سید حسین امامی: در دنیای مادی و صنعت گرای روز که انسان افسارگسیخته و صاحب سود و سرمایه، فقط به زر و زور و برتری طلبی و افزون خواهی می اندیشد تا در پهنه گیتی، سلطه و سیاست و فرمان او را باشد و بس و از همه مبانی فطری و انسانی و الهی فاصله ها گرفته، وظیفه ما به عنوان شیعه در تعظیم شعایر دینی چیست؟

باید برای آسیب های امروزی عزاداری سوگواری کنیم!

 

 در پاسداری و پیام رسانی قرآن و عترت رفتار ما چگونه باشد تا بهانه ای به دست بیگانگان پر کین و در کمین تشیع ندهیم و چهره شیعه را که پیوسته دینمدار و منطقی بوده به چهره ای تحریف یافته و نادرست معرفی نکنیم. در گفتگو با دکتر احمدعلی افتخاری، مدرس دانشکده اصول الدین قم به آسیب شناسی عزاداری پرداختیم. «زن از دیدگاه ملت ها، ادیان و بزرگان»، «احیاگر؛ بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره)»، رفتار دینی در جامعه مدنی و «الرسول(ص) یدعوکم» از جمله آثار اوست.

*در مقابله با آسیبهای عزاداری، گروهی بر این باورند، چون عزاداری امری مقدس است، باید اجازه داد مردم به هر گونه و به هر شکل و شیوه ای که می خواهند به عزاداری بپردازند، زیرا نقد به اصل عزاداری آسیب می رساند. هدفها کمرنگ، شورها و باورها سست تر می شوند، نظر شما در این ارتباط چیست؟
**باید گفت اگر در این امر دخالت و آسیب زدایی نکنیم، اصل عزاداری آسیب جدی می بیند و به زودی شاهد خواهیم بود که در عزاداری های ما همه چیز هست جز احیای مکتب حماسی سالار شهیدان، بلکه عزاداری ما خود به مصیبتی بزرگ تبدیل می شود!؟ در مقابل این گروه، عده ای بر این باورند باید انتقاد نمود، خوب و بد را تشخیص داد، باید از خوبی ها گفت و ستود و از کاستی ها و بدی ها کاست . باید به اصلاح و ترمیم نارسایی ها پرداخت تا شعله های شور و هیجان و باور مردم به سردی نگراید و هدف متعالی و آرمان مقدس اهل بیت(ع) هم فراموش نشود، اگر ائمه معصومین(ع) تأکید فرمودند، «حادثه کربلا فراموش نشود یعنی که؛ اسلام فراموش نشود.» پس در تأمین این خواسته پر بها، نیازمند تلاش آگاهانه و هدفمند در احیای فرهنگ عاشورا، اهداف و پیامدهای عظیم و خدایی آن هستیم.
*برای رسیدن به اهداف مطلوب باید چه کارهایی انجام داد؟
**نخست هوشیاران را به شناخت آسیب ها و سپس درمان آنها توجه می دهیم. آسیبهای آشکار در این عرصه به دو شکل خود نمایی می کند: محتوایی و شکلی. طرح یک بعدی از شخصیت پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) که هر سخنران و مدیحه سرایی به جنبه های ملکوتی و قدسی ایشان می پردازد، یکی از آسیبهای محتوایی عزاداری است. در حالی که این بزرگواران دارای جنبه مادی و زمینی هم هستند، «قُل اِنما اَنَا بَشَرمثلکم...» و این بعد زمینی ایشان به عنوان الگوی رفتاری و اسوه حسنه برای پیروان است و اینها سازنده و قابل درک و قابل پیروی است. باید از مناقب ایشان گفت، از انس با خدا، ارتباط صمیمی با مردم، گره گشایی از کار مردم، زهد، شجاعت، ساده زیستی، فروتنی، نیایش، مساوات، ایثار، از جان گذشتگی ها، اخلاص، مجاهدت و شهادت و ...؛ ولی بتازگی می بینیم نه تنها به هیچ یک از ابعاد شخصیتی ایشان اشاراتی نمی شود، بلکه هر چه هست، توصیف و ستایش و طرح و ترسیم، چشم و خط و خال، ابرو و قد و قامت و زلف و ... است. باید از سراینده، گوینده و شنونده و عزاداران آراسته و محبان فرنگی مآب و مد روز... پرسید، اینها از مناقب اهل بیت(ع) است؟! اینها ارزش است؟! یا اینها از مکارم اخلاقی است؟ چه کمکی به ایمان و دین و آیین ما می کند؟ چقدر مقبول درگاه ایزدی است؟! و آیا ساحت مقدس اهل بیت(ع)، پذیرای این مطالب و شیوه ابراز عشق و محبت هست!؟ و برای معرفی شیعه به جهانیان لازم است؟!
