قدس -حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا جواهری:در طول تاریخ، کاروانهایی بسیار از شهری به شهر دیگر عزیمت کرده اند؛ کاروان تجارت، کاروان سیاست، کاروان سیاحت، کاروان جنگ، کاروان تبلیغی دین و ... و اینک، کاروانی که از کوفه به شام در حرکت است، کاروان تجارت است؛ تجارت خون، تجارت اشک.

رسالتمداری حضرت زینب(س) از امروز شکل دیگری به خود گرفته است

 کاروان سیاست است.کاروان سیاحت است، سیاحت در میان قاب عکس خاطرات؛ خاطره گُلِ نو شکفته ای که گلوی نازکش را ناوک ستم، درید و قناری کوچک پدر، در برابر دیدگان خورشید، پَرپَر شد. خاطره دستی که مشک را به دندان می سپرد و سر را سپر مشک می کرد تا خود، تشنگی خاک را به دریای عظمتش فرو نشاند. و ای عجب از خاک که بار چنین گنج گرانبهایی را تواند کشید!

کاروان جنگ است؛ زیرا جنگ در کربلا پایان نیافت؛ در دشت تَف شعله کشید و در کوفه و شام، در میان هیاهوی مردم و صاعقه کلامِ زنی علی تبار، زنی علی وار، آتش به خرمن ظلم افکند. اکنون از کوفه تا شام و از شام تا هر شامی دیگر، صلای آن زن علی وار، طلیعه صبح است و دشنه ای بر قلب سیاه ستم و جنایت. کاروان کوفه تا شام، کاروان تبلیغی دین است؛ دینی که به ستم و نخوت و اشرافیت و تبعیض و به استعمار و استثمار، «نه» می گوید. کاروانی که اسیرانش آزادترین آزادگانند؛ زنجیریانش پای در رکابِ عشق دارند، دخترانش به مردان همیشه روزگار، درس مردانگی و شجاعت می دهند و کودکانش، وجاهت کفر را به تمسخر می گیرند و حیثیت ظلم را یکسره بر باد می دهند.

ای عجب از این کاروان که تاریخ را مبهوت کرده است!

از عظمت خورشیدی که بر سر نیزه دارد ... ای عجب ...!

کاروانِ بی سر و بی سرپرست  غُل به گردن، خشکْ لب، تاول به دست 

کاروان از بس که آتش دیده بود  اشک در چشمانشان خشکیده بود. 

 19 محرم 61، آغاز حرکت به سمت شام

کاروان اسیران اهل بیت(ع) در کوفه، زندانی بودند. ابن زیاد در مدت حضور کاروان در کوفه تلاش کرد از ارتباطات آنان با مردم کوفه جلوگیری کند. آنان را در خانه‌ای زندانی کرد و مأمورانی بر آنان گماشت که نتوانند از آنجا خارج شوند. (طبقات ابن اسعد ج 1 484)

اهل بیت(ع) روز نوزدهم محرم از زندان کوفه به شام حرکت کردند. بنابراین کاروان اسیران یک هفته در کوفه اقامت داشت و روز نوزدهم محرم سال 61 (هـ .ق) سفر به سوی شام آغاز شد.

ابن زیاد پس از عاشورا به یزید نامه نوشت گزارش کارهای خویش را به اطلاع وی برساند و درباره کاروان اهل بیت(ع) و سرهای شهیدان کسب تکلیف کرد.

 پاسخ یزید به نامه ابن زیاد

یزید در پاسخ نامه ابن زیاد به وی نامه‌ای نوشت و دستور داد سر بریده امام حسین(ع) و سرهای همه افرادی که با امام شهید شدند همراه با اهل بیت(ع)، زنان، کودکان، اموال و اثاث آنان به شام فرستاده شود (اللهوف سید ابن طاووس، 171) و (منتهی الآمال، 301).

ابن زیاد به دستور یزید کاروان اسیران را روز نوزدهم محرم به سوی دمشق پایتخت امویان فرستاد. پاسبانانی که از سوی ابن زیاد مأموریت یافتند اهل بیت(ع) را به دمشق ببرند محفر بن ثعلبه و شمربن ذی الجوشن بودند.

 همسفر با قاتل در موج نامحرمان

آری همان شمری که مطابق نقلی در قتلگاه سر امام حسین(ع) را برید و سر مقدس را از بدن جدا کرد، فرمانده گروه درباری اموی برای بردن کاروان اهل بیت(ع) به شام است. دیدن چهره خبیث قاتل سیدالشهدا(ع) برای اهل بیت(ع) بسیار رنج آور و دردناک بود و اثر روانی سنگینی بر آنان گذاشت و آنان را زجر داد.سرهای شهیدان کربلا همراه کاروان اسیران شد و منزل به منزل تا شام سرهای بریده شهیدان بر نیزه‌ها یا صندوقها قرار داشت و با کاروان برده شد. این وضعیت نیز برای بازماندگان شهدا بسیار سوزناک و حزن‌آور بود.

 روایت امام باقر(ع) از اسارت

امام باقر(ع) فرموده‌اند: «از پدرم علی ابن الحسین(ع) درباره بردن کاروان اهل بیت(ع) از کوفه به سوی یزید پرسیدم؛ پدرم فرمود: مرا بر شتری لنگ و بی‌جهاز سوار کردند و سر پدرم حسین(ع) بر بالای علمی بود و زنانمان پشت سر من بر استرانی بی‌پالان سوار بودند، کسانی که ما را می‌بردند از پشت سر و گرداگردمان با نیزه ما را احاطه کرده بودند و آزار می‌رساندند، اگر اشکی از دیده یکی از ما فرو می‌چکید با نیزه بر سرش می‌کوبیدند تا آنکه وارد شام شدیم. جارچی جار زد: ای شامیان اینان اسیران اهل بیت...» (بحارالانوار ج 45، 154) آری! ملعونانی که آن همه جنایت نسبت به خاندان رسالت روا داشتند و در لعنت کامل الهی بودند، اهل بیت پیامبر خدا(ص) را چنین مورد اهانت قرار دادند.

 شکنجه روحی اهل بیت(ع)

دژخیمان حکومت یزید همراه کاروان اهل بیت(ع) سعی کردند بر رنجها، اندوه و دردهای اسیران بیفزایند. آنان را بسان اسیران کفار بردند و مردم در راه‌ها و شهرها و روستاها صورت زنان و دختران اهل بیت(ع) را دیدند چون سر و صورت آنان باز بود با خاندان رسالت و عدالت مانند بردگان برخورد کردند، آنان را با زنجیر آهنین به بند کشیدند و بر مرکب‌های بی‌جهاز سوار کردند و در دشتها و صحراها راندند. دستهاشان را به گردنهاشان بستند آنان را در روستاها و شهرهای بین راه و بازارها چرخاندند.

این فرومایگان تبهکار غل و زنجیر بر دست و پا و گردن امام سجاد(ع) افکندند و امام را تا گردن در بند کردند. (اللهوف، 207) و (بحارالانوار ج 45، 121 و 325)، (تاریخ طبری ج 5، 460)، (تاریخ یعقوبی، ج 2، 248).

آری! آغاز سفر پردرد و رنج اهل بیت(ع) از کوفه به سوی شام در نوزدهم محرم 61 هجری بود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.