در این باره یعقوب پسر شعیب روایت می کند: روزی در محضر امام صادق (ع) بودم که ایشان فرمودند: آیا نمی خواهی پیراهنی را که حضرت قائم به هنگام ظهور بر تن دارد به تو نشان دهم؟
عرض کردم: بسیار مایلم سرورم. پس حضرت صندوقچه ای را خواست و آن را گشود و از آن پیراهن کرباسی بیرون آورد و آن را باز کرد، که در گوشه ی آستین چپ آن لکه خونی بود.
امام صادق (ع) فرمودند: این پیراهن پیامبر (ص) است. در آن روزی که چهار دندان پیشین حضرت در جنگ اُحد را شکستند، آن را بر تن داشت و بدان حضرت قائم در حالی که این پیراهن را بر تن دارد قیام می نماید.
همچنین مفضل بن عمرنقل می کند: روزی امام صادق (ع) به من فرمود: می دانی پیراهن یوسف (ع) چه بود؟
عرض کردم: خیر سرورم.
حضرت فرمودند: چون برای ابراهیم آتش افروختند، جبرئیل برای او پیراهنی آورد و بر تن او پوشانید تا گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایی نهاد و به بازوی فرزندش اسحاق آویخت. او نیز آن را به یعقوب داد و آنگاه که یوسف متولد گردید، یعقوب آن را به بازوی یوسف بست. بر یوسف نیز حوادثی گذشت تا اینکه عزیز مصر شد و چون یوسف آن را در آنجا از میان جلد بیرون آورد، یعقوب بوی آن را شنید و این سخن خداوند در قرآن است که در آن ماجرا از قول یعقوب می فرماید: من بوی یوسف را استشمام می کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید، (سوره یوسف، آیه 94) و آن همان پیراهنی است که از بهشت فرو آمده است.
عرض کردم: سرورم؛ آن پیراهن اکنون به دست چه کسی رسیده است؟
حضرت فرمودند: به دست اهل آن است. آن پیراهن همراه قائم ماست، آنگاه که ظهور نماید (و آن را بر تن می نماید).
منابع:
1- شیخ حرعاملی. اثبات الهداة، ج 3: 542.
2- کلینی. کافی، ج 1: 232.
3- علامه مجلسی. بحارالانوار، ج 52: 327، 355.
* نجم الدین طبسی. چشم تندازی از حکومت مهدی (عج): 91.
نظر شما