*اهداف عزاداری چیست، آیا این روند دارای آسیب و حاشیه می تواند ما را به اهداف واقعی عزاداری برساند؟
** ائمه معصومین(ع) و بزرگان و رهبران شیعه تأکید بر اصل عزاداری کردند؛ تا عزای حسینی افشاگر، احیاگر ارزشها و هدایتگر به بهترین ها باشد، روشنگری کند، به آموزش معارف و حقایق اسلام و قرآن بینجامد، به شناخت و معرفت، از مقام و منزلت اهل بیت(ع) بیفزاید، روح حماسی را به جامعه القا کند، به اصل بندگی ایزد منان توجه دهد، به برپایی نماز و احیای امر به معروف و نهی از منکر راهنما باشد. در برابر ستم و ستمگر ایستادگی را به ارمغان آورد، به خودشناسی و خودباوری برساند و به اصلاح کج اندیشان و کجروان بپردازد. این نیازها در کدامین مجلس عزاداری ما برآورده می شود؟! اگر اهل بیت(ع) از شاعران و مداحان فهیم و متعهد تجلیل می نمودند، فقط به این جهت بود.
عزاداری واقعی و با روح؛ سازنده، افشاگر، هدایتگر و حامل پیامهای ارزشی و معارف دینی و ... است. باید دریافت که تنها بسنده کردن به ابراز عشق، آن هم با هر واژه و تشبیه و توصیف، ما را به کعبه مقصود نمی رساند.
*غلو در شعرها، سخنرانی ها و عزاداری ها هم به عنوان یک آسیب مطرح است، نظر شما در این باره چیست؟
** غلو محتوای اشعار و سخنرانی ها، آسیب دیگری در عزای حسین(ع) است که خیلی هم به چشم می خورد. برخی برای مقدس جلوه دادن خود و پیوند و ارتباط هرچه عمیق تر با اهل بیت(ع) واژگانی چون؛ علی اللهی، حسین اللهی، زینب اللهی و...را به کار می برند. این غلو است و قرآن کریم از این کردار زشت نهی می کند. ائمه(ع)، اسلام مجسم و قرآن ناطق هستند، آنها چگونه غلو را می پذیرند ؟! ائمه(ع) شدید ترین برخوردها را در طول حیاتشان با غلوکنندگان داشتند. امام علی(ع) فرمودند: «من از غلوکنندگان بیزارم مانند حضرت عیسی از نصاری، خدایا آنها را برای همیشه خوار کن و هیچ یک را یاری مکن.»
باید یادآور شد بیان دروغ از دیگر آفتهای عزاداری است. ما براین باور نیستیم که هدف وسیله را توجیه می کند، چون هدف مقدس است، هر چه می خواهد دل تنگت بگو! بیان مطالب ذلت ساز و خواری آور فراوان، از جمله آفتهای مشهود مجالس ماست؛ حسین غریب، زین العابدین بیمار، زینب مضطر، جوان ناکام، سکینه پریشان، ام لیلای گریان، زهرای قد خمیده، و ... و همچنین نسبت دادن اشک و آه، بی تابی، جزع و فزع، ابراز عطش، تقاضای آب، خواهش و ترحم و ... نماد ذلت است و ذلت از ساحت مقدس ایشان به دور است:«هَیهات منا الذله». حسین(ع) خود نماد عزت بود و تأکیدش بر بازماندگان هم بر حفظ عزت بود. می فرماید: «خواهرم، تو را سوگند می دهم؛ پس از من گریبان چاک نکنی، سیلی به صورت نزنی و کلمات وای، وای، برمن به کار نبری...» و ما با بیان؛ وای حسینم کو؟ من بی پناهم، من غریبم، و... از اینها افرادی لایق شک و آه مفلوکی چون ما می سازیم!
*مقام و شان امامت امام حسین(ع) با برخوردهای ما در عزاداری حسینی چگونه جمع می شود؟
**ایشان ترجمان واقعی وحی و اسوه صبر و شکیبایی هستند، آیات سفارش به صبر و بردباری را می دانند، رضای الهی را بر هر چیزی مقدم می دارند، از زادروز امام (سوم شعبان) پیام تهنیت و تعزیت پیامبر(ص) را به گوش جان سپرده دارند، از سرنوشتی که خدا برایشان مقدر فرموده راضی هستند و خود حضرت شب عاشورا همه چیز را بازگو فرمود، حتی آینده نهضت و رسالت اسرا را، پس این همه آه و فغان برای چیست؟! برای رسیدن به مقام قرب و رضای الهی باید از همه چیز گذشت، بهشت را به بها دهند، نه به بهانه! ایشان دارای علم لدنی و مقام عصمت هستند و ...، ولی نادانی های ما به فضائل و مناقب حسین(ع)، باعث شده چهره ای این گونه برای ایشان ترسیم کنیم و به تصویر بکشیم. تمام برداشت ما از حادثه کربلا، از صفحه سیاه و ظلمانی آن است و همه بحث ما از جنایات رخ داده در عاشورا برای گریاندن است! برای افسردگی و اغما و غش و ضعف است! گریه نیز باید در رثای شهیدان کربلا حماسی باشد.
بیان اهانت آمیز و تحقیرکننده هم در مراسم ما کم نیست !و هیچ یک از این نسبت های ناروا، درخور ساحت کبریایی ایشان نیست. این تعبیرها تنها شایسته دربار شاهان است و آنجا پاداش دارد. در بارگاه مقدس امامان ما این واژگان خریداری ندارد!
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ذلت را برای شیعیان نمی پسندند، فلسفه قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت بود و همه آرمان قیام، جهاد، شهادت و رسالت اسرا و ... درس عملی بود برای جهانیان در جهت رسیدن به زندگی شرافتمند و عزت الهی و انسانی، «لا یَنبَغی لِلمُؤمِن اَن یَذِل نَفسَهُ» سزاوار نیست مؤمن خودش را خوار کند. ما باید پیرو راستین ایشان باشیم و اخلاق ما باید، اخلاقی باشد که از آن بزرگواران رسیده باشد؛ نه اینکه این چیزها را بگوییم، یا خاک بر سر بریزیم و گل ولای بر پیکر خود بمالیم، یا برای ابراز محبت و عشق و خاکساری صدای حیوانات را در بیاوریم!
بعضی از سخنرانان ناآزموده و مداحان ترانه خوان، مقام کبریایی اهل بیت(ع) را از اوج و عروج به زیر می کشند و اهداف متعالی ایشان را به زیرآورده و قربانی جهالت خویش می کنند. مثلا همه درد امام حسین و حضرت عباس، برای سیراب کردن عطش یاران و زنان و کودکان بستگان است؟، حتی به خواهش! ما می بینیم حضرت ابوالفضل(ع) شعار «وَا... اِن قَطَعتموا یَمینی/ اِنی اُحامی اَبَدا عَن دینی و...» را سر می دهند! یا همه شیون اهل بیت(ع) در خیمه ها به خاطر تشنگی، یا از دست دادن عزیزان است؟، در حالی که درد امام حسین(ع) آن گونه که خود بیان فرمودند؛ حفظ دین و شرافت انسانی، اصلاح دین جدش از تحریفات و خرافه های رایج به یادگار مانده از گذشته... و انحراف امت از صراط مستقیم حق و عدل و قرآن و ولایت بود.
یا گریه های حضرت زهرا(س) به خاطر شکستن پهلو و سقط فرزند و بسته شدن دست و بازوی همسر است؟ اینها اهانت به این بزرگواران است !گریه های شبانه روزی ایشان به خاطر انحراف امت پیامبر(ص) بود، غصب ولایت بود، مشاهده سرنوشت آینده مسلمانان بود و یکی از آن حوادث، رخداد عاشورا بود، اگر آن روز به در خانه حضرت زهرا(س) نمی آمدند و آتش نمی زدند، حادثه کربلا نیز پیش نمی آمد !متأسفانه زنان و دختران جوان و مسلمان و شیعه ما در جمهوری اسلامی، روز عاشورا، با ظاهری آراسته و فریبا، با پوشش نامناسب، بلکه مد روز و فرنگی...به تماشای دسته های عزاداری در خیابانها گرد هم می آیند که با مشاهده این صحنه ها، غم بزرگی بر دوش و دل و اندیشه دردمندان متعهد و زمان شناس ما وارد می شود که آمدن محرم و صفر و ایام فاطمیه را به حاشیه می راند! بلکه آسیبهای ذکر شده نیز، خود سوگواری دیگری می طلبد! در پرتو عزاداری اهل بیت(ع).
*در این شرایط وظیفه ما چیست؟
**اگر در مجالس سوگواری شرکت نمودیم، سینه ای زدیم و اشکی ریختیم و سخنران معروف و مداح مجلس گرم کنی دعوت کردیم، احسان و اطعامی نمودیم، دسته بزرگ زنجیرزن و سینه زن، با پِِرستیز خاص به راه انداختیم، علم چند شاخه ای بزرگ با تعدادی فانوس و پر طاووس حرکت دادیم، به همه وظیفه مان پرداخته ایم و دیگر هیچ... ! عاشورایی شدیم و حسینی؟! اما نه!، ای برادر؛ وظیفه های سنگین تر باقی است و ما از آنها سر باز زده ایم! به گفته مرحوم دکتر شریعتی: «آنها که رفتند کار حسینی کردند، آنها که ماندند، کار زینبی بکنند، وگرنه یزیدی اند!»
زینب پیام رسان عاشورا و مدافع ارزشها بود، افشاگر بود، شجاع و بی باک بود، با الهام از قدرت ایمان و عظمت روح، بر یزید و یزیدیان در کاخ ظلم او شورید، خود و اهل بیت(ع) را معرفی کرد، حقایق را گفت، همه سردمداران استبداد را تحقیر و سازش پذیران تسلیم زر و زور و نیرنگ را سرزنش ها کرد. یکی دیگر از بازماندگان عاشورا امام زین العابدین(ع) است، آگاه به زمان و شرایط موجود، از مجلس تدارک دیده یزید بهترین بهره برداری را می کند، وقایع عاشورا را برملا و مظلومیت و حقانیت خود را به همگان اعلام می کند، روشنگری و هدایت ایشان تا جایی است که همه شیون می زنند و می گریند و علیه عاملان قیام می شورند. نگرش و اندیشه مردم را متحول می کند، نگاه های تحقیرآمیز مردم را به تحسین و تکریم مبدل می سازد، ولی خطابه های ما چه جایگاهی دارد؟مداحان محترم ما از کدامین حقیقت می گویند؟ توان ایشان جز در نوای مستانه به یاری پژواک صدا با ادوات کذایی و مجلس گردانی... تا همیشه... از نای خویش به نانی و نوایی... و نینوا تنها بهانه ای!
*عزاداری های ما امروز از نظر شکلی چه آسیبهایی به خود می بیند؟
** در سالیان اخیر، از ابزار موسیقی و آلات لهو و لعب حرام در عزاداری ها بهره می گیرند، برخی مداحان، با استفاده از ترانه های طاغوتی گذشته و پاپ و لس آنجلسی امروزی، نوحه سرایی می کنند و آوا سر می دهند. آهنگ همان است، محتوا عوض شده و به جای حرکتهای موزون و مرسوم ترانه ها، از سینه و زنجیر استفاده می شود و این به طور قطع حرام است. هر چه هست نوای طبل و سِنج و شیپور و بوق وکُرناست و آنچه به چشم می خورد؛ عَلم و کُتل و تابوت و شیر و کبوتر و قنداقه آراسته به اسکناسهای رنگارنگ و... جهت برآورده شدن حاجات!؟
در بیشتر موارد عکس ها و تصاویر فرضی از ائمه(ع) به چشم می خورد که عاری از اِشکال نیست. عکس های آراسته، زیبا، تنومند، با محاسن و آرایش امروزی با شاخک های پر طاووس و ... به اسم اهل بیت(ع) و نماد عاشورا با خود می آوریم وامید پاداش هم داریم. اینها بدعت است و تحریف و خطای آشکار...!
