حسابهای کاربری و صفحات مجازی فعالان رسانهای که به رویدادهای منطقه میپردازند، هر روز یک تصویر آرمانی به دنیا مخابره میکند؛ چند سطر بهظاهر ساده از عملکرد نیروهای مقاومت در هدف قرار دادن مواضع صهیونیستها. حزبالله لبنان و نیروهای مقاومت شیعه در عراق دوشادوش «کتائب القسام» و «سرایا القدس» سنیمذهب در فلسطین، و مجاهدان زیدیمذهب و اهلسنت از یمن در کنار جوانان «حرس القومی العربی» و... انگار راهبرد «وحدت میدانها»ی مقاومت، تمام رشتههای سرویسهای غربی، عبری و عربی در بدل زدن به بیداری اسلامی با بلند کردن پرچم تفرقه و تکفیریها در منطقه را پنبه کرده و حالا نبرد با زائده استعماری اسرائیل به میدان وحدت تبدیل شده است.
«القسام» شاخه نظامی حماس است و حماس، ادامه اخوانالمسلمین فلسطین که قرائتی سنی از اسلام سیاسی دارد. «سرایا القدس» هم شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین است و اگر چه «فتحی شقاقی» متأثر از انقلاب اسلامی در ایران آن را پایهگذاری کرد اما بارها به صراحت اعلام کردهاند که اهلتسنن هستند. «حزبالله» اما به اذعان سیدحسن نصرالله حزب ولایتفقیه است؛ قرائتی اصیل از شیعه دوازدهامامی. همانطور که عموم نیروهای مقاومت در عراق شیعه هستند و گوش به فرمان مرجعیت.
در یمن شیعیان زیدی با محوریت انصارالله دست در دست اهلسنت ایستادهاند؛ بیش از ۸سال در مقابل تجاوز سعودی و حالا در حمایت از برادرانشان در غزه. گروههای ملیگرای عربی را هم اضافه کنید به این جمع؛ شدهاند یک جبهه واحد در یک نبرد سرنوشتساز. هم اسلامی است و هم عربی اما منحصراً نه اسلامی است و نه عربی؛ انگار یک درد مشترک اینها را گرد هم آورده. خیلیها که در جایجای جهان پشت این جبهه درآمدهاند اتفاقاً نه عرب هستند و نه مسلمان؛ از سر انسانیت و آزادیخواهی و عدالتطلبی حتی دوست دارند دوشادوش رزمندگان خط مقدم سلاح به دست بگیرند.
انگار مردمان استعمارشده جهان - از شرق تا غرب - دنبال فرصت میگردند تا گردنشان را از زیر زانوی سرمایهداری آزاد کنند. سرمایهداری کارش بیخ پیدا کرده که اینطور بیمحابا در فلسطین آدم میکشد. قبلاً هم میکشته؛ سالها بلکه قرنهاست که میکشد اما در دوره مدرن آبروداری میکرد. نقاب دموکراسی میزد و میکشت. دستکش مخملی میپوشید و میکشت. با ژست مذاکره میکشت. رسانهها هم بزکش میکردند. به هر لطایفالحیلی متوسل میشد تا تشت رسواییاش از بام نیفتد اما اینبار ابایی ندارد؛ افتاد که افتاد. حتی «وتو» میکند تا جنگ ادامه پیدا کند.
۲۹ تیر ۱۳۶۷ در سالگرد کشتار خونین مکه، امام خمینی به ملت ایران پیام داد؛ بهانه پیام «نوشیدن جام زهر» بود. فرمود: «حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست...». فرمود: «فلسطینی راه گمکرده خود را از راه برائت ما یافت... و چطور خواب بنیاسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت...». همان روز فرمود: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است...».
بله؛ تحلیل رسا از نبرد این روزهای منطقه همین است: جنگ فقر و غنا، نبرد حق و باطل و... همانطور که آقا فرمود. میدان فلسطین امروز میتواند پل عبور به دنیای جدید باشد؛ دنیای احتضار سرمایهداری و دنیای بریدن بندهای بردگی؛ بردگی اقتصادی، بردگی سیاسی و بردگی فکری و فرهنگی. اراده میخواهد. دولتها و ملتها باید اعلام برائت کنند؛ در عمل، از هر آن چیزی که رنگ و بویی از سلطه و استکبار دارد.
نظر شما