قدس آنلاین- احمد فیاض: «جیکی جیکی، ننه خانوم»! اگر فکر می کنید که قصد پردازش زندگینامه «جیکی رولینگ» نویسنده کتابهای پرفروش سریالی «هری پاتر» را دارم باید همین ابتدا اذعان کنم که به خطا رفته اید!.

جیکی جیکی، ننه خانوم؛ مطرب دوره گردی که همسایه ابدی امام رضا(ع) شد!

حکایت «جیکی جیکی، ننه خانوم» از آن دست حکایتهای معجزه گونه مبتنی بر واقعیت است که در ادبیات فولکلور(عامه) اهالی خطه خورشید که عمدتا مبتنی بر فرهنگ و معرفت رضوی است؛ ریشه دارد. حکایتی که رفته رفته رو به اضمحلال و فراموشی می رود و نسل های جدید، چندان با آن آشنا و مانوس نیستند. هر چند که در سالهای اخیر تلاشهای ناچیزی در راستای بازنشر و معرفی «جیکی جیکی، ننه خانوم» توسط برخی از اهالی هنر و رسانه صورت پذیرفته است.
«رضا کیانیان»، کارگردان،بازیگر و عکاس مشهدی یکی از همین افراد است که در بخشی از کتابش با عنوان «این مردم نازنین» طی مطلبی با نام «فلاش بک» به روایت «جیکی، جیکی» پرداخته است. کیانیان در فلاش بک چنین نوشته است:« در دوران دبستان، وقتی هشت، 9 ساله بودم، مطرب دوره‌گردی در مشهد بود به نام «جیکی جیکی ننه‌خانم». نه این‌که اسمش همین باشد، میان مردم به این اسم معروف بود. مرد لاغراندام و بلندی بود با موهای صاف و لخت. سیه‌چرده بود و لباس‌های رنگی ژنده‌ای داشت. شاید از اهالی جنوب خراسان بود.
دوتاری داشت و تخته‌چوب کوچکی که روی آن عروسک بُزی بود که مفاصلش تکان می‌خورد. یک تکه ‌نخ به یکی از انگشتان دست راستش بسته بود. همان دستی که با آن به سیم‌های دوتار ضربه می‌زد. سر دیگر نخ به بُز روی تخته وصل بود. وقتی به سیم‌ها ضربه می‌زد، نخ کشیده می‌شد و بُزی تکان تکان می‌خورد. مثل این‌که با آهنگ دوتار می‌رقصید. آوازی به همراه تار می‌خواند که ترجیع‌بندش «جیکی جیکی ننه‌خانم» بود. صدای خسته و خش‌دار او هنوز از ذهنم پاک نشده.
وقتی مُرد، قرار بود شهرداری جسد او را به قبرستان گُلشور که خارج از شهر بود، ببرد. هم‌زمان با او، یکی از سرهنگ‌های عالی‌رتبه هم فوت کرده بود. قرار بود او را در صحن حرم امام رضا(ع) دفن کنند. وقتی خانواده سرهنگ مرحوم، سر قبر او بودند و می‌خواستند آخرین وداع را انجام دهند، کسی کفن را از صورت سرهنگ که در گور بود پس می‌زند. همه می‌بینند به جای سرهنگ این «جیکی جیکی ننه‌خانم» است که در گوری در صحن حرم امام رضا(ع) خفته است. جنازه سرهنگ اشتباها به گلشور رفته بود. زمانی که جنازه‌ای در قبر گذاشته می‌شود، دیگر کسی حق ندارد آن را بیرون بیاورد و به قبر دیگری منتقل کند. «جیکی جیکی ننه خانم» برای همیشه در صحن حرم امام رضا(ع) که می‌گویند قطعه‌ای از بهشت است، در رحمت امام هشتم(ع) ماند».
