۲۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۱
کد خبر: 963647

درس زندگی از نهج‌البلاغه/ انقلاب اسلامی، قیامی برای خدا

آیت‌الله سیدابوالفضل طباطبایی اشکذری

در نگاه اسلام و به ویژه در نگاه امیرمؤمنان علی(ع) در نهج‌البلاغه؛ کارهایی نزد خدا و خلق ارزشمندتر است که این کارها برای منفعت‌رسانی به عموم جامعه انجام شود.

کارهایی که افراد جامعه، احزاب، جناح‌ها، رهبران اجتماعی و... انجام می‌دهند به دو گونه قابل فهم است؛ برخی کارها برای کسب منافع حزبی، جناحی و گروهی است اما برخی دیگر این کار را برای رساندن نفع بیشتر به جامعه انجام می‌دهند. در این صورت نفع فردی معیار نیست، اگر چه ممکن است خود انسان نیز منفعتی ببرد.

در نگاه اسلام و به ویژه در نگاه امیرمؤمنان علی(ع) در نهج‌البلاغه؛ کارهایی نزد خدا و خلق ارزشمندتر است که این کارها برای منفعت‌رسانی به عموم جامعه انجام شود.

اما چطور در کارها قدم برداریم تا نفع بیشتری به جامعه برسد؟ این پاسخ را می‌توانیم با نگاهی به جمله مولا علی(ع) در خطبه 136 نهج‌البلاغه شرح دهیم. امیرالمؤمنین(ع) در بخشی از این خطبه، خطاب به برخی افراد که از بیعت با امیرمؤمنان(ع) سر باز می‌زدند، بیان کرد: «بیعت شما با من کاری نبود که به تصادف یا بدون اندیشه صورت پذیرفته باشد. و کار من با شما یکی نیست. من شما را برای کارهای خدایی می‌خواهم و شما من را برای منافع خود می‌خواهید».

امام(ع) در این خطبه اشاره می‌کند که «من شما را برای به ثمر رساندن اهداف الهی می‌خواهم، ولی شما من را برای تأمین منافع دنیوی خود می‌خواهید».

حضرت علی(ع) در این خطبه قانونی را برای تشخیص ارزشمندی رأی و نظر دادن‌ها، همراهی و حمایت کردن‌ها در جامعه بیان می‌فرماید. خطاب مولا به این افراد این است که «لَیْسَ أَمْرِی وَ أَمْرُکُمْ وَاحِداً» کار من با شما یکی نیست یعنی آن گونه که شما در کارها تصمیم می‌‎گیرید و برنامه‌ریزی می‌کنید، نیستم و نیت و هدف‌گذاری متفاوتی دارم. تفاوت این گونه است که «إِنِّی أُرِیدُکُمْ لِلَّهِ وَ أَنْتُمْ تُرِیدُونَنِی لِأَنْفُسِکُم» من شما را برای کارهای خدایی می‌خواهم و شما من را برای منافع خود می‌خواهید. با این بیان باید پای کار ولایت، امامت، دین و خدمت به مردم برای خدا باشید.

جمله امیرمؤمنان(ع) این قانون را برای ما بیان می‌کند که قانون جامعه رشد یافته در مسیر کارهای اجتماعی و فردی، خدامحوری است. خواستن برای خدا و نه خواستن برای خود هر چند که این دو با هم منافاتی ندارند. اگر هدف‌گذاری خداوند باشد فرد و جامعه از آن بهره خواهند برد.

علاوه بر آن این جمله امیرمؤمنان(ع) تفسیر آیه‌ای از آیات قرآن کریم است؛ چرا که در تعبیری روایی پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) به قرآن ناطق تعبیر شده‌اند. آنان تجسم عملی قرآن بوده و به حقیقت و باطن قرآن پی برده‌اند و می‌توانند این آگاهی را به دیگران نیز منتقل کنند. بر همین اساس توصیه می‌شود هنگام مطالعه نهج‌البلاغه قرآن را هم در نظر داشته باشید. معارف توحیدی در نهج‌البلاغه به خاطر عجین بودن و آمیختگی قرآن با روح و جان حضرت علی(ع) از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و آیات بسیاری از قرآن کریم در سخنان ایشان تجلی یافته است.

خداوند در آیه 46 سوره سبأ فرموده است: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَ فُرَادَی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا» یعنی بگو که من به یک سخن شما را پند می‌دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید و عقل و فکرت به کار بندید.

در روزهای پایانی دهه فجر انقلاب اسلامی یادی کنیم از امام راحل که انگیزه‌اش از قیام خدایی بود. آیه 46 سوره سبأ که برای فهم کلام امیرمؤمنان(ع) خوانده و کلام ایشان را با قرآن تطبیق کردیم، جمله و آیه‌ای است که امام راحل در دوره انقلاب و رهبری به طور مکرر بر زبان جاری کردند. امام(ره) جز برای خدا، در مسیر تأسیس جمهوری و انقلاب اسلامی و نهضت الهی قرار نگرفت. رهبر معظم انقلاب نیز همین گونه هستند و در تمام دوران رهبری تا به امروز آنچه مشاهده می‌شود جز دعوت به خدا و انجام کارها برای خدا چیز دیگری نبوده و نیست.

بر این اساس، قیام لله داریم اما انزوای لله خیر. عزلت، گوشه‌گیری و منزوی نشستن در خانه برای خدا معنا ندارد. باید حضور پیدا کرد و در جامعه برای خدا، نقش‌آفرینی کنیم. امیرمؤمنان(ع) هم در خطبه 136 فرمود تفاوت کار من و شما این است که شما را برای خدا می‌خواهم.

وظیفه ما در برابر جامعه این است که همه چیز را برای خدا بخواهیم. حتی انقلاب اسلامی را برای خدا بخواهیم. اگر کسی انقلاب را برای خودش بخواهد، همیشه دنبال گرفتن حق خود از انقلاب خواهد بود اما اگر انقلاب را برای خدا بخواهد دنبال پیدا کردن تکلیف خود نسبت به انقلاب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.