شفاعی - 25 اردیبهشت ماه را روز بزرگداشت حکیم توس ابوالقاسم فردوسی توسی نام نهاده اند، انتخابی درست و آگاهانه برای تکریم شاعری که به واقع همۀ ما مرهون مجاهدت بