گروه معارف/ مجید مردانیان - همه چی داریم. ریسه، طاق نصرت، داربست، گل، شیرینی تا دلت بخواد. تموم مغازه دارا هم خدا خیرشون بده، کلی کمک کردن. خب این جشن که واسه من نیست.

 دلیل عشق

 واسه خودشونه. به خودشون برمی‌گرده.  یه جورایی احترام به آقا امیرالمومنین (ع) هستش. ثوابش هم به خودشون میرسه. بیخود که نیست، ولایت امام علی علیه السلام‌ها .

 

 نورهایی که نذر سلامت می‌شوند

سید محسن سالهاست کارش همین است. این روزها بوی غدیر که به مشامش می‌رسد، از ده دوازده روز پیش تر برنامه ریزی برای چراغانی غدیر را شروع می‌کند. اضطراب، دلهره، نگرانی از اینکه نکند مثل هر سال چراغانی غدیر را خوب انجام ندهد. کم و کسر نداشته باشد. یا اینکه خدای نکرده یکدفعه مریض احوال بشود.

سید محسن نذر دارد، اما نذرش را نمی گوید. هر چه هست مربوط به خواهر مریضش می‌شود. این را یکی از دوستان او در لفافه به من گفت. من هم زیاد اصرار نمی کنم که نذرش را بگوید. شما هم برای خواهر محسن و تمام خواهرهایی که کسالت دارند دعا کنید.

 

 شبهای پر نور ایرانی

سالهاست خیابانها به مناسبت های مختلف چراغانی می‌شود. سالهاست غروب که می‌شود و نزدیک یکی از اعیاد، دلمان تنگ می‌شود برای اینکه به کوچه و خیابان برویم تا چراغهای رنگارنگ و چشمک زن خیابانها را ببینیم و شاید دلی از شربت عید سیر کنیم. سالهاست عادت کرده ایم و خوشمان می‌آید که عادت کرده ایم به رسم چراغانی غدیر.

طاق نصرت، ریسه، مهتابی های چرخان، چراغهای چشمک زن،  و ... خلاصه تا دلتان بخواهد شبهای پرنور، حال و هوای این روزهای غدیری است. به این ها اضافه کنید شور و هیجان بچه هایی که غروب نشده بساط شربت و شیرینی و اسپند راه می‌اندازند ، تا آنها هم سهمی داشته باشند.

 

 هرچه داریم از امیرالمومنین(ع) است

اینجایی که من دارم از آن می‌نویسم کوچه خیابانهای جنوب تهران است. مردمی دارای پیشینه علاقه زیاد به ائمه اطهار (ع). مردمی که به قول خودشان هرچه دارند از امیرالمومنین (ع) است . انسانهایی که نشست و برخاستشان یا علی گفتن است. اغراق نیست اگر بگویم زندگی شان نذر یک نگاه امام علی (ع) است . البته این حرفها نمی تواند حال این جنس مردم را روایت کند. عجیب ترین سوال از آنها این است که بپرسی، برای چه روز غدیر چراغانی می‌کنید؟

«مرد مومن این چه حرفیه ؟ مگه کسی که عاشقه ، می‌تونه دلیل عشقشو بگه؟ خب اگه گفت که دیگه عشق نیست »

این را اصغر آقا؛ صاحب مغازه حوالی میدان خراسان می‌گوید. با اینکه سن وسالی از او گذشته، اما مانند سید محسن 25 ساله، از چراغانی کردن خیابانها برای امام علی (ع) لذت می‌برد. به وجد می‌آید. در عین اینکه مثل بچه ها و نوجوانها از این کار شاد می‌شود. وقتی با سوالات جدی من مواجه می‌شود، با تامل بیشتری جواب می‌دهد.

«خب ، می‌دونم غدیر فقط واسه چراغونی کردن نیست. اینکه دو سه روز خیابونا رو چراغونی کنیم و والسلام تا سال دیگه. اینکه بدونیم تو این روز چه اتفاقی افتاده، خیلی مهمتره. می‌دونم بحث ولایت مطرح هستش . اینکه یه حکومت مثل حکومت امام علی (ع) باید همه جوره هوای مردمش را داشته باشه . یا اینکه با پیروی کردن از دستورهای امام علی (ع) می‌تونیم به دنیا بفهمونیم که حکومت اسلامی، تنها راه نجات مردم دنیاست»

 

 کدام کنفرانس غدیر؟

می بینید؟ سراسر این کوچه، خیابانها را که بگردید و از هر کسی اینها را بپرسید، جوابتان همین است. جوابهایی که از روی اعتقادات عمیق داده می‌شود. اعتقادهایی که قرنهاست با مردم این سرزمین همراه بوده است . روز به روز محکم تر شده و همچنان رو به رشد است.

راستش را بخواهیدعشق این شبهای دانشجویی من و دوستانم این بود که با هر وسیله ای که شده، راه بیفتیم در کوچه خیابانهایی که برای غدیر و نیمه شعبان و سوم شعبان و... آذین بندی شده بود.آن شبها خسته از غذاهای دانشجویی، خودمان را به ظرفهای شیرینی و شربت می‌رساندیم و به قول آن مجری صدا و سیما، ... و باقی ماجرا. آخر شب هم با هزار التماس به نگهبان خوابگاه که ما را راه بدهد.

سعید امسال دانشگاه قبول شده است. بچه هیأتی است . یک پای مراسم مذهبی است . با محمد و مرتضی و فریدون مشغول درست کردن مهتابی هایی است که قرار است سر کوچه نصب کنند. اولین سالی است که می‌خواهند کوچه را چراغانی کنند. ایده این کار از عید قربان همین امسال به سراغشان آمده است. به همین خاطر خیلی سریع پولهایشان را روی هم گذاشته اند و به خیابان لاله زار رفته اند، تا هم بتوانند یکجا همه چیز را خریداری کنند و شاید هم به قول فریدون بتوانند تخفیف دانشجویی بگیرند که گرفتند.  با آنها شوخی می‌کنم و در همین حال سوالهایم را مطرح می‌کنم. سعید سخنگوی گروه است.

«ما هنوز به اون رشد فکری نرسیده‌ایم که بخواهیم غدیر رو تبلیغ کنیم. فکر کنم که حتی یه دونه از سفارشهای امام علی (ع) را اگه تو زندگی هامون پیاده کنیم، یه قدم به اون چیزی که حرف غدیر هست، رسیدیم . اما این چراغونی ها هم یه جور ارادت است. یه ارادتی که فراتر از حرفای منه. خب ما چند نفر به اندازه اینکه عاشق ایشان هستیم داریم کار می‌کنیم. هر چند میدونیم ارزش آقا خیلی بالاتر از این حرفاس»

براستی  ولایت پذیری را کجا به این بچه ها یاد داده اند؟ کدام دانشگاه، مدرسه یا همایش؟ چه کسی برای آنها کنفرانس غدیر برگزار کرده است؟ به نظر می‌رسد این همه عشق و محبت نتیجه سالها  به یاد او بودن است. به یاد کسی که پدری بسیار مهربان بود.

مرتضی اصرار دارد شعری برای امام علی (ع) بخواند. شعری که پدرش آن را خوشنویسی کرده و روی دیوار منزل نصب کرده است .

وان نامه اعمال مرا پیچیدند

بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

آن را به محبت علی بخشیدند... 

یا علی!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.