برخی از هنرمندان حوزه تئاتر و سینما نیز اقدام به کارگردانی «جیکی جیکی، ننه خانوم» نمودند که می توان به «محمد برومند» از تهران اشاره کرد. نمایشنامه تلفیقی عروسکی- صحنه ای وی با همین عنوان در هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر رضوی خوش درخشید و به جمع آثار نهایی بخش کودک و نوجوان و عروسکی جشنواره راه یافت. این نمایشنامه که مدتی نیز در فرهنگسرای غدیر مشهد به روی صحنه رفت مورد استقبال مخاطبین واقع شد و در مسابقات نمایشنامه نویسی ایثار بعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
# «جیکی جیکی، ننه خانوم» کیست
روایات مختلفی از «جیکی جیکی، ننه خانومی» سینه به سینه نقل شده که گرچه در جزییات تفاوت هایی دارد اما شاکله اصلی روایات یکی می باشد. وی ظاهرا مطرب دوره گرد تنهای دهه های 30 و 40 در مشهد مقدس است و کلاه پوستی که دم روباهی از آن آویزان بوده بر سر می گذاشته و نکته ظریف که بیانگر ادب و حسن محضر وی به ساحت مقدس امام رضا(ع) است اینکه وی هر روز بعد از سلام دادن به این امام همام با تنبکی که در دست داشته برای مردم می خوانده است. معرفت رضوی جیکی جیکی آنطور که از گفته های ریش سفیدان و پیران مشهدی بر می آید تا بدان حد بوده که در گذر از هر کوچه در محله نوغان و یا سایر مناطق آن دوران مشهد که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم ال محمد(ص) بسادگی میسر بوده؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب و حسن معاشرت، بر پشت و یا زیر لباس مندرسش پنهان می نموده و با سلامی دوباره به آقا و پس از محو چشم انداز گنبد، شروع به آوازه خوانی و تنبک زنی می کرده است. این حسن ادب و احترام جیکی جیکی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی تا بدانجا پیش می رود که بنا بر گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آنها نیز می شده و «جیکی جیکی ننه خانومی» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه خوانی  بر می داشته و پس از احوال پرسی و چاق سلامتی  و عبور از آنان شروع به تنبک زنی و آوازه خوانی می کرده است. پنهان نماند که این تنبک زنی و آوازه خوانی وی بصورت لهو و لعب کنونی نبوده بلکه متاثر از صفای باطنی اش به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرار معاش صورت می گرفته و همین باعث می شد تا تنبک زنی و آوازه خوانی اش بر دل مردم بنشیند. نقل است که غیبت چند روزه این چهره نام آشنای محله نوغان، باعث می شود تا مردم به محل زندگی او بروند و جنازه او را بیابند. از آنجاییکه وی تنها می زیسته لذا برخی از اهالی نوغان و کسبه و تجار طی اقدامی خیرخواهانه در مقام دفن و کفن «جیکی جیکی، ننه خانومی» بر می آیند. در همان روز نیز یکی از بزرگان و ثروتمندان مشهدی که برخی او را سرهنگ، برخی او را تاجر و برخی نیز یکی از خوانین مشهدی تعریف نموده فوت می نماید که نامش حاج حسن بوده است. هنگامیکه هر دو را برای شستن به غسالخانه می برند بعد از غسل میت، جنازه مطرب را به قبرستان عمومی مشهد منتقل می نمایند و جنازه آن مرد متمول به صحن امام رضا(ع) که از قضا بسیار گران نیز بوده و تامین آن از عهده هر کسی بر نمی آمده؛ انتقال می یابد!. در صحن امام رضا(ع) وقتی فرزندان حاج حسن نامی، کفن پدر را کنار می زنند تا آخرین وداع را داشته باشند در کمال بهت و حیرت و ناباوری با جنازه جیکی جیکی خانومی روبرو شده و تا بخود بیایند؛ متوجه می شوند که جنازه پدرشان در گورستان عمومی شهر دفن شده است!. سعی و تلاش آنان برای نبش قبر با حکم دو تن از آیات عظام و معروف مشهد بی نتیجه می ماند و «جیکی جیکی، ننه خانومی» در پناه کرامت صاحب کرامتش یعنی امام الرئوف حضرت ثامن الحجج(ع) و به واسطه همان فرهنگ و معرفت رضوی اش تا ابد در صحن و سرای امام رضا(ع) می آرامد.
# یه وقتایی خدا بخواد تخت سلیمون مال ماس!
«قاسم رفیعا»، شاعر خونگرم و طنزپرداز خراسانی که اکثر هموطنان وی را با شعر طنزی که نزد رهبر معظم انقلاب با نام «بچه محله امام رضا» قرائت نمود؛ می شناسند طی قصیده ای کوتاه با لهجه شیرین مشهدی، «جیکی، جیکی» را اینگونه معرفی نموده است که بعنوان حسن ختام در ذیل می آید.
