در بخشی از این گفتگو که در اختیار ایسنا قرار گرفته آمده است:
ضابطیان: شهاب تو بچه درسخوانی بودی؟
حسینی: درسخوان نه ولی باهوش بودم.
ضابطیان:هیچ وقت تجدید شدی یا تک ماده کردی؟
حسینی:بله کردم. حتی دو سال شبانه درس خواندم.
ضابطیان: چرا؟ کار میکردی؟
حسینی: آره
ضابطیان: چه کاری؟
حسینی: طلاسازی
ضابطیان: پس اگر یک روز سینما کار نکنی میتونی باز بری سراغ طلاسازی؟
حسینی : نه اون موقع هم سر یه کل کل با پدرم رفتم سر این کار. پدر من یک دبیر بود و از دیدگاه روانشناسانهای با بچههاش رفتار میکرد، یک روز به من پول تو جیبی داد و من گفتم این کمه. گفت من همین قدر میتونم بهت پول بدم اگه بیشتر میخوای خودت برو کار کن.
ضابطیان : تو پرخاشجو بودی؟
حسینی: اون دوران نسل ما دو گروه بودند یک گروه اهل درس بودند و خیلی درسخوان بودند،یک گروه مقداری پرخاشجو.شرایط اون دوران ایجاب میکرد که بچهها یک مقدار قد و تخس باشند. من هم خیلی اهل این دعواها و شربازیها بودم.
نظر شما