*در این میان مسأله مداح محوری و بسنده کردن به نوحه سرایی و سینه زنی چه نقشی دارد؟
**اگرچه اینها سرانجام به تقویت دین و شور و هیجان و عشق به اسلام و اهل بیت(ع) می انجامد، اما این شورها باید با شعورها و باورهای دینی گره بخورد تا ماندگار شود. اهل بیت(ع) می پسندند که مجالس با نام و یاد ایشان تشکیل شود و به آموزش حقایق دین و معارف قرآن و مناقب اهل بیت(ع) پرداخته شود. از دین و قیامت و ولایت گفته شود. مجالس محتوایی باشد. هدف خدایی باشد تا ثبت جاوید گردد. راز ماندگاری عاشورا نیز در اصل بندگی بود، هر چه بود در این قیام، خدا و رضای او بود.
از خود بپرسیم نقش و جایگاه خدا درزندگی ما چیست وکجاست؟! امام حسین(ع) ظهر عاشورا به بر پایی نماز همت می گمارد، ما نماز صبح خود را نیز فدای شب زنده داری های خود می کنیم. حسین(ع) برای عزت و شرافت انسانی قیام می کند، ما انسانیت و عزت را با واژه های نامأنوس قربانی می کنیم. حسین(ع) برای همیشه است؛«کُل یَومٍ عاشُورا». ما فقط 10 روز یا حسین می گوییم. حسین(ع)، تأثیر یا حسین را منوط به پاکی دل و خلوص نیت و پیروی از خدا می داند. ما بر این باوریم؛ در طول سال هرچه می خواهد دل تنگت بگو و بکن! اما محرم یادت نرود و ذکر یا حسین فراموش نشود!؟
یاران حسین ناخودآگاه خون می گریند و ما آگاهانه خودزنی می کنیم (قمه می زنیم با شدت هرچه تمام زنجیر و سینه می زنیم) تا مجلس گرمی کنیم و... !حسین(ع) برای بیان اهداف خود نیازمند چیزی نبود، چون برای خدا بود. ما برای نوحه خود شیپور و طبل و بوق و کرنا و موتور برق و اِکو و ... به راه می اندازیم تا بی نظیر باشیم در میان دسته های عزادار و...؟! حسین تنها رهبر و پرچمدار مبارزه در تاریخ بشری بود که در طول دعوت ونهضتش (از آغاز تا انجام) با همرزمان و همراهانش به راستی و صداقت تمام سخن گفت: «هر کس آماده جان بازی است با ما همسفر گردد» وعده ولایت و خلافت نداد. ما فراخوان می دهیم و از همه سلیقه ها و گرایشها جانبداری می کنیم، از برآوردن نیازهای همه طبقات جامعه دم می زنیم، امید می بخشیم و توده ها را بسیج می نماییم و بهره ها می گیریم و پس از تکیه بر اریکه قدرت آن کار دیگر می کنیم؟!
حسین(ع) همه چیز را برای خدا می خواست و فدا می کرد، ما برای خود و همپیمانان و همفکران و ... خویش می خواهیم و بس؟ تحت لوای نام حسین(ع)، خویشتن گماری ممنوع! حسین(ع) به یاران صدیق خود هم، استغنا آموزش می دهد.حسین(ع) فقط به حقیقت می اندیشید و ما تنها به مصلحت! و این بود که در مسلخ عشق حقیقت برای همیشه تاریخ قربانی تیغ تیز مصلحت شد؟!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.