به گزارش قدس آنلاین، برای نمونه در همین روزهای پرالتهاب که اتفاقاً ترکه انتقام در دستان سپاه قرار گرفته و حتی مراودات سیاسی را هم تحتالشعاع قرار داده، اما رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت با اشاره به تلاشهای دشمنان برای ناامن جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران، از اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه برای ارتقای آرامش و امنیت قدردانی و با بیان اینکه امنیت در هر کشوری مهمترین مسئله است، از همه نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی که مخلصانه، مجاهدانه و بینام و نشان برای تأمین و حفظ امنیت کشور شبانهروز تلاش میکنند، قدردانی کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، این در حالی است که یورونیوز گزارش داده است، در واکنش به این حملات «وزارت خارجه عراق در بیانیهای اعلام کرد این وزارتخانه، «نصیر عبدالمحسن» سفیر عراق در تهران را فراخوانده است. این وزارتخانه اضافه کرده هدف از این فراخوانی، «رایزنی و مشورت در پی حملات اخیر ایران به اربیل» بوده است. وزارت خارجه عراق همچنین روز سهشنبه ابوالفضل عزیزی کاردار ایران در بغداد را برای اعتراض در خصوص همین موضوع احضار کرد».
پاکستان هم در اقدامی مشابه عراقیها، سفیر خود را فراخواند و از سفیر ایران در اسلامآباد هم که برای مأموریتی در تهران به سر میبرد، خواسته است فعلاً به محل کار خود برنگردد.
به عبارت بهتر، پس از این حملات مراودات سیاسی با دو همسایه مهم در هالهای از ابهام قرار گرفته است، اما چرا باز هم دکتر رئیسی از اعضای سپاه و دیگر نیروهای مسلح قدردانی کرده است؟
امنیت همه چیز است
بهطور خاص در تفکر اندیشمندان و سیاستمداران، مفهوم امنیت به شکل سنتی هدف اولیه دولتها برای بقا و حفظ خود و در نهایت خودیاری است. بهعبارتی در نگرش سنتی حتی در تئوریهای مدرن حکمرانی، تأمین امنیت اولین و مهمترین رکن تشکیل دولت است. حفاظت از جان، مال و ناموس (ناموس بهمعنای همه متعلقات یک فرد است) رکن رکین حاکمیتی در همه تئوریهای حکومتی محسوب میشود. بدون شک در چنین حالتی تهدیدهای امنیتی بیش و پیش از هر تهدید دیگری مهم میشوند.
البته امنیت در همه حوزهها قابلیت بازتعریف دارد، اما امنیت دفاعی مهمترین آن است. یک ملت شاید بتواند گرسنه بماند، اما اگر جانش در خطر باشد عملاً قابلیت بقا ندارد. اگر ترور مسافران پرواز ۶۵۵ توسط آمریکا را یک عملیات در حین جنگ بدانیم و نه حادثه تروریستی، حادثه کرمان پرتلفاتترین حادثه تروریستی تاریخ انقلاب اسلامی بود. به هر علتی بالاخره بیش از ۹۰شهید در حادثه کرمان برجای ماند. بنابراین میشد حدس زد عملیات انتقامی ایران هم خاص و ویژه باشد تا امکان بازدارندگی را فراهم کند.
با این حساب مقامات کشورمان پیش از حمله هم احتمال تیرهشدن روابط با دو کشور عراق و پاکستان را بررسی کردهاند، اما بازهم تصمیم به این حمله گرفتهاند.
شاهد این ادعا میتواند اظهارات وزیر خارجه باشد که قویاً اقدامات سپاه را مورد حمایت قرار داده و در گفتوگویی با همتای پاکستانی خود گفته است: «ایران بارها توسط این گروهک تروریستی ایرانی از خاک پاکستان مورد تهدید قرار گرفته و این گروهک بارها مسئولیت اقدامات تروریستی در خاک ایران را به عهده گرفته است».
وی درباره عملیات ضدتروریستی اخیر بیان کرد عملیات ضد تروریستی روز گذشته نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، علیه این گروهک تروریستی ایرانی بوده و هیچیک از اتباع پاکستانی در این عملیات مورد حمله قرار نگرفتهاند.
دیپلماسی همسایگی و گشایشهای اقتصادی
دومین دلیلی که بهواسطه آن دولت سیزدهم میتواند بدون لکنت از عملیات نظامی حمایت کند، گشایشهای زیرساختی اقتصادی است. دولت پیش، همه تخممرغها را در سبد چند کشور غربی قرار داده بود و با این تصور که برجام محقق خواهد شد، تصمیم گرفت حمایتش از میدان را کمرنگ و حتی قطع کند. اما دولت سیزدهم با اتخاذ سیاستهای جایگزین تاکنون توانسته است گشایشهای اقتصادی زیرساختی ایجاد کند و همین موضوع سبب شده در حمایت از میدان حریت بیشتری داشته باشد. برای نمونه میزان تبادلات تجاری ایران در حال افزایش و چندین برابر دولت دوازدهم است. یا میزان تولید و فروش نفت در این دولت از ۳ میلیون بشکه گذشته است، در حالی که در دولت قبل زیر ۲ میلیون بود. میزان بیکاری در همین هفته به کمترین میزان پس از انقلاب رسیده است.
ایران در دولت سیزدهم عضو دو سازمان مهم شانگهای و بریکس شده درحالیکه هردو این سازمانها ماهیت اقتصادی دارند و بازار بزرگی را در اختیار ایران قرار میدهند.
کریدورهای شمال و جنوب در شرف راهاندازی است که حجم تبادلات ترانزیتی ایران را چندده برابر میکند.
میزان اورانیوم غنی شده در این دولت به سطحی نزدیک سطح پیش از برجام رسیده است. در چنین شرایطی برای اجرای عملیات انتقامی نیازی به نگرانی از بابت حوزه اقتصادی نیست؛ چرا که اساساً بنای مدیریت اقتصادی در دولت فعلی بر وابستگی نیست.
«اسمرالدا» و خنجرش
اسمرالدا؛ نام یکی از شخصیتهای اصلی در کتاب گوژپشت نتردام اثر ویکتور هوگو است. اسمرالدا، بانویی زیبا و باکمالات است و همه شخصیتهای بانفوذ و مهم پاریس در تلاشند به او نزدیک شده با او رفت و آمد داشته باشند. او خود از تلاش این شخصیتها مطلع است و همچنین میداند برخی از این شخصیتها بنای بر سوءاستفاده از او دارند. به همین دلیل اسمرالدا همواره خنجری زیبا و تیز همراه خود دارد تا در برابر سوءاستفاده کنندگان از خود دفاع کند.
اسمرالدا، نمادی از همه کشورهایی است که بهخاطر منابع خود مورد سوءاستفاده قدرتهای بزرگ قرار میگیرند. از طرفی کشور ما هم با منابع عظیم و موقعیت خود در طول تاریخ مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. در چنین شرایطی آیا بهتر نیست که همواره دشنهای تیز و برنده بهنام سپاه در اختیار داشته باشیم تا کسی جرئت نگاه چپ به ما نداشته باشد؟ به نظر میرسد دولت سیزدهم به این ویژگی پی برده و رویکرد حمایتی از نیروهای مسلح اتخاذ کرده است.
خبرنگار: علی نیکپندار
نظر شما