گروه هنر- رضا خسروزاد - رمان شگفتی اثر آر.جی.پالاسیو منتشر شده از سوی نشر افق از جمله کتاب های موفق در ادبیات داستانی نوجوانان است.

درباره رمان « شگفتی» ؛ عبور از دامنه های سختی

موضوع اصلی کتاب  فصلی از زندگی یک پسر نوجوان است با مسایل و مشکلاتی که اغلب در مقطع سنی نوجوانی با آن روبه‌رو هستند، اما ویژه بودن وضعیت شخصیت اول داستان در کنار فرم روایی خاص از جمله مواردی است که به رمان سروشکلی جذاب بخشیده است.

آگوست اگر یک آرزو داشته باشد،آن آرزوی آدمی معمولی بودن است، اینکه درست مثل دیگر بچه ها آدمی عادی باشد.او ده ساله است، اما کلی عمل جراحی رویش انجام شده و حالا با اینکه قیافه بهتری پیدا کرده، اما هنوز خیلی ها از دیدن او جا می‌خورند با این حال او باید برای رفتن به مدرسه راهنمایی تحمل ترسيدن‌ها و ترحم‌ها و تعجب‌های ديگران را داشته باشد.

حضور او در مدرسه برخوردها و ماجراهایی در پی دارد که آگوست را به شناخت بهتر خود و خواننده را به درک بهتر روابط انسانی می‌کشاند. سادگی و راحتی نویسنده در بیان روایت زندگی آگوست کوچک به خوبی با موضوع و شخصیت اصلی داستان مچ شده و خواننده را در کمترین فاصله ممکن با شخصیت اصلی داستان قرار می‌دهد. نثر داستان خودمانی و عاری از تکلف و سلیس و روان است. پرهیز نویسنده از استفاده از ترکیبات پیچیده و کلمات نیازمند معنا،علاوه بر آنکه به قوت و روانی داستان کمک می‌کند، نشان از درک و توجه درست نویسنده نسبت به مقطع سنی است که کتاب برای آن نوشته شده است.

لحن و زاویه دید،متنوع و کاملاً کاربردی است که علاوه بر در خدمت روایت بودن به آن تنوع نیز می‌بخشد و داستان را از یکنواختی و رکود خارج می‌کند. تغییر و تنوع زاویه دید، این امکان را که خواننده با کشمکش های درونی سایر شخصیت ها آشنا شود، مهیا می‌کند.در بخش اول که داستان از زاویه دید آگوست بیان می‌شود بخوبی مخاطب به او نزدیک می‌شود و همحسی لازم میان خواننده و مخاطب ایجاد می‌شود.در فصل های بعدی داستان،با تعویض زاویه دید علاوه بر آن که از منظر دیگری به داستان و ماجراها نگاه می‌شود با ذهنیت سایر شخصیت ها نسبت به آگوست آشنا می‌شویم و دلایل و انگیزه اعمال آنها را نیز در می‌یابیم و قضاوتی را که شتابزده و عجول از رفتار آنها داشته ایم، بازنگری می‌کنیم.ارتباط مخاطب با تمام شخصیت های داستان به گونه ای صورت می‌گیرد که در انتها خواننده خود را میان آنها می‌یابد و از آنجا که با تمام آنها آشناست و ازجزئیات طرزفکر،دغدغه ها ونگرانی ها و مشکلات زندگی آنها مطلع است؛بدل به جزوی از خانواده و دوستان آگوست می‌شود.

شخصیت های داستان همه واقعی و ملموس هستند.کمتر شخصیت کلیشه ای و یا تک بعدی در داستان پیدا می‌شود.آگوست شخصیت اصلی داستان است که در کانون و مرکز توجه قرار دارد و بیشترین شناخت مخاطب منحصر به وی است و کاملاً با تغییراتی که در او ایجاد می‌شود و به نوعی بلوغ فکری که حاصل می‌شود، همراه می‌شویم.

داستان از پیرنگ خوبی نیز برخوردار است. کشمکش میان آگوست با سایر شخصیت ها و همچنین کشمکش و جدل با خود و درونش بخوبی در طول داستان تنیده شده اند و خواننده را تشویق به ادامه داستان می‌کند. نقص فیزیکی و خارج از کنترل که چون نیرویی قهری عمل می‌کند، مسبب بحرانی است که خانواده سالها با آن روبه‌رو بوده است؛ اما اکنون آگوست به مقطع سنی ای رسیده که توان تجزیه و تحلیل رفتار دیگران را دارد و نشانه ها برایش  معنا می‌یابند.او حالا می‌تواند احساس دیگران را نسبت به خودش درک کند و می‌داند که یا باید به گوشه عزلت پناه ببرد و یا پای در راه ناهموار بزرگ شدن  گذارد و گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.این تقابل میان آگوست کوچک با فیزیک و نقص خودش از یکسو و رویارویی با جهان بیرون و نامهربانی آدمهایش از سوی دیگر است.

عنوان داستان نیز بخوبی نشانگر موضوع و محتوای داستان است.«شگفتی» از سویی اشاره به فیزیک و چهره منحصر به فرد شخصیت اول داستان آگوست دارد و از سویی توصیفی است از اراده و توانایی آگوست در ورود به مقطع دیگری از زندگی و پای گذاردن در جامعه نسبتاً بی رحم وخشن با تمام مشکلات و مصائبش.اعتماد به نفس و روحیه بالای شخصیت دررویارویی با مشکلات و توفق او بر آنها،خود یک شگفتی بسیار ویژه است.

محتوا و پیام داستان هم  قابل توجه و ارزشمند است.شناخت خود،درک توانایی ها خویشتن،داشتن هدف وکسب اعتماد به نفس و خوشبینی از جمله مواردی است که نویسنده در قالب داستان به خواننده اش منتقل می‌کند. توجه به زیبایی های زندگی برخلاف تمام سختی هایش واینکه چشیدن لذت زندگی ارزش نبرد با ناملایمات آن را دارد، پیامی است که نویسنده برای مخاطبان نوجوانش در نظر گرفته است.

«شگفتی» یک داستان واقعگراست؛ داستانی که به زندگی عادی یک نوجوان می‌پردازد، اما در عین حال خصوصیاتی که نویسنده برای شخصیت اولش برگزیده است و چیدمانی که در حوادث داستان دارد، سبب شده تا داستان بدلی از زندگی تک تک خوانندگانش باشد؛ چرا که هریک از ما با نقص ها ونقطه ضعف هایی روبه‌رو هستیم  که گاه زندگی را دشوار می‌سازد و البته قویاً می‌دانیم که برای رسیدن به قله های شادی باید از دامنه های سختی گذشت.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.