به حليم فروشي مي رسيم من و او تنها مشتريان حليم فروشي هستيم دو كاسه حليم داغ ،صبح سرد حليم فرو شي ،رفت و آمد آزادانه مردم در خيا با نها  بدون داشتن دغدغه عدم و جود امنيت ، ذهن مرا پرواز ميد هد به سفري كه به  عتبا ت عاليات، داشتم!

سا عت 6 صبح  يك سال گذشته در كا ظمين نزديك ورودي هتل ايستاده بودم كه متصدي مربوطه تا  مرا نزديك  درب شيشه اي هتل ديد، در حالي كه به شدت ترسيده بود با داد و بيداد و با لهجه غليظ عربي مرا از درب ورودي هتل دور كرد! دليل اين كار او را مدير كاروان اين طور تو ضيح داد، كه چون هر لحظه ممكن است ،هتل مورد تهاجم موتور سواراني قرار گيرد كه مسلح هستند ،... در نتيجه بايد از دربها فا صله گرفت تا در اين صورت ،جان مسافران در امان بماند! يخ مي زنم! انگار سر ما  تمام وجودم را، در بر گر فته است ! مي لرزم! خودم را جمع مي كنم ! با صداي دوستم به خود مي آيم .... دوباره حس بسيار زيبايي تمام وجودم را فرا مي گيرد! خوردن حليم، گرمم مي كند! از حليم فروشي خارج مي شويم. هوا كمي سرد است. ماشينم رو شن نمي شود و عجله دارم !ماشين را پارك مي كنم و با تاكسي سرويس تماس مي گيرم .راننده اي كه برايم مي فر ستند يك زن است !با وجودي كه اضطراب ناشي از دير رسيدن به محل كار را تجر به مي كنم ....اما وجود  يك زن راننده تاكسي ،حس خوبي در من مي آفريند !اين حس خوب به اين دليل است كه حتي در برخي از كشو رها اجازه رانندگي به زنان نمي دهند ! در خيابان  ماشينهاي شهر داري،دارند خيابانها را مي شو يند و جارو مي كشند! ياد كو چه پس كو چه هاي كاظمين مي افتم كو چه هايي كثيف كه تداعي يك عكس از  سالهاي بسيار بسيار گذشته كوچه پس كو چه هاي دور حرم مطهر امام رضا (ع) را در ذهن مي كند ! بي اغراق بگو يم باز هم قابل مقايسه نيست !

به سمت سامرا در حر كت هستيم.  فرزند يكي از همسفرانمان احتيا ج به دستشو يي دارد، اما راننده نمي تواند متو قف شود! مي ترسد، مورد تهاجم موتور سواران ناشناس قرا گيرد !پسر بچه تقريبا 10 ساله اي گر يه مي كند !چند نفر از زائران هم نياز مند دستشويي هستند! اما راننده هم چنان با سر عت و بدون تو جه مي راند! همسفرانمان بي قرار هستند ،اما  بي شك تحمل چند سا عت رنج ناشي از نياز به دستشويي،بهتر از نابود شدن يك اتو بوس است !

****

در حرم امام رضا(ع) هستم . داخل صحن آزادي  ياد يكي از دوستانم مي افتم كه عاشق امام رضا(ع) ست و در يكي از شهر هاي مجاور زندگي مي كند . شماره همراهش را مي گيرم گوشي تلفن را جلوي ضريح آقا مي گيرم و از او مي خواهم به امام رضا(ع)  سلام بدهد . ناگهان كبو تر دلم پرواز مي كند به سمت كربلاي امام حسين(ع) ، و سفر هايي كه به كر بلاي معلي داشتم  .افسو س مي خورم كه از چهار سفري كه به عتبات عاليات داشتم ،حتي يك عكس هم از حر مين شر يفين ندارم وهيچ كس حتي اجازه حمل تلفن همرا ه را هم نداشت . بايد تا رسيدن به حرمين شريفين چند ايستگاه ايست و باز رسي را با اعمال تدابير امنيتي بسيار سخت مي گذرانديم  تا حتي مي توانستيم حر مين مطهر را زيارت كنيم !

