۲۱ تیر ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۴
کد خبر: 893273

یادداشت:

عفت عمومی و نمودهای اجتماعی آن

حجت‌الاسلام رضا وطن‌دوست، پژوهشگر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی

عفت که به معنای خویشن‌داری در برابر عمل ناروا و ناشایست می‌باشد، امری نفسانی است که در جان آدمی پدید می‌آید و می‌توان به وسیله آن از غلبه تمایلات سرکش جلوگیری نمود.

روز 21 تیر ماه یادآور قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب و کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در سال 1314 شمسی است، این قیام زمانی شکل گرفت که رضاخان، دین‌ستیزی را به اوج خود رسانید و در صدد بود تا سنتهای مذهبی و قوانین اسلامی را نابود کند و فرهنگ غربی را به جای آن بنشاند.

از آن‌رو که حمله مأموران رضاخانی به مسجد گوهرشاد و مقاومت مردم مشهد نشان از پیشینه درخشان مردم مشهد در مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانگان به شمار می‌آید، باید یاد و خاطرة این قیام و شهدای آن حادثه را زنده نگهداشت و به عنوان بخشی از تاریخ مبارزه ملت ایران در این کشور ثبت نمود.

ما این مناسبت را بهانه کردیم و نوشته‌ای کوتاه با عنوان «عفّت عمومی و نمودهای اجتماعی آن» به خوانندگان محترم تقدیم می‌داریم.

عفت که به معنای خویشن‌داری در برابر عمل ناروا و ناشایست می‌باشد، امری نفسانی است که در جان آدمی پدید می‌آید و می‌توان به وسیله آن از غلبه تمایلات سرکش جلوگیری نمود.(مفردات راغب/ 573)

عفت به این معنا یک مفهوم عام دارد و یک مفهوم خاص. مفهوم عام آن به معنای خویشتن‌داری در برابر هرگونه تمایل افراطی و نفسانی است، چنان‌که طریحی در بیان معنای این واژه، پرهیز از درخواست کمک از دیگران را نیز نوعی عفاف نامید است. (مجمع البحرین، ج5/ 102)

مفهوم خاص آن به معنای خویشتن‌داری در برابر تمایلات نفسانی و بی‌بندوباری‌های جنسی است. امام علی(ع) می‌فرماید: مقاومت در برابر شهوت، نوعی عفت است. (عیون الحکم و المواعظ/ 58)

اقدام پیامبر اکر(ص)  در جریان بیعت گرفتن از زنان مهاجر مبنی بر اینکه در تعامل با مردان از خود عفت به خرج دهند و با مردان نامحرم، خلوت نکنند، مصداقی بر این عفت به معنای خاص است: لایقعُدَنّ مَعَ الرّجال فی الخَلاء؛ زنان نباید با مردان نامحرم در خلوت بنشینند.

با توجه به اهمیت عفت عمومی برخی مصادیق و نمودهای عینی آن را یادآور می‌شویم:

*عفت نگاه

چشم دروازة دل است. آنچه از این دریچه وارد وجود شخص می‌شود، ممکن است او را به سرمنزل عزت و سعادت رساند یا به ورطة ذلت و هلاکت سوق دهد. پیامبر اکرم(ص) در هشدار به این خطر چشم فرمود:‌ النّظَرَةُ سَهمٌ مَسمُومٌ مِن سَهامِ إبلیس؛ نگاه، تیری از تیرهای مسموم ابلیس است. (مستدرک الوسائل/ 14، 268)

و نیز در تکمیل این هشدار فرمود:‌ هر عضوی از اعضای انسان بهره‌ای از زنا دارد، بهرة چشم از زنا نگاهِ آلوده است:‌ ...فالعَینُ زِناها النَّظَر. (کنز العمال/ 5/ 320)

 از آنجا که خداوند از وجود چنین خطری در وجود انسان آگاه است، در آیۀ 30 و 31 سورۀ نور هم به مردان و هم به زنان دستور داده تا نگاه خویش را کنترل کنند: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم؛ به مردان با ایمان بگو تا چشم‎های خویش را از نگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنّ؛ به زنان با ایمان بگو تا چشم‎های خویش را از نگاه ناروا بپوشند.

