیشه به عنوان نوستالژی زیارت از دوران بچگی در ذهنم باقی مانده است. همیشه با امام رضا(ع) از کودکی تاکنون خیلی خودمانی و با زبان ساده صحبت می‌کنم. از امام هشتم(ع)همیشه می خواهم عاقبت به‌خیری همراه با صحت و سلامتی را از خداوند برایم مسئلت کنند.

خاطره ای از انجام عملیات پزشکی با کد۹۹
در تیرماه سال ۱۴۰۰مرد ۴۵ساله‌ای که دچار سکته قلبی و ایست قلبی شده بود را به بخش اورژانس و فوریت های پزشکی بیمارستان رضوی آوردند ودر هنگام ورود به اورژانس، تقریباً علائم حیاتی بیمار مانند: نبض، هوشیاری، تنفس طبیعی و... قطع شده بود و ما مجبور شدیم با دستگاه ها و تجهیزات پزشکی ویژه و در زمینه احیای ریوی و قلبی(CPR) به او حدود ۵۰ مرتبه شوک پزشکی بدهیم و این کار حدود یک ساعت طول کشید، دلیلش این بود که علائم حیاتی اش به طور نامرتب به‌اصطلاح رفت و برگشت می کرد و پایدار و ایستا نبود. سرانجام با عنایت خداوند و لطف امام رضا(ع) توانستیم به او کمک کنیم و او را برای رفتن به اتاق عمل جراحی و باز کردن رگ‌های قلبش به موقع آماده کنیم.

درضمن در جریان همین دفعات مکرر دادن شوک پزشکی به این بیمار بود که یکی از انگشتان دستم در اثر اصابت جریان برق دچار سوختگی شدید شد و این اتفاق به عنوان یک خاطره برایم باقی ماند. البته این را هم بگویم من برای نجات جان این بیمار مثل همه بیماران دیگر به امام هشتم(ع) متوسل شدم و ابتدا آیه شریفه «آیت الکرسی» را از قرآن کریم تلاوت کردم و سپس درون قلبم عاجزانه خداوند را به امام رضا(ع) قسم دادم تا این بیمار را نجات دهد. من برای نجات جان بیمار،عملیات احیای ریوی – قلبی را انجام می دادم، اما احیا کننده واقعی ، خداوند متعال بود. هیچ وقت صحنه نگاه کردن و اشک ریختن همسر و دختربچه هفت ساله این بیمار در بالای سر او را از خاطر نمی برم که چگونه خالصانه و عاجزانه برای نجات جان او دعا می کردند.

گناه هم یک‌جور بیماری است
بیماری نادر«اسکلروز جانبی آمیوتروفیک» یا (ALS)عارضه شایع در میان بیماری های عصبی وعضلانی است که با تخریب سلول های عصبی، بیمار قدرت و توانایی حرکت و کنترل عضلات خود را از دست داده و به تدریج همه عضلات بدن ، تحلیل رفته و فلج می شوند. در این بیماری، شخص بیمار، هوشیار بوده و درد را حس می‌کند، ولی آهسته آهسته، تمام اختیار و اراده بدن خود را از دست می دهد و دراصطلاح بیمار فقط می تواند «پلک » بزند .

به نظر من آلوده شدن انسان به انجام گناهان و تکرار کارهای زشت و ناپسند و فراموشی از یاد خداوند و دستورات ائمه اطهار (ع) ،همچون بیماری ALS، روح و روان و جان انسان را به تدریج از بین می برد وچه بسا برخی ازانسان‌ها مواظب خطرات بیماری ALS هستند، ولی از خطرات و آسیب‌هایی که ارتکاب به گناهان، جان و قلب و روح آنان را تهدید می کند، ممکن است غفلت کنند.

خبرنگار: محمدحسین مروج کاشانی

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.