***

ساعت 14:30دقيقه روز يكشنبه است . داخل اتاقم نشسته ام . يك مرد 45-46 ساله با ظاهري نسبتا آراسته در حالي كه در چهره اش بي قراري موج مي زند! درب اتاقم را باز مي كند و وارد اتاق مي شود !اتاق شلو غ است و اربا ب رجوع فراوان دارم .بدون مقدمه و تو جه به مراجعان لب به اعتراض مي گشايد و مي گو يد :"من همسايه بيمارستان هستم و از شما شكايت دارم." دليل شكايتش را مي پر سم ،مي گويد : من مقيم كشور انگلستان هستم  ،آنجا اينقدر به حقو ق شهر وندان احترام مي گذارند  كه هر فردي مي فهمد كه نبا يد ما شين خود را داخل پياده رو پارك كند. از او در باره مشكلش مي پرسم  ؟ و او جواب ميدهد شما الان با يد فرد خا طي را  كه از كار كنان شماست و ماشينش را داخل پياده رو پارك كرده است  پيدا، و با او بر خورد كنيد! از شما مي پر سم ،اگر يك نفر با صند لي چر خدار بخواهد تردد كند،  با اين وضع چه با يد بكند ؟  به او مي گو يم كار كنان بيمارستان پا ركينگ اختصا صي دارند و پا ركينگ را به او نشان ميد هم ،اما انگار  متقا عد نمي شود و لبخند تمسخر آميزي تحويل ميد هد!  ذهنم پرواز مي كند به سمت بيژن ابراهيمي،  يكي از ايرانيان مقيم كشور انگلستان كه سال گذ شته در اثر تبعيض نژادي در انگلستان در آتش سو زانده شد و دادگاه تصميم درستي براي فرد خا طي نگر فت . 

 # اينجانب  نه"پيسه " دارم و نه"سامان "!،حال چه كنم ؟

اين موضو ع مرا در پي گزارشي مي كشاند در خصو ص تفاوتهاي فر هنگي و موقعيتهاي اجتماعي  در ايران و بر خي از كشورها،به سراغ مردم مي روم ."محمد رضا سبحاني "،كه چندين سال پيش مديريت يكي از هتلهاي مشهد را به عهده داشته است، مي گويد: بر خي از كشور هاي مجاور از وضعيت فر هنگي مطلوبي بر خوردار نيستند و سالها طول مي كشد كه بخواهنداز و ضعيت فر هنگي نسبتا متو سطي، بر خوردار شوند .او در ادامه مي گويد: رئيس جمهور وقت يكي از همين كشو رها به همراه كابينه وزيرانش، در هتلي كه من مشغول كار بودم ،اقامت كردند. پس از نيم سا عت كه از رفتن  آنها مي گذشت ،  براي نظافت اتاق مراجعه كرديم يك نفر روي تخت يكي از اتاقها خوابيده بود! پس از بيدار كردن او مشخص شد كه وزيرجنگ  كشور ... است و گروه همراه يادشان شده است، ايشان را با خود ببرند ! نامبرده با اضطراب بسيار زياد مي گفت :"حالا اينجانب نه پيسه دارم و نه سامان ، چه كنم ؟" (1)

او كه ياد خاطرات گذشته اش افتاده بود، ادامه داد: در همان سالها  گرو هي از ميهمانان عالرتبه يكي از كشو رها وقتي وارد آسا نسور ميشدند، گالش هايشان را در مي آوردند! طوري كه بوي بد ناشي از پا هايشان ساير ميهمانان هتل را مي آزرد! "علي اكبري" ،كه در همان سالها با سبحاني همكار بوده است نيز،مي گويد : در آن سالها من يكي از كار گران هتل بودم .روزي يكي از مسا فران خارجي يكي از كشو رها ي همسايه، به پذيرش هتل مراجعه كرد و در حالي كه ناراحت بود ،گفت :ميو ه شويي اتاق خوب كار نمي كند.چون  ميو ه شو ي در اتاقها نداشتيم، همه متعجب شد ند! مرا به اتاق وي فر ستادند، با كمال تعجب ديدم كه نا مبرده ميو ه ها را داخل توالت فر نگي ريخته است و.....

در حالي به سراغ "عماد امامي"، كار شنا س ارشد فيز يو تراپي مي روم، كه از همكارانش در بيمار ستان شنيد ه ام كه او نسبت به بيماران بسيار دلسوز است . او در باره تفاوت فر هنگها، مي گو يد: وارد هر كشوري كه مي شو يد، فر هنگ آن كشور شما را تحت تا ثير قرار ميد هد ،براي مثال نحوه رانندگي در يك شهر مشكل دارد ،تا چند روزي كه وارد آن شهر ميشو يد و رانندگي بدون مشكل داريد، مي بينيد به شما، چپ چپ نگاه مي كنند! يا فردي وارد كشور انگلستان مي شود و با خودش زنبيل نان  قديمي و آفتابه و ... مي آورد و همراه وسايلش  در فرود گاه حمل مي كند !خوب اين فرد به راحتي عنوان" خارجي "مي گيرد !واضح بگو يم به نظر من اگر فردي وارد  يك كشور براي مثال انگلستان بشود و قوانين آنجا را رعايت كند، مشكلي نخواهد داشت اما مشكل از جايي شرو ع ميشود، كه اين فرد بخواهد با حساب دو دو تا چهار تاي خودش زند گي كند ودر اين صورت است كه آن جا معه او را قبو ل نمي كند.

او در ادامه مي افزايد : در مورد افرادي كه نمي توانند تغيير را بپذير ند ، زند گي در اين كشو رها مشكل ايجاد خواهد كرد. به نظر من رفتار خود انسان است كه اورا منحصر به فرد و مجزا مي كند، به گفته امامي يك نفر دور بين عكا سي را بر مي دارد  و فيلم از فقر و ... محلات پا ئين شهر مي سازد و مي گو يد جا معه ايران، اين است و يكنفر هم از جاذبه هاي تو ريستي و ... فيلم مي گيرد  و اينطور تدا عي ميشود كه ايران اين گو نه است. بنابر اين مطرح كردن تفاوتهاي فر هنگي، به زاو يه ديد افراد هم بستگي دارد. امامي در ادامه مي گويد :امروزه در جا معه خو دمان احترام گذاشتن به حقو ق ديگران به نو عي لوث شد ه است براي مثال  در زمان رانندگي وقتي را هنما ،مي زنيد و مي خواهيد سمت را ست يا چپ برويد، طوري به شما نگاه مي كنند كه انگار از يك دنياي ديگر آمد ه ايد .يا و قتي منتظر سبز شدن چرا غ مي مانيد تا از خيا بان بگذريد! به نو عي هنوز اين فر هنگها  در جا معه را ه خود را باز نكرد ه است. يكي از قوانيني كه در يك  كشور براي مثال  انگلستان  و جود دارد، قوانيني است كه براي راحتي تردد افراد  معلو ل در جا معه اعمال ميشود كه اين مو ضو ع به صورت غير مستقيم، آرامش رو اني خانواده  اجتماع و فرد  معلو ل را در بر دارد.

و قتي شرا يط جا معه طوري با شد كه يك فرد معلول بتواند از منزل خارج شود و كار هاي شخصي اش را خودش انجام دهد ،در نتيجه از تنش هاي او كا سته خواهد شد و خا نواده را حتتر با او كنار مي آيد ودر نتيجه اجتماع از اين آرامش بهر ه مند ميشود . اما اين وضعيت در ايران چگو نه است ؟ او هم چنين اظهار مي كند ، در كشور ايران متا سفانه بر خي ر فتار هايي و جود دارد كه فقط پا يه در تعارف دارد، براي مثال چند دقيقه  تعارف افراد طول مي كشد كه از يك درب رد شو ندو...

امامي  كه خانواده در جه او لش در كشور انگلستان زندگي مي كنند و خودش هم دو مليتي است و براي زند گي در انگلستان هيچ مشكلي ندارد در پا سخ به اين سوال كه اگر قرار  به انتخاب يك كشور براي زند گي با شد ،كدام كشور را انتخاب مي كند؟! بلا فا صله مي گو يد "ايران "او لين كشور انتخابي من است و ادامه مي دهد با و جو دي كه هيچ كس نمي تواند از روي ظا هر من قضا وت كند كه اهل كدام كشور هستم، اما حتي در انگلستان هر كسي از من در مورد مليتم  مي پر سد، با افتخار مي گو يم "ايراني "هستم. او در ادامه صحبتهايش مي گو يد با يد براي درك  فر هنگها نو ع نگاه را تغيير داد .   

 # شر منده اقوام نشويم !

"سعيد ه سيمريز" همسر امامي و دبير ،در اين باره مي گويد: روزي يك نفر كيف پولش را گم ميكند و فكر مي كند كار گر ش كيف پول او را برداشته است !  وقتي با كار گر رو برو مي شود، احساس مي كند كه چقدر اين كار گر رفتارش مشكوك است !انگار در حال ريختن نقشه براي دزدي هاي بعدي است !او چقدر آدم نمك نشناس و زرنگي است! اما روز بعد كيف خود را در محل كار پيدا مي كند .به منزل كه ميرسد با خودش فكر مي كند، چقدر كارگر ش ساده است و چه انسان خوب و شريفي است !به نظر او شرايط زندگي افراد و تجارب آنها روي قضاوت و نگا هشان تاثير به سزايي دارد .امامي در تكميل صحبتهاي همسرش  مي افزايد :كاش رفتار ما با افراد به گو نه اي با شد كه اگر بعدها متو جه شديم كه آنها  ، قوم و خويش مان بوده اند ،شر منده اشان  نشو يم !

"الهه فر هنگي" پرستار، كه چندين سفر به اسپا نيا داشته است، مي گو يد: امكا نات رفا هي در اين كشور براي همه يكسان است در اين كشو ر انسانها به عنوان يك انسان ديده ميشوند كه اين وضعيت براي مثال براي يك بچه يك ما هه تا يك پيرزن 90 ساله يكسان است .از ديدگاه او  در اسپانيا رعايت قا نون، به صورت فر هنگ در آمده است. به گفته او  در آن كشور ، حتي براي افراد معلول هم شرايط تردد در نظر گر فته ميشود . در آنجا به دليل وجود  پا ركينگ فراوان ، نگراني براي استفاده از خودرو شخصي نخواهيد داشت ،او در ادامه تو ضيح ميد هد:وقتي به فردي مجوز راه اندازي يك مجتمع پز شكي و... داده ميشود كه ،براي اين محل پار كينگ در نظر گر فته شود و اين وضعيت مطلو بي از نظر پارك خودرو ها ايجاد كرده است!

به گفته "سمانه محد ث "كه با فر هنگي همسفر بو ده است، مالياتي كه در آن كشور پرداخت ميشود ،براي خود آنها استفاده ميشود، طوري كه رفتن به كلاس موسيقي، يو گا شنا و... رايگان است . حسن كلالي مي گو يد: در برخي از كشو رهاي ارو پايي وضعيت زند گي وا مكا نات رفا هي در شهر و رو ستا يكسان است، اين وضعيت سبب مي شود كه يك رو ستايي بها نه اي براي مها جرت به شهر نداشته با شد .

