۲۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 907082

بانوی کربلا با جملات فوق، کوبنده‌ترین ضربات کاری را بر مغز آن مردم سَبُک‌سر وارد ساخته، یک‌جا تمام اصول و ضوابط انسانی را از آنان نفی کرده و همة بدی‌ها و خباثت‌ها و شرور و ناپاکی‌ها را برای آنان اثبات فرموده است.

فریبکارانی با ظاهری آراسته

شریکة الحسین عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها, خطبه غرّای خویش را با این عبارت ادامه می‌دهند: «تَتَّخِذونَ أَیمَانَکُم دَخَلاً بَینَکُم» سوگندها و عهدهای خود را دَغَل، خیانت و مفسده در بین خود می‌گیرید.

این جمله نیز اشاره به آیه قرآنی دارد که در قسمت بعدی آیه ۹2 سوره نحل می‌فرماید: «تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَی مِنْ أُمَّةٍ» سوگندهایتان را مفسده در میان خودتان می‌گیرید، به خاطر اینکه جمعیت شما بیشتر از آنها (کفّار) است یا جمعیت آنان از شما بیشتر است.

و در آیه ۹۴ از همین سوره مبارکه می‌فرماید:

«وَ لَا تَتَّخِذُوا أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ لَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»

سوگندهای خود را مفسده و خیانت بین خودتان نگیرید که قدمی بعد از ثبات آن بلغزد و اندوه باز داشتن از راه خدا را بچشید و برای شما، عذابی دردناک باشد.

قابل تذکّر است که لفظ «دَخَل» در همه قرآن کریم، فقط در همین دو آیه آمده است.

* «ألا هْلْ فیکُمْ الّا الصَّلَفُ وَالنَّطَفُ، وَالصَّدْرُ الشَّنِفُ، وَمَلَقُ الإماءِ، وَغَمْزُ الأعْداءِ»

آیا در میان شما، جز لاف‌زدن و عیب و فساد و آلودگی و دروغ‌گویی و دشمنی و هم‌چون کنیزان، تملّق‌گفتن و مانند اعداء و دشمنان، عیب‌جویی‌نمودن، چیز دیگری هست؟!

احتمالاً در کلمه «غمز الأعداء» اشاره به آیه کریمه و یا خود، اقتباس از آن باشد که خدا می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ»(مطففین: 29-30.)

آنان‌که آلوده به گناه گردیده‌اند به اهل ایمان می‌خندند و چون بر ایشان بگذرند با اشاره چشم و ابرو, عیب‌جویی می‌کنند.

و اگر کلام حضرت زینب کبری در رابطه با آیة کریمه باشد، قهراً اهل کوفه همان مجرم‌ها و خلافکارانی هستند که به نصّ آیه کریمه، اهل ایمان را مسخره و استهزا کرده، در صدد عیب‌جویی از آنانند و به سعایت آنان پرداخته و ایجاد شرّ و فساد می‌کنند.

باری! بانوی کربلا با جملات فوق، کوبنده‌ترین ضربات کاری را بر مغز آن مردم سَبُک‌سر وارد ساخته، یک‌جا تمام اصول و ضوابط انسانی را از آنان نفی کرده و همة بدی‌ها و خباثت‌ها و شرور و ناپاکی‌ها را برای آنان اثبات فرموده است.

یکی از این صفات، در دنائت، ناپاکی و پستی فرد یا جامعه‌ای کافی است؛ چه رسد به اینکه همة این صفات در فردی یا ملّت و جمعیتی جمع گردد که آنان را تجسّم بدی و فساد و نامردمی خواهد ساخت.

* «أَو کَمَرعی عَلی دَمنة أو کَفِضَّةٍ عَلی مَلحُودَة»

یا در مَثَل، شما به گیاه و علفی می‌مانید که در مزبله روییده باشد یا نقره‌ای که بر روی قبری گذارده باشند و قبر را بدان تزیین کنند، یا گچی که بر قبر بمالند و آن را آراسته نموده باشند.

در این قسمت، دو مَثَل دیگر آورده و مردم کوفه را به آن دو تشبیه می‌فرمایند:

در یک مَثَل، می‌فرمایند: شما هم‌چون گیاه سبزی می‌مانید که روی مزبله‌ها سبز شده باشد، یعنی ظاهری آراسته و خوش دارید؛ ولی باطنی زشت و زیان‌بار؛ اصل و ریشة شما متعفّن است؛ امکان دارد که کسی فریب ظاهر شما را بخورد و شما را مردمی صحیح العمل و خوب بپندارد؛ ولی وقتی در کنار شما قرار بگیرد تعفّن و بوی کریه شما، او را می‌آزارد و به ناچار شما را طرد می‌کند و رها می‌سازد و از شما فرار خواهد نمود.

