یک روانشناس کودک و خانواده به قدس آنلاین می گوید: فرزندسالاری در قشر برخوردار جامعه و خانواده های مرفه رواج بیشتری دارد.

نظام بخشنامه ای مدرسه یا تربیت فرزندسالارانه در خانواده؛ کدام بهتر است؟

دکتر فاطمه قاسم زاده می افزاید: فرزندسالاری به معنای تحمیل قدرت فرزند در خانواده و به نوعی زورگویی توسط اوست که این روش تربیتی به هیچ وجه پسندیده نیست.

وی درباره دلیل ناپسند بودن فرزند سالاری می گوید: فرزندسالاری سبب می شود وقتی فرد در بزرگسالی وارد اجتماع شد نیز دستوری عمل کند و با کار مشارکتی آشنا نباشد و چه بسا چنین کودکانی در آینده و در زندگی مشترک خود نیز با همسر و فرزند خویش خودخواهانه رفتار کنند.

تربیت طبق بخشنامه

قاسم زاده ادامه می دهد: در نظام آموزشی کشور ما طبق بخشنامه، برنامه هایی به معلمان ارائه می شود که دانش آموزان نیز بدون چون و چرا و هر گونه آزادی عمل آن برنامه ها را پیاده سازی می کنند. که البته این اتفاق نیز نمی تواند به رشد همه جانبه دانش آموزان کمک کند. بنابراین نه این روش در نظام آموزشی صحیح است و نه روش فرزندسالارانه در خانواده.

این استاد روانشناسی می گوید: هرچند که نظام آموزشی باید هدف، محتوا و برنامه را برای دانش آموزان تعیین کند تا بر اساس آن به کودک آموزش هایی ارائه شود اما گاهی نیاز است نظر دانش آموزان و آزادی عمل آنان در اجرای برنامه ها در نظر گرفته شود.

قاسم زاده تصریح می کند: در محیط خانواده نیز همین اصل باید استوار باشد یعنی پدر و مادر باید برای تربیت فرزند هدف، محتوا و برنامه مشخصی داشته باشند و بر اساس معیارهای روانشناسی برای جنبه های اساسی رشد همه جانبه کودک برنامه ریزی کنند.

به کرسی نشاندن حرف کودک

وی توضیح می دهد: کودکی که مقتدرانه و سالارانه حرفش را به کرسی می نشاند در بزرگسالی نیز چنین رفتار خواهد کرد چراکه کودکان مانند چوب تر هستند و به هر حالتی شکل می گیرند.

وی می گوید: در مدارس ما در تمام دوران 12سال تحصیل درباره نحوه رفتار با یکدیگر و اشتراک در کارها آموزش داده نمی شود و به ویژه در مدارس غیرانتفاعی رقابت را به بچه ها آموزش می دهند به طوری که بچه ها نوع دوستی و کار مشارکتی را کمتر یاد می گیرند.

نظام بخشنامه ای مدرسه یا تربیت فرزندسالارانه در خانواده؛ کدام بهتر است؟
فاطمه قاسم زاده، روانشناس کودک و خانواده

قاسم زاده درباره رقابت بچه ها می گوید: وقتی رقابت شکل می گیرد در فضای مجازی نیز کودکان در موضوعات مختلف به دنبال رقابت هستند بنابراین نقش خانواده و آموزش و پرورش در آموزش جنبه های منفی فضای مجازی نیز بسیار مهم است.

استاد روانشناسی کودک و خانواده ادامه می دهد: در برخی مدارس همچنان رقابت یک اصل و ارزش محسوب می شود. حتی در رشته های ورزشی که پایه و اساس آن رقابت نیست بلکه مهارت است این مشکل وجود دارد.

شکاف نسلی

وی درباره شکاف نسلی می گوید: بخشی از شکاف نسلی در اختیار ما نیست چراکه به موازات رشد امکانات و فضای مجازی از کشوری به کشور دیگر می رسد که این موضوع جنبه های مثبت و منفی بسیاری را در کنار هم دارد.

این استاد روانشناسی یادآور می شود: یکی از شعارهای قدیمی یونیسف این است که پدر و مادر خوب بودن، آموختنی است نه غریزی. بنابراین والدین باید با جنبه های اساسی رشد بچه ها آشنا شوند اما متأسفانه بیشتر خانواده ها نه در دوران تحصیل و نه قبل از آن با جنبه های رشد کودک آشنایی ندارند.

وی اذعان می کند: در برخی کشورها مثل فرانسه درباره رفتار با کودک، از سوی مراکز آموزشی کلاس هایی برای والدین برگزار می شود و حتی برای دانش آموزان سال آخر دبیرستان، دروسی مانند تربیت فرزند، خیاطی، کودکیاری و ... آموزش داده می شود. 

پدر و مادر خوب بودن، آموختنی است نه غریزی. بنابراین والدین باید با جنبه های اساسی رشد بچه ها آشنا شوند اما متأسفانه بیشتر خانواده ها نه در دوران تحصیل و نه قبل از آن با جنبه های رشد کودک آشنایی ندارند.

قاسم زاده درباره نقش انجمن اولیا و مدرسه در برگزاری کلاس های تربیتی می گوید: در واقع هر مدرسه ای انجمن اولیا و مدرسه دارد اما به دلیل این که بیشتر متمرکز به پول و شهریه و ... است بسیاری از والدین از جلسات انجمن استقبال نمی کنند. 

این روانشناس کودک و خانواده در پاسخ به پرسش خبرنگار ما مبنی بر اینکه آیا وظیفه تربیت فرزند تنها با مادر است می گوید: همه وظایف تربیتی بر عهده مادر نیست بلکه به گفته کارشناسان تعلیم و تربیت پدر و مادر مانند دو ستون برای فرزند هستند که با تکیه بر آن دو می تواند در همه جنبه ها رشد کند بنابراین والدین نیز باید با هم هماهنگ بوده و اشتراک شان را حفظ کنند تا حرفشان برای فرزند تأثیرگذار باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.