یه وقتایی خدا بخواد تخت سلیمون مال ماس
گشنه نباشی آتقی ،یه وقتایی نون مال ماس
دست خدا باشه ،که هس، هیشکی جلودار تو نیس
خدا بخواد همون میشه اینا دیگه کار تو نیس
اینجا تو این شهر بزرگ بین یه عده محتشم
بین اونایی که دارن یه عالمه حشم کشم
گاهی یه پیرمرد میاد یک شبه پادشا میشه
بنده خوب و خالص و ناب امام رضا میشه
اونجا تو دسگاه خدا هرچی میبینی واقعیس
پارتی و مارتی نداریم این دیگه دست بنده نیس
نمیشه دید بعضیا رو کارتو راست و ریس کنن
با گوشه چشم یک نفر اسم تورم تو لیس کنن
نمیشه ریشت بکشه تو رو به سقف آسمون
چسب و سریشت بکشه تو رو به سقف آسمون
خدا که مثل بنده نیس کار و بارش حسابیه
خدا همیشه یک جوره خدا یه انقلابییه
یه پیر مردخسته بود که مونده تو قبیله گم
یه اسم صاف و ساده داش جیگی جیگی ننه خانم
مردم مشهد اون روزا نگاش می کردن مثه باد
که یک دفه گم میشه و باز دوباره خودش مییاد
ویلون و درمونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه
از همه جا رونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه
یه عده اصلا اومدن بمیرن اینجا ، نشده
به قصد مردن اومدن ،نمردن اما ،نشده
یادم میاد میخوند همش جیگی جیگی ننه خانوم
میشس دوزانو رو زمین بیا بیشین روی زانوم
درسته وزنش یه کمی میلنگه ناساز میزنه
آخر زانوم یه کمی ذهن تو رو گاز میزنه
ولی ترانه اینجوری بوی اصالت میگیره
وقتی با عشوه بخونی یه جوری حالت میگیره
یه روز مبینن یه نفر مرده یه گوشه خسته گم
میگن کیه ؟ یکی میگه جیگی جیگی ننه خانم
همون روزی که حاج حسن صاحب کلی ساختمون
عمرشو بخشید ... نه !چیزی نمونده بود ازعمر اون
همون روزی که کل شهر مهمون حاج حسن بودن
تو خط شام و حجله و قبر خوب و کفن بودن
یه قبر خوب توی حرم نزدیک صحن با صفا
لیاقتو حال میکنی ؟ همساییه امام رضا
جیگی جیگی ننه خانوم مرد و صداش در نیومد
حتی یه دست از تو جیب کسی براش در نیومد
فقط یه عده جمع شدن ،که آخه یک کاری کنین
اونو بزارین یه گوشه ،با همدیگه یاری کنین
تا نگرفته بو یکی اونو از اینجا دور کنه
زنگ بزنین جنازه روشداری جمع و جور کنه
اما خدا وقتی بخواد برنامه راس و ریس شده
اون که خدا خودش میخواد آقا شده، رئیس شده
آره !خدا وقتی بخواد گور و کفن عوض میشه
جیکی جیکی ننه خانوم با حاج حسن عوض میشه
تازه میفهمن توی گور ،این کییه ؟حاج حسن کجاست ؟
دس نزنین حکمتیه ، حکمت خالص خداست
وقتی میری توی حرم یا شدی محو و خسته ،گم
بگو امام رضا منم ،جیگی جیگی ننه خانم
امام رضا حال میکنه ، جواب میده به ناله هات
تو اون همه نذر و نیاز گم نمیشه دیگه صدات
چقد خوبه ما هم بشیم تو این شلوغی محو وگم
ما هم عوض بشیم مثه جیگی جیگی ننه خانم
خسته نباشی آتقی ،یه وقتایی نون مال ماس
یه وقتایی خدا بخواد تخت سلیمون مال ماس
 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فروغ IR ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۹
    4 0
    سلام عالي بود برام خيلي جالب بودواقعا حقيقت داره ؟که جسد عوض شده؟