تا کنون در ایران رمان‌های زیادی با موضوع محیط‌زیست برای گروه‌های سنی مختلف تألیف شده‌است. بعضی از این آثار مستقیماً به مشکلات محیط‌زیستی و لزوم توجه به آن‌ها پرداخته‌اند و بعضی ضمن موضوع اصلی داستان نیم نگاهی به این مقوله داشتند.

از آن‌جا که مستقیم‌گویی و شعارزدگی اثر را سطحی و نازل جلوه می‌دهد، اشاره‌ ضمنی به مسائل محیط‌زیستی می‌تواند راه بهتری برای انتقال مفاهیم مورد نظر به مخاطب باشد. در حوزه‌ رمان کودک و نوجوان نیز تألیفات فراوانی در این زمینه انجام گرفته است.  ناشرانی اختصاصاً پرداختن به این موضوعات را مورد توجه قرار داده‌اند. «سایه‌ هیولا» از عباس جهانگیریان، «اندوه بالابان» و «اشباح جنگل سوخته» از مهدی رجبی و «سیمرغ پدربزرگ من بود» اثر فاطمه سرمشقی، از این دست آثار هستند.  

دغدغه یک نویسنده نسبت به طبیعت

مرحوم عباس عبدی نیز که رمان‌هایی برای نوجوانان تألیف کرده است در آثارش توجه خاصی به طبیعت دارد. «هنگام لاکپشت‌ها» یکی از رمان‌های او برای نوجوانان است که در آن به اقلیم جزیره‌ هنگام و حیات‌وحش آن پرداخته شده است. کتاب ضمن پرداختن به ماجرای مبارزین تبعیدشده به جزیره‌ هنگام در دوران قبل از انقلاب، به مسأله‌ مهم تخم‌گذاری لاکپشت‌ها می‌پردازد؛ عادل پسر نوجوان این داستان که زندگی و روحش با طبیعت منطقه و دریا اجین شده و حتی نام مستعاری که اهالی بر رویش گذاشتند(کرینگ، به معنای کال و نارسیده) به طور اتفاقی درگیر ماجرای انتقال تبعیدی‌ها به جزیره‌ هنگام می‌شود. این بهانه‌ای برای آشنایی او با مبارزین و دوستی با آن‌ها می‌شود. عادل که مانند سایر نوجوان هنگامی از سر عادت و بی‌توجهی به شکار و آزار موجودات منطقه می‌پردازد، بعد از آشنایی با این گروه متحول می‌شود. نگاه او به محیط اطرافش تغییر می‌کند. این مسأله از او که شکارچی تخم لاکپشت است، فردی می‌سازد که حامی و دوست‌دار لاکپشت‌هاست. کسی که به کمک لاکپشت‌ها می‌شتابد تا از تخم‌های آن‌ها در برابر پرندگان دریایی، سگ و روباه‌ها و سایر شکارچیان محافظت کند. «این همه سال، هر وقت فصلش می‌رسید آمده بودیم و پدر هر چه تخم بود در آورده بودیم. اما حالا...یک چیزی داشت عوض می‌شد» (عبدی، ۱۳۹۴: ۱۱۲). سرانجام با به پایان رسیدن داستان تبعیدی‌ها در هنگام، بچه لاکپشت‎ها نیز از تخم بیرون می‌آیند و روانه‌ دریا می‌شوند.

 نویسنده در این اثر علاوه بر لاکپشت‌ها به سایر موجودات دریایی و شکار و آزار آن‌ها توسط انسان اشاره می‌کند. «چند تایی خرچنگ ته زنبیل گذاشتم و بقیه را ریختم تو منجل. زنبیل را دست مهرانگیز دادم. دویدم لب آب. از چاله‌ای چند مشت آب برداشتم. چوکون هم رسیدند. زنده زنده تو آب جوش، دیگه حرف نداره!» (عبدی، ۱۳۹۴: ۳۹).   

نگاهی به رمان‌های نوجوانی که به محیط زیست توجه کرده‌اند با تمرکز بر کتاب «هنگام لاکپشت‌ها»/  ادبیات و دوستی انسان با طبیعت

دوستی نوجوانان با محیط زیست

عبدی در این اثر به خوبی به اقلیم جزیره و طبیعت آن و مهم‌تر از همه دریا می‌پردازد؛ دریایی که از یک سو بخشنده و روزی رسان اهالی هنگام است و از سوی دیگر ویران‌گر و مرگبار است و از خشم آن رهایی نیست. چنین توجهی به اقلیم و زیست‌بوم منطقه قابل تقدیر است.  

مخاطب با خوانش اثر به خوبی می‌تواند با محیط‌زیست و سبک زندگی ساکنان این منطقه آشنا شود. مهم‌تر از آن اثر هشداری است بر بی‌توجهی انسان‌ها نسبت به موجودات آسیب‌پذیر منطقه از جمله لاکپشت‌ها.

منابع:

-پارساپور، زهرا (۱۳۹۲). درباره نقد بوم گرا. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

-جواری، محمد حسین (۱۳۹۷). نقد محیط زیستی در حوزه‌ی ادبیات با رویکرد تطبیقی. فصلنامه‌ی علمی پژوهشی، پژوهش‌های ادبیات تطبیقی، دوره‌ی ۶، شماره‌ی ۲، تابستان ۹۷، ۱۲۸-۱۴۳.

-عبدی، عباس (۱۳۹۴). هنگام لاکپشت‌ها. تهران: کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.