او در ادامه مي افزايد :آموزش هاي صحيحي براي ورود به سن بلو غ وجود دارد كه  بر خورد صحيح با مو ضو ع بلو غ به  دانش آموزان آموزش ، داده ميشود .

"محد ثه كميلي" نيز مي گو يد:د ر برخي از كشو رها ،آبياري در ختان ،طوري است كه از هدر دادن آب جلو گيري ميشود و مثل اين است كه گو نه اي از آبياري قطر ه اي دارند . به گفته او  تفكيك زبا له و استفاده بهينه از آن در برخي از كشور ها  به گو نه اي است كه انگار نو عي احترام به اين ماده مي گذارند، كه اين ديد متاسفا نه در كشور ما بسيار كمر نگ است! براي مثال حتي براي  گر فتن يك بطري آب معدني  ، بايد بطري خالي آن را تحويل بد هيد ،  يا يك مبلغي پو ل نزد فرو شنده ،  به امانت بگذاريد ،  تا مجبور شويد بطري  خالي را بر گردانيد!

"حسن كهوار" مي گويد: در برخي از كشو رها مردم كيف خريد دارند، تا مجبور نشوند كيسه هاي نايلو ني متعدد، براي خر يد داشته با شند و به اين وسيله از ايجاد زبا له جلو گيري مي كنند .

حسين غديري نيز مي گو يد :من در سفري كه به اسپا نيا داشتم ،گلدان سبزي و جود داشت كه گر چه گرانتر بود، اما در اين گلدانها سبزي تازه با خا ك به  مشتر يان ،فرو خته مي شود .

محمود ياد گاري نيز مي گويد :در تايلند در برخي مغازه ها، آكواريم موجود است  .موجو دات زنده  در يايي نظير ميگو، خر چنگ،  ملخ در يايي و.. وجود دارد كه در صورت نياز مي توان به اين فرو شگاهها مراجعه و محصو لات مورد نياز خود  را كه اطمينان به تازه بودن آنها داريد، تهيه كنيد .

    # بيمار ستان ، بيمار و داشتن همراهي

"مجيد اختر شاد" ،65 ساله كه در آلمان كار ميكند و هم اكنون در يكي از بيمارستانها به عنوان همرا ه مادرش حضور دارد ، مي گويد: من پس از 20 سال  و به خا طر بيماري مادرم به ايران آمدم متاسفانه    در ايران با يد يك بيمار در بيمارستان  حتما همراهي  داشته با شد، تا به امور در مان وي  رسيد گي بهتر  بشود!حال آنكه در كشو رهاي ارو پايي اصلا به اين صورت نيست! او در تكميل گفته هايش ادامه مي دهد  ديشب مادرم اسهال شد ه بود !خود من به پر ستاران پيشنهاد دادم كه از پو شك استفاده كنند!  اما آنها در حالي كه استقبال كردند، گفتند پو شك را خود تان تهيه كنيد !من  پو شك را تهيه كرد م  اما  بي ترديد اين  امكان براي هر همرا هي كه در بيمارستان حضور دارد، نمي تواند و جود داشته با شد !

او هم چنين گفت :براي انجام MRI مادرمان با يد خو دمان به مراكز متعدد مر اجعه كنيم و به صورت  حضوري و قت بگير يم و بعد با بيمار ستان هما هنگ كنيم! خو دمان براي نقل و انتقال بيمار، همراه  بياوريم و... حال آنكه  وقتي بيمار در بيمارستا ن بستري ميشود، انجام اين هما هنگيها و نقل و انتقا لات بعهده بيمار ستان است ، نه به عهده همراه بيمار .... او با نگراني ادامه ميد هد تازه اين مشكلات بعد از اين است كه بيمار  را در بيمار ستان بستري مي كنند. در بسياري از موارد وقتي بيمار يك بيمار مسن را به بيما رستان مي بر يد  ،اصلا به اينكه او را در بيما رستان بستر ي كنند ،اميد  نداريد  طوري كه وقتي  او بستري مي شود، انگار از خو شحالي جاني تازه پيدا كر ده ايد !