کلام شریف زینب کبری، این حدیث را در ذهن انسان تداعی می‌سازد که به نقل شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعة، ج۱۴، ص29 امام صادق علیه السلام می‌فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به مردم فرمود: إِیَّاکُم وَخَضراءُ الدَّمن؛ بپرهیزید از سبزه‌روی کودها و مزبله‌ها. عرض کردند: یا رسول الله! سبزه‌روی مزبله چیست و کدام است؟ فرمود: المَرأةُ الحسناء فی مَنبَتِ السُّوءِ؛ یعنی زن زیبارویی که دارای نجابت و عفّت نباشد.

در مَثَل دیگر، تشبیه دیگری به‌کار برده‌اند، منتهی در ضبط لفظ آن تردید است که آیا فِضّة است که به معنی نقره می‌باشد یا قصّة که به معنی گچ آمده است.

بنابر احتمال اوّل، گویا می‌فرمایند: شما چونان نقره‌ای می‌مانید که بر روی گور مرده بگذارند و آن را بیارایند؛ ولی معلوم نیست که درون و داخل آن گور, چه خبر است و مرکزِ چه حشرات و کرم‌هایی می‌باشد.

و بنابر احتمال دوم، آنان را تشبیه به گوری کرده که آن را گچ‌کاری کرده باشند و در نتیجه، ظاهری سفید و آراسته دارد؛ ولی درونی ظلمانی و تیره و تار. البته احتمال دوم بهتر است؛ زیرا اگر مقصود، آراستن قبر به فضّه، یعنی نقره باشد، ذکر طلا به جای نقره، مناسب‌تر بود که گران‌تر و ارزنده‌تر می‌باشد و در زینت‌کردن هم, نقش بیشتر و مؤثّرتری دارد و از این‌رو بسیاری گفته‌اند این لفظ در خطبه مبارکه زینب کبری قَصّه با قاف و صاد است، نه فضّه با فاء و ضاد که ساختن قبور و آراستن آن با گچ.

شایع و رایج است و نقل شده که: «نَهَی النَّبیُ عَن تَطیینِ القُبُورِ وَتَقصیصِها» از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله رسیده که از گل‌مالی یا گچ‌کاری قبور نهی فرمودند و در این حدیث هم، تقصیص از همان مادة قصّ و قصّه است.

ابن اثیر در نهایه پس از آنکه قَصّه را به گچ معنی می‌کند می‌گوید: «و از این باب است کلام حضرت زینب: قصَّة علی مَلحودَة.»

در هر حال, حضرت علیا معظّمه زینب کبری، ظاهر آن مردم را به گورها و قبوری که با گچ برآورند و نفوس خبیثه آنان را به لاشه‌های متعفّن و گندیده‌ای که در داخل آن گورها است، تشبیه می‌کنند.

شاعری در این رابطه می‌گوید:

ظاهرش چون گور کافر پر حُلَل

و اندرون، قهر خدا عزّ و جلّ

و این، یک تشبیه بسیار جالبی برای ترسیم حالات مردم فریبکار ظاهر آراسته‌ای است که درونی فاسد دارند؛ چنان‌که تشبیه اوّل، یعنی «مَرعی عَلی دمنَة» و هم‌چنین «خَضراءُ الدَّمن» یا «خُضرَة الدَّمن» نیز ضرب المثلی برای حُسن ظاهر و قُبح باطن و درون است.

* «أَلا بِئسَ مَا قَدَّمتُ لَکُم أنفُسَکُم أن سَخِطَ اللهُ عَلَیکُم وَفی العَذابِ أنتُم خَالِدوُنَ»[1]

آگاه باشید چه بد توشه‌ای بود که نفستان برای شما پیش‌فرست کرده است که خشم خدای را متوجه شما نموده و شما جاودانه و برای همیشه در دوزخ جای خواهید داشت.

این جمله مبارکه، ناظر به آیه ۸۰ از سوره مائده است که خدا می‌فرماید: «تَرَی کَثِیرًا مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ»

می‌بینی بسیاری از ایشان - اهل کتاب - را که دوستی می‌کنند با کافران! بدچیزی است که نفس آنان از پیش بر ایشان فرستاده که خداوند بر آنان، خشمناک گردید و آنان همواره در عذاب خدا خواهند بود.

با در نظر گرفتن این آیه کریمه، زینب کبری مردم کوفه را در موضع یهود و نصارایی قرار داده که در زمان پیامبر با مشرکان مکّه، دوستی افکندند و برای شکست رسول الله، هم‌گام شدند.

آری! مردم کوفه با فرزندان و اعقاب مشرکان مکّه و نواده‌های شوم آل ابی‌سفیان، دوستی کردند و برای کشتن اولاد رسول الله، هم‌گام شدند و زینب علیهاالسلام به پیروی از خداوند به اهل کوفه می‌گوید: این کار شما توشة شومی بود که برای آخرت خود ذخیره کردید و نتیجه آن، خشم و غضب الهی و عذاب جاوید خداوند است.

 

[1]. نفس المهموم، ص358.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.