بی شک تألیف و تدوین فرهنگنامههای ادبی برای جامعه ادبی کشور میتواند مفید باشد. در عین حال که بسیاری از کتابهای چاپ شده در گذر زمان ممکن است دیگر در دسترس همگان نباشد، اما کتابهایی از این دست میتواند به نوعی آثار یاد شده را زنده نگاه دارد. کتابهایی از این دست میتوانند به عنوان ابزارمهم و تأثیر گذاری به حساب آیند تا به مخاطبان در کشف و گزینش آثار جهت مطالعه و تحقیق یاری رسانند.
جدای از این بر هر فردی واجب است، علاوه بر دایره مطالعاتی اش از کتابهایی که هرگز نخوانده است، حداقل آگاهی مختصری داشته باشد.این آگاهی در بدو کار به قصد برگزیدن کتابهای دیگری است که باید مطالعه کند.ارایه مدخل درباره نویسندگان و آثارشان کمک زیادی به ترویج فرهنگ داستان، شعر و مقاله خوانی میکند و میتواند راهنمای مناسبی برای انتخاب آثار مورد علاقه به حساب آید.جدای از این تالیف کتابهای مرجع در این وادی میتواند در شناساندن ادبیات ایران به جهانیان تأثیر گذار باشد. متأسفانه آنچنان که توقع میرود، مراکز و نهادهای بزرگ ادبی فرهنگی درصدد تالیف آثاری از این دست نیستند .فرهنگ ادبیات داستانی، شعر و مقاله در ایران کتابی مرجع به حساب میآید که آنچنان توقع میرود به طور جدی در ایران تدوین نشده است.پیش از این دو کتاب فرهنگ ادبیات فارسی و فرهنگ اصطلاحهای ادبیات داستانی منتشر شده است.
کتاب نخست با ورود به تمام حوزه ها از جمله نمایشنامه، شعر، داستان عملاً ناقص بوده و مؤلف نتوانسته به اهداف خود دست یازد و در مقدمه کتاب اعتراف کرده که کار بسیار ضعیف است، در صورتیکه مؤلف اگر تنها به یک رشته ادبی میپرداخت بهتر میتوانست از عهده وظیفه محوله برآید.
در عین حال که مولف کتاب از درج اسامی نویسندگانی که از نهادهای دولتی و نیمه دولتی چون حوزه هنری ظهور کردند، سر باز زده است و تنها جبهه روشنفکری را مورد نظر داشته است. کتاب دوم هم تنها اختصاص دارد به توصیف اصطلاحات ادبی ومؤلف اسامی نویسندگان و آثار داستانی را مورد نظر نگرفته است. از این رو فرهنگنامههای ادبی در نوع خود میتوانند منحصر به فرد بوده و بر روند آثار پژوهشی ادبی تأثیر گذارباشند. قابل ذکر است که گاه کارهایی از این دست که به معرفی ادبیات کشور میپردازد، از سوی جامعه روشنفکری صورت پذیرفته که بالطبع قشر خاصی از نویسندگان و آثارشان مورد حمایت و توجه قرار گرفتهاند. به طور مثال در آثاری چون یکصد سال داستان نویسی و فرهنگ ادبیات فارسی نگاه یک سویه مؤلفین باعث شده تا تنها بخشی از آثار و نویسندگان معرفی گردند و بسیاری از نویسندگان مورد بی مهری قرار گیرند. در این میان اسامی غالب نویسندگانی که توسط مراکز دولتی و نیمه دولتی به جامعه ادبی معرفی شدند، در کتابهای مرجع و تخصصی ذکر نشده است. لاجرم آیندگان تنها با تعدادی خاص از نویسندگان آشنا میشوند و با همه نویسندگان ایرانی و آثارشان آشنا نمی شوند و چه بسا همین نگرش یک سویه به درج اسامی تعداد خاصی از پدید آورندگان کتاب باعث میشود تا بسیاری از نویسندگان ایرانی که آثار قابل قبولی هم خلق کرده اند، نامشان در گذر زمان از یادها برود.
لذا میطلبد تا کتابهای جامع و کامل بدون یک سویه نگریهای رایج خلق شوند، تا آثار تمام نویسندگان بدون در نظر گرفتن خط فکریشان معرفی شوند.در عین حال که از زحمات همه نویسندگان بدین وسیله قدردانی میشود و حق همه افراد ضایع نمی گردد.باشد تا کامل و بی نقص بودن آثار باعث شود تا کم کم سایه سیاست از وادی ادبیات داستانی دور شود و ادبی بودن ادبیات در نظر همگان درشت نمایی شود.
نظر شما