اختر شاد هم چنين مي گويد در آلمان همه بيماران بيمه هستند و هز ينه در مان را بيمه پر داخت مي كند .براي هر شب بستري در صد  نا چيزي را بيمار پر داخت  مي كند، كه اگر از نظر مالي ضعيف با شد باز از طرف  سا زمانها و... اين مبلغ پر داخت مي شود! به گفته او گر چه قيمت دارو در آلمان از قيمت آن در ايران بسيا ر گر انتر است ،اما چون اين هز ينه تو سط ساز مانهاي بيمه گر پر داخت ميشود ،بيمار دغد غه چنداني براي پر داخت قيمت دارو ندارد .  او در ادامه مي افزايد در كشو رهاي ارو پايي حتي اگر فرد بيمه  هم نداشته با شد و به صورت او رژانسي نياز به بستري پيدا كند، وي را بستري و اقدامات لازم را براي او انجام مي دهند ،نه اينكه به صو رت غير مستقيم خانواده را مجبور به رضا يت شخصي كنند، تا بيمار ي كه نياز مند بستري  اورژانسي است  ،در همين نقل و انتقالات جان خود را از دست بد هد!

# ايران ، قرباني شديد ترين تحريم هاي اقتصادي تاريخ بشر  

 به اين مي انديشم كه  بي شك ایران، در اقیانوس متلاطم کشورهای اطرافش جزیره آرامی است. کافی است به اولین بخش خبری از هر رسانه ای گوش  فرا دهيد و آنچه در عراق ، افغانستان ، ترکیه  ، پاکستان   ، سو ريه و  فلسطين می گذرد را با امنیت موجود در کشورمان مقایسه کنید .

موهبت آرامش در سرزمین مان آنگاه ارزشمند می شود ،که می دانیم داعشی ها در عراق حکومتی تشکیل داده اند ، 95 در صد مواد مخدر جهان در افغانستان تولید می شود ،بزرگترین مرکز آموزش تروریست های وهابی در پاکستان است ، 20 درصد مردم ترکیه که کرد هستند با حکومت مرکزی سازگاری ندارند و از همه مهتر ایران قربانی شدیدترین تحریم های اقتصادی تاریخ بشر است.

با خودم فكر ميكنم براستي چرا نا امني ها در ايران ،هر چند اند ك و كم  ، به چشم مي آيد ،  اما حتي كشتار در مدارس  كشو رهاي ارو پايي و نا امني هايي كه در ساير كشو رها وجود دارد ،  به چشم نمي آيد ؟ به سمت پارك در حر كت هستم چند دانش آموز ،  در حال رفتن به مدر سه هستند به سمتشان مي روم! پس از معر في مشخص مي شود ،  آنها ايراني نيستند! اما در مدارس كشور ما  ، براحتي بدون هيچ مزاحمت و دغد غه اي به  تحصيل مشغو لند! از اينكه ايراني هستم به خود مي با لم و باز به سراغ اينتر نت مي رو م .....

*خشونت در مدارس آمريكا تنها در سال تحصيلي ۲۰۰۸ تعداد ۴۳مورد مرگ ناشي از خشونت در مدارس آمريكا اعلام شده است. ۹۰درصد مدارس اين كشور با پديدۀ خشونت درگير هستند كه ۷۹ درصد آن‌ها در مناطق شهري قرار دارند. در اين ميان ،   دانش‌آموزان مقطع دبيرستان بيشترین ميزان خشونت را از خود نشان مي‌دهند، ۸۵درصد از كل خشونت در مدارس آمريكا به اين گروه تعلق دارد كه شامل قتل، خرابكاري، قاچاق و مصرف مواد مخدر و آزار جنسي مي‌شود.

نتايج بررسي ها در مدارس انگليس نیز نشان مي دهد ،كه نسل جوان اين كشور به شدت با تصورات نژاد پر ستانه  ، پرورش مي يا بند .بين سالهاي 2007 تا 2011 در مدارس اين كشور نزديك به 88 هزار مورد بر خورد نژاد پر ستانه با دانش آموزان اقلبت داشته اند ،  كه شامل هتاكي هاي لفظي و نيز بر خورد هاي فيز يكي بسياري بو ده است .

*نظرسنجی موسسه تامسون رویترز در نوزده کشور توسعه یافته و در حال توسعه از جمله مکزیک، برزیل و هند درباره خشونت علیه زنان سبب  تعجب بسیاری از محافل شده است، در نتایج این نظر سنجی آمده است، زنان در عربستان با محدودیت های بسیاري  مواجه هستند در مواردي حتي آنها از  ابتدایی ترین حقوق مدنی و انسانی  خود محروم هستند .

همچنین زنان در کشورعر بستان ،  شهروند درجه دو یا حتی سه به شمار می روند و رژیم آل سعود و سیاست های نژادپرستانه اش،  محدودیت های بسیاری علیه زنان اعمال می کنند.

* شمار زنانی که در یک خانواده اروپایی مورد خشونت های جسمی و روانی قرار می گیرند به حد نگران کننده ای رسیده است. به گونه ای که طبق گزارش جامعه اروپا، علیرغم وضع قوانین سختگیرانه خانوادگی، خشونت علیه زنان در تمام سطوح جامعه اروپا رو به افزایش است.

در آخرین گزارش جامعه اروپا آمده است: بین 12 تا 15% دختران بالای 16 سال از خشونت های اعمال شده علیه آنها در خانواده خود رنج می برند.

در انگلستان تقریبا درهر دقیقه زنان با پلیس تماس گرفته و اعلام می کنند که بخاطر اعمال خشونت علیه آنان در خانواده، در معرض خطر قرار دارند. در هر هفته دو زن در انگلستان و ...بخاطر اعمال خشونت نامزدهای قبلی و یا فعلی خود علیه آنها کشته می شوند! این آمار تنها محدود به کشور انگلستان نیست و زنان سایر کشورهای اروپایی نیز به نوعی با خشونت های خانوادگی،  دست به گریبان هستند.

سال گذشته فدراسیون حمایت از زنان اعلام کرد: از 108 هزار زن و 39 هزار کودک که در خانواده های خود مورد سوء استفاده های جسمی و جنسی قرار می گرفتند حمایت کرده است. این سازمان همچنین یک خط تلفن اضطراری قرار داده است که تنها در سال 2009 از این خط 150 هزار نفر تقاضای درخواست کمک داشته اند.

خدا يا چه مي گذرد در كشورهاي مختلف،  و من چه مي كنم با نا شكري هايم  ؟1! فقط مي توانم بگو يم ، خدايا من و نا شكريم را سببي نساز كه نعمت آرامش و امنيت را ، از من بگيري!

 آمين يا رب العالمين .

 منابع :

- مقاله خشونت در مدارس آمر يكا – علل و ريشه ها ،در سايت موسسه مطا لعات آمر يكا ،كد مطلب :4660مورخ 19 مرداد ماه 91

- شبكه خبر – زمان انتشار 23 مهر ماه 1391

- سايت بين الملل ،كد خبر 313744،مورخ 26 فروردين 1392

-  مشرق – كد خبر 295680،مورخ 1 فروردين ماه 1393

- روزنامه شرق – كد خبر 11315-  مورخ  11آبان ماه 1393

- سايت بهبود سبك زندگي – خبر گزاري فارس – كد خبر 149528مورخ 14 آبان ماه 1393

(1) پيسه :پول ، سامان :مكان