این روزها حرف و حدیث‌های زیادی در مورد ضرورت افزایش قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران به‌گوش می‌رسد.

«مرشایمر» معتقد است ایران باید اتمی شود

به گزارش قدس آنلاین، بسیاری از تحلیلگران معتقدند ایران لازم است رویکردهای رئالیستی را به‌صورت جدی‌تری در دستور کار خود قرار دهد. 

از جمله این تحلیلگران دکتر ابوالفضل بازرگان، کارشناس روابط بین‌الملل است. به عقیده او «ابتدا باید در نظر داشت رویکرد رئالیستی قبل از اینکه استراتژی یا نسخه برای ما باشد، ابزار فهم است. این بدان معناست که مبانی رئالیستی به ما نمی‌گوید چه کار کنیم بلکه می‌گوید چگونه از این ابزار استفاده کنیم و چگونه منطق رفتاری سیاست خارجی دولت‌ها را بفهمیم. به عنوان مثال می‌گوید یک ابرقدرت چگونه رفتار می‌کند و سیاست خارجی‌اش چگونه در قبال ما عمل می‌کند. پس راهکارها را می‌توان از آن دریافت کرد. رئال‌ها مانند لیبرال‌ها و یا کمونیست‌ها یا آرمان‌گراها نسخه نمی‌پیچند و راه‌حل ارائه نمی‌کنند».

این کارشناس امنیت بین‌الملل ادامه می‌دهد: «بسیاری از رویکردهای کشورمان در ۴۲ سال گذشته رئالیستی بوده است. از روزی که حضرت امام(ره) در جنگ فرمودند راه قدس از کربلا می‌گذرد، منطق رئالیستی را مطرح کردند. منطقی که هزینه-فایده در آن لحاظ شده است. مبنای اصلی رئالیست‌ها محاسبه سود و زیان و بقاست که مصادیق آن را می‌توان در سیاست خارجی کشورمان با عناوین «سیاست سازندگی»، «سیاست عمق استراتژیک در سوریه و لبنان»، «افزایش قوای بازدارندگی در رقابت‌های منطقه‌ای»، «بازدارندگی مثلثی» و... برشمرد».

بازرگان اضافه می‌کند: « رئالیست‌ها می‌گویند وجود آنارشی (بی نظمی) در نظام بین‌الملل، کشورها را مجبور می‌کند به کنش دیگران واکنش داشته باشند و برای تأمین بقا امنیت و منافع ملی مجبور می‌شوند مواضعی اتخاذ کنند که به ایدئولوژی کشور ارتباطی ندارد. حتی فرقی ندارد نوع حکومت پادشاهی لیبرال، مشروطه، دولت رفاه و مردم‌سالاری دینی باشد».

قانون بقا، مبنای تصمیمات واقعی
این کارشناس بین‌الملل در ادامه با پرداختن به مسئله طالبان و تسلیحات هسته‌ای به‌عنوان دو نمونه از مسائلی که کشورمان در چندسال گذشته درگیرشان بوده، می‌گوید: «ما رویکردمان در قبال این دو مسئله چیزی بین رئالیستی بودن و نبودن است. ما در عین حال که طالبان را به رسمیت نشناخته‌ایم، اما عملاً با طالبان کار می‌کنیم؛ چرا که امنیت مرزهای شرقی و بحران مهاجرت، ارتباط چین و پاکستان و روسیه ما را به این سمت سوق داده است. حتی می‌توان گفت دخالت نکردن ما در بحران پنجشیر هم رئالیستی است؛ چرا که رئال‌ها معتقدند جایی که بقا حکم می‌کند، دخالت کن و جایی که بقا حکم نمی‌کند، اقدام نکن». 

این کارشناس امنیت ملی در نوع مواجهه با فتوای رهبر معظم انقلاب درباره بمب اتم می‌گوید: «در رویکرد رئالیستی حرکت به سمت بمب اتم وجود دارد. البته به‌دلیل فتوای رهبر معظم انقلاب، تبیین آن به لحاظ ایدئولوژیک سخت می‌شود. اگرچه در رئالیسم تدافعی گفته می‌شود به سمت حداکثرسازی قدرت نباید پیش رفت. استیون والت می‌گوید قدرت را در حد تأمین امنیت خود باید تا حد خاصی افزایش داد؛ چراکه گذر از حد، واکنش‌هایی را در سطح بین‌الملل به‌دنبال خواهد داشت. با این رویکرد حد نگه داشتن در مسائل هسته‌ای و از طرفی افزایش قدرت موشکی ایران قابل فهم است، اما در مقابل، افرادی مانند مرشایمر می‌گویند چاره‌ای جز به حداکثر رساندن قدرت و اطمینان از امنیت ندارید و او در مصاحبه اخیرش تأکید کرده باتوجه به شرایط کنونی، رسیدن ایران به بمب اتم منطقه را به صلح می‌رساند؛ چون بازدارندگی را به اوج می‌رساند».

تشکیک در مفهوم منافع ملی
وی درباره تشکیک در مفهوم منافع ملی معتقد است: «در رویکرد رئالیستی، منافع ملی یک مسئله ثابت و تعریف شده، نیست. منافع با دولت، ملت سرزمین و حکومت گره خورده است. رئالیسم معتقد است تضعیف دولت تضعیف مردم سرزمین و حکومت است. حتی می‌توان گفت آرمانی که دولت در سیاست خارجی برای تقویت موضع و موقعیت خود تعریف می‌کند، جزئی از منافع ملی تعریف می‌شود. اما اینکه چقدر اخلاق دخالت کند، این جای تأمل دارد. رئالیسم می‌گوید اخلاق اهمیتی ندارد، در جنگ اوکراین و اسرائیل معلوم شد دنیا چقدر اخلاق برایش مهم است. زشت و خوب و آرمان‌ها را باید با مبانی واقعی‌اش تبیین کرد که کجای آن برای سیاست خارجی قابل انطباق است».

دکتر ابوالفضل بازرگان در بخشی دیگر از این گفت‌وگو درباره مسائل حقوق بشری می‌گوید: «رویکردهای رئالیستی توجه زیادی به مسائل زنان ندارد. عمدتاً درباره رفتار و تأمین امنیت سخن می‌گوید. ببینید اسرائیل برای بازگرداندن وجهه حقوق بشری‌اش اهمیتی ندارد که چه اتفاقی را رقم می‌زند. در حوزه سیاست داخلی نیز اصولاً رئال‌ها صحبتی ندارند و اصلاً ورود به مقوله زنان و حقوق بشر نداشته‌اند».

این کارشناس امنیت ملی در انتها اذعان می‌کند: «کم کم باید به لحاظ گفتمانی بحث بازدارندگی هسته‌ای به عرصه عمومی وارد شود تا با ارسال سیگنال‌های محاسبه-فایده به بیرون بتوانیم دست برتر را داشته باشیم. وقت آن رسیده است با توجه به شدت بحران در غزه، جمهوری اسلامی ایران به فکر بازدارندگی اتمی باشد؛ چرا که هر لحظه امکان درگیری میان کشورهای مقاومت و دو قدرت هسته‌ای یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد؛ بنابراین حتی اگر رئال نباشیم و تنها نگاه تمدنی داشته باشیم، محور حق در نبرد خیر و شر باید ابزار لازم و دست برتر را داشته باشد».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.