۵ تیر ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۳
کد خبر: 887427

امام باقر(ع) و مدیریت بحران‌ جامعه شیعی

حجت‌الاسلام رضا وطن‌دوست

امام باقر(ع) در زمانی که بیش از نیم قرن از رحلت پیامبر(ص) گذشته بود و تنشهای فکری به اوج خود رسیده بود پا به عرصة اجتماع گذاشت و عهده‌دار مسئولیتی بس سنگین گردید.

به گزارش قدس آنلاین: بحران فکری، فرهنگی و اعتقادی یکی از مهم‌ترین مشکلاتی بود که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) برای جامعة اسلامی آن عصر رخ داد. این بدان جهت بود که جریانهای سیاسی و امویان قدرت طلب، دست جامعه را از دامان عترت کوتاه ساختند. از این‌رو، کسانی که از خاندان عصمت و طهارت فاصله گرفتند در میدان عقاید، یا در دام جبر گرفتار شدند یا به تفویض روی آوردند. همان‌طور که در عرصة سیاست، یا به ستایش حاکمان جائر و قدرت طلب پرداختند، یا به نفی مطلق حکومت و حاکمیت دینی معتقد شدند. همچنان‌که در دنیای عبادت نیز یا از دنیا دست کشیدند و به دامن رهبانیت افتادند، یا آنکه به چنگ دنیا و مظاهر آن گرفتار شدند و سر به بی‌راهه گذاشتند.

امام باقر(ع) در زمانی که بیش از نیم قرن از رحلت پیامبر(ص) گذشته بود و تنشهای فکری به اوج خود رسیده بود پا به عرصة اجتماع گذاشت و عهده‌دار مسئولیتی بس سنگین گردید، از این‌رو، می‌باید تدابیر علمی و تأثیرگذار می‌اندیشید و حوزه‌ای عظیم تشکیل می‌داد و شاگردانی فهیم تربیت می‌کرد تا با پاسخگویی به شبهات موجود و تصحیح اندیشه‌های انحرافی، به تحکیم پایه‌های اعتقادی در جامعة اسلامی می‌پرداخت.

 آن حضرت افزون بر ایفای نقش در عرصة اجتماع و سیاست، در امر تحکیم پایه‌های اعتقادی پیروان خود فعالیتهای چشم گیری داشت. موارد زیر از جملة نقش آن حضرت در این عرصه است.

 مبارزه با جبرگرایی

از آن‌رو که هر یک از آیات قرآن بیانگر بُعدی از ابعاد معرفت دینی است، اگر جایگاه و تفسیر این آیات معلوم نگردد معرفت دینی به انحراف می‌گراید، دور ماندگان از مکتب اهل بیت، به دلیل عدم آشنایی با منطق وحی و نا آگاهی از شیوة جمع میان این قبیل آیات، گرفتار افراط یا تفریط شدند، گروهی به جبر گرویدند و گروهی دیگر در دام تفویض گرفتار شدند.

امام محمد باقر(ع) که در عصر خودش بیش از دیگران از این انحرافات رنج می‌برد، در بیانی ساده در پاسخ به انحراف جبرگرایان فرمود: «لطف و رحمت الهی به خلق بیش از آن است که آنان را به انجام گناهان مجبور سازد و سپس ایشان را به خاطر کارهایی که به اجبار انجام داده‌اند مجازات کند، همان طور که در پاسخ به اهل تفویض فرمود: خداوند تواناتر از آن است که چیزی را اراده کند و تحقق نیابد».

 برخورد با غالیان

در زمان حکومت امویان، مردم که تحت تأثیر حکام جور و دستگاه حکومتی قرار گرفتند، برخی تا آنجا از خاندان رسالت فاصله گرفتند که ناسزاگویی و توهین به این خاندان را وظیفة خود می‌دانستند، همان طور که در مقابل اینان گروهی دیگر، به انگیزة سیاسی و موضع‌گیری علیه حکومت وقت یا هر انگیزه‌ای دیگر، در تعظیم جایگاه این خاندان تا بدان جا پیش رفتند که قائل به الوهیت آنان شدند.