*عفت پوشش و آرایش

خداوند عالمیان، هم پوشش و هم غریزة خودآرایی را در فطرت و نهاد پاک انسان قرار داده است. از آنجا که ممکن است انسان، در استفاده از این دو نیروی نفسانی، دچار اشتباه شود، خداوند رسولانی فرستاد تا به همگان بفهماند جای پوشش بیرون از منزل و جای خودآرایی و آرایش، محیط خانه است.

دستور اسلام به پوشش تن، این دو آیة قرآن است که فرمود:

ولا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ؛ زیورهایشان را جز برای شوهرانشان آشکار نکنند. (نور/31)

یا أیُّها النَّبِیُّ قُل لِأزواجِکَ و بَناتِکَ و نِساء المُؤمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ؛ ای پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو از پوشش چارقد بهره گیرند. (احزاب/59)

امام صادق(ع) در این‌باره که زن نباید با آرایش از منزل بیرون رود، فرمود:‌ لا یَنْبَغی لِلمَرأةِ أَن تُجَمِّرَ ثَوْبَها إذا خَرَجَتْ مِن بَیْتِها؛ شایسته نیست زن به هنگام بیرون رفتن از خانه، لباس‌های خود را خوشبو و معطر کند. (کافی/ ج5/ ص519)

پیامبر(ص) فرمود: أیّما امرأةٍ استَعطَرَت فَمَرّت علی قومٍ لِیَجِدُوا مِن رِیحِها فهِیَ زانیةٌ؛ اگر زنی خود را خوشبو کند و بر قومی بگذرد تا بوی وی را دریابند، آن زن زناکار تلقی می‌شود. (نهج الفصاحه/177)

گفتنی است همان‌طور که اسلام با برهنگی مخالف است با جلف و نازک‌پوشی نیز مخالف است. عایشه می‌گوید: روزی خواهرم اسماء در حالی که جامة نازک بر تن داشت، بر پیامبر وارد شد. پیامبر تا وی را دید از وی روی برگردانید و فرمود:

یا اسماء! إن المرأه اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها إلا هذا و هذا؛ ای اسماء! هر گاه زن به سن تکلیف برسد شایسته نیست از اندام او جز صورت و دستانش دیده شود. (سنن ابی داوود/ 4/ 131)

*عفت گفتار

زبان از نعمت‌های بزرگ و از الطاف صنع بی‌مثال الهی است. این عضو با اینکه کوچک است، توان انجام کارهایی بزرگ را دارد و حتی می‌تواند بیشترین آلودگی را برای انسان به وجود آورد. گفت‌وگوی اغواگرانه با نامحرم از جمله لغزشگاه‌های زبان است که گاه، این نوع سخن گفتن, از بی‌حجابی و بی‌پردگی او اغواکننده‌تر است. به همین دلیل است که خداوند، همسران پیامبر و به تبع آنها دیگر بانوان را از نرمگویی که ممکن است به اغوا و هوس هوسرانان بینجامد، نهی کرده، می‌فرماید:

فلا تَخْضَعْنَ بالقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ و قُلْنَ قَولا مَعروفًا؛ پس در گفتار فروتنانه و با کرشمه سخن مگوئید تا بیمار دلان به طمع نیفتند. و لحن پیراسته از باطل بر زبان جاری کنید. (احزاب/32)

*عفت فکر و اندیشه

فکر و اندیشه نیز از جمله اموری است که باید عفت در آن نمود یابد. از این‌رو بر هر مسلمانی واجب است، فکر و اندیشة خویش را از هر نوع آلودگی و انحراف دور نگهدارد؛ چراکه هر عمل و رفتاری چه خوب و چه بد، از فکر وادیشة انسان سرچشمه می‌گیرد. امام علی فرمود:

مَن کَثُرَ فِکرُه فی المَعاصی دَعَتهُ إلیها؛ کسی که بسیار در بارة گناهان بیندیشد، بزهکاری‌ها او را به خویشتن فرا می‌خواند. (غرر الحکم/ بند 6975)

*عفت در راه رفتن:

به دلیل حساسیتی که زن دارد، راه رفتن او نیز از مصادیق عفاف شمرده می‌شود. از این‌رو، قرآن کریم زنان را از گام برداشتن همراه با خودنمایی و جلوه‌گری نهی کرده است زیرا این نوع راه رفتن، موجب می‌شود صدای زیورآلاتی که همراه دارد به گوش مردان برسد که زمینة ایجاد فساد در جامعه را فراهم می‌آورد. قرآن فرمود:‌ و لایَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ پای بر زمین نکوبند به گونه‌ای که زینت نهانشان برای دیگران آشکار شود. (نور/ 31)

نمونة قرآنی عفت زن در راه رفتن، آمدن دختر حضرت شعیب است که با وقار نزد حضرت موسی(ع) آمد و پیام پدرش را مبنی بر دعوت به منزل، به وی ابلاغ کرد. قرآن کریم می‌فرماید:

فَجاءتْهُ إحْداهُما تَمشِی عَلَی استِحْیاء قَالَتْ إنّ أبی یَدعُوکَ لِیَجزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ؛ یکی از آن دو در حالی که به آزرم گام برمی‌داشت، نزد وی آمد و گفت: پدرم تو را می‌طلبد تا تو را به پاداش آب دادن گوسفندان، مزد دهد.

*عفت در دست دادن

هر چند شریعت مقدس اسلام مصافحه را در میان برادران ایمانی می‌پسندد، ولی دست دادن نامحرم با زن مسلمان را ناروا و مفسده‌آمیز دانسته است. پیامبر اکرم(ص) در این‌باره فرمود:

و مَن صافَحَ إمرأة حراما جاء یومَ القِیامةِ مَغلُولاً ثُمّ یُؤمَرُ به إلی النّار؛ هرکس به طور حرام به خانمی مصافحه کند، روز قیامت در غل و زنجیر بسته می‌شود و سپس به آتش افکنده خواهد شد. (وسائل الشیعه/ ج14/ ص144)

*عفت گوش

همان‌طور که نگاه مسموم و سخن اغواگرانه، فساد به بار می‌آورد، گوش نیز اگر کنترل نشود انسان را به فساد می‌کشاند. امام صادق(ع) فرموده است:‌

فَرَضَ عَلَی السَّمْعِ أَنْ یَتَنَزَّه عَنِ الِاسْتِماعِ إلَی ما حَرَّمَ اللَّه وأَنْ یُعْرِضَ عمّا لا یَحِلُّ لَه؛ بر گوش واجب است که شنیدن چیزهایی که خداوند آنها را حرام کرده پاک نگهداشته شود و از چیزی که حلال نیست صرف نظر کند. (کافی/ ج2/ 35)

رسول خدا(ص) می‌فرماید:‌ هر عضوی از اعضای انسان بهره‌ای از زنا دارد، بهرة گوش، گفت‌وگو با نامحرم در خلوت و گوش دادن به سخنان عشوه‌گرانة اوست: ... و الاذن زناها الاستماع. (کنز العمال/5/320)

*عفت در خلوت با نامحرم

حضور زن و مرد نامحرم در خلوت عاملی فساد انگیز است و بیم آن می‌رود که با وسوسة شیطان آتش شهوت شعله‌ورگردد و اخلاق و ایمان انسان را بسوزاند. امام صادق(ع) می‌فرماید:

إنّ الرّجُل و المرأة إذا خلیا فی بیتٍ کان ثالثُهما الشیطان؛ مرد و زن آنگاه که در خانه‌ای خلوت کنند، سومی آنها شیطان است. (الوافی فیض کاشانی/22/ 872)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.