اولین مسأله اساسی به منظور رسیدن به این مهم، شناخت دقیق داشتههای موجود و حتی برنامهریزی مطلوب در جهت دست یافتن به کالا یا خدماتی برای برندسازی است. در کشور ما ظرفیتهای مناسبی برای برندسازی وجود دارد؛ زعفران، قالی، سنگ، پسته و بسیاری دیگر از کالاهای دیگر میتوانند به خودی خود دارای یک برند جهانی معتبر باشند؛ به طور مثال قالی دستباف ایران، امروزه در جهان دارای یک شناسنامه هویتی معتبر است؛ اما چه میزان در این زمینه برنامهریزی شده است که امروز در اقصی نقاط جهان هرگاه فردی تمایل داشت قالی خریداری کند، نام قالی ایران اولویت اول انتخابش باشد.؟ در این زمینه باید برنامه ریزی حول دو محور انجام گیرد؛ اول برخی کالاهایی که ظرفیت جهانی شدن دارند و میتوانند نام ایران را پسوند برندی خود کنند تا برنامه بین المللی در جهت شناساندن هرچه بهتر آن در دستور کار قرار گیرد و دوم باید برنامههای راهبردی به سمت برندسازی ملی هدایت شود و نباید اجازه داد که کالاهای باکیفیتی همچون زعفران ایران به صورت فله به دیگر کشورها بروند و با بسته بندی استاندارد صادراتی و برند ملی کشورهای دیگر به اقصی نقاط جهان صادر شود؛ نمونه همین موضوع در ارتباط با سنگ نیز مشاهده میشود، سنگ با کیفیت و مرغوب ایران به صورت خام از کشور خارج و حتی در برخی موارد روی کشتی برش و بسته بندی صادراتی میشود، به نام دیگر کشورها صادر میشود. در ارتباط با برندسازی ملی نیز باید گام بزرگتری برداشته شود و از تجربیات دیگر کشورها بهره برداری مطلوبی صورت گیرد. بدین صورت که در کشورهایی همچون چین، کره و یا ژاپن ابتدای امر تولید کالا بر اساس خواست جهانی در دستور کار قرار گرفت و نام کشورشان برند کالا شد و سپس برندهای داخلی برای مطرح شدن در سطح جهان در دستور کار قرار گرفت؛ در کشوری همچون کره هم اینک بیش از 40 برند مطرح در جهان وجود دارد که خریدار ابتدا برند کالا را طلب میکند و سپس اصالت تولید در کشور مبدا را جویا میشود. در ایران اما هنوز نتوانسته ایم برند ملی مطلوبی از خود در جهان به ثبت برسانیم که در واکاوی آن میتواند همراهی نکردن غولهای رسانهای جهان با سیاستهای کلان ایران را تأثیرگذار دانست؛ به عبارتی واضحتر، اخبار مرتبط با تولیدات و تلاشهای اقتصادی ایران با یک نوع سانسور قدرتهای رسانهروبروست. از سویی دیگر برندسازی ملی متولی خاصی در کشور ندارد و هر تولید کنندهای براساس خواست و اراده خود و بدون برنامه ریزی و یا افق خاص برندسازی در حال انجام است. این مهم هزینههای هنگفتی را میپذیرد که تا حدودی از توان اقتصادی کشور ما خارج است. از این رو بهترین نسخه پیشنهادی برای برندسازی ملی، ابتدا شناخت ظرفیتهای موجود است و سپس بر اساس خواست و تقاضای جهانی تولیدات را عرضه کنیم؛ در این زمینه میبایست به صورت ویژه بر اصل کیفیت تولیدات داخلی به منظور جلب انتخاب و سپس اعتمادسازی پایدار در بین خریداران برون مرزی توجه کنیم. پس از مشخص شدن درجه شناخت و به دست آوردن منابع و دادههای اطلاعاتی، آن وقت میدانیم که چه کالایی باید تولید کنیم. در این زمینه به نظر میرسد منطقیترین سیاست، انتخاب دقیق بازارهای هدف بویژه در سطح کشورهای همسایه است؛ این اقدام موجب تقویت نظام اقتصادی داخل کشور و طرح گام به گام برند ملی در خارج از مرزهای برون مرزی خواهد شد، موضوعی که در بلندمدت امکان ثبت و ثبات برند ایرانی در سطح جهان را فراهم میکند.
* نایب رئیس انجمن مدیران و متخصصان صنعتی و اقتصادی ایران
نظر شما