امام باقر(ع) که رفتار چنین افرادی را زیر نظر داشت، از هر فرصتی استفاده ‌کرد و به افشای چهرة آنان و نیز انکار بافته‌های آنان ‌پرداخت. گاهی برخی را مانند مغیرۀ بن سعید، به بلعم باعورا تشبیه می‌کرد،  و گاهی از برخی مانند حمزِۀ بن عمار بربری تبرئه می‌جست،  یا آنها را از خود طرد می‌کرد،  و نیز گاهی از شدت ناراحتی، برخی را مانند بیان تبّان لعنت می‌کرد.

 مبارزة با انحرافات سیاسی

 بینش سیاسی ائمه(ع) همان بینشی است که قرآن ترسیم نموده و به پیروان خود نشان داده است. ضرورت مبارزه علیه کفر، شرک و ستم از جمله محورهای مهم بینش سیاسی قرآن است. امام باقر(ع) که مانند هر امام دیگری در احیای این بینش قرآن تلاش می‌کرد، یک لحظه در جبهه‌گیری علیه دستگاه جور آرام نگرفت.

هر چند آن امام به دلیل عدم شرایط لازم، برای از میان برداشتن حاکمان جائر، به جمع آوری نیروی رزمی و قیام علنی روی نیاورد، اما روح ظلم ستیزی علیه فرمانروایان ستمگر را در کالبد پیروان و اصحاب خود دمید، چنان که آن حضرت در انجام این رسالت و رواج این بینش فرمود:

«باید نسبت به کسانی که به مردم ستم می‌ورزند و در زمین سرکشی می‌کنند، به جهاد برخاست. پس به جهاد با متجاوزان ادامه دهید تا به فرمان خدا گردن نهند و دست از ظلم و تجاوز بردارند».

آن حضرت در مبارزة بی‌امان خود با ظلم و ستمگری، گاه با استفاده از پند و اندرز و به کارگیری عقل و منطق، به مصاف با دشمن می‌رفت، چرا که مبارزه با کجرویها، تنها مستلزم حرکتهای قهرآمیز نیست، بلکه گاه می‌طلبد تا با منطق و برهان، در عرصة فرهنگی ظاهر شد تا به این وسیله زمینه تحول فکری و فرهنگی را پدید آورد. و گاهی با بر حذر داشتن مردم از پیروی حکام جور، به مخالفت با آنان می‌پرداخت، چنانکه در حدیثی ‌فرمود: إن ائمة الجور و أتباعَهم لَمعزولون عن دینِ الله.

 مقابله با بدعت و بدعت گذاران

بدعت در نظام عقیدتی اسلام یکی از نمودهای بارز انحراف از مسیر وحی می‌باشد که به دلیل عدم آگاهی به مبانی اسلامی، وجود تعصبها، وجود رسمهای غلط اجتماعی، غرض ورزی و تدابیر حیلت‌گرانه عناصر ضد دین به وجود می‌آید.

 امام باقر(ع) در مبارزه با بدعت و بدعت‌گذاران، هم به تبیین مبانی و سنتهای اصیل اسلامی پرداخت، و هم نفی و طرد بدعتها را در محدودۀ رسالت علمی و عملی خود قرار داد.

آن حضرت که این رسالت را از اجداد گرامی‌اش به ارث برده بود، با استفاده از این سخن امام علی(ع) که فرمود: ما اُحدِث بدعةٌ إلا تُرِک بها سُنّة؛  فرمود: کسی که روش و دینی غیر از دین خدا پی نهد مشرک است. در جای دیگر فرمود: کسی که به بدعت و سخنان باطلی که به دروغ بر خدا بسته می‌شود گردن نهد و به آن پایبند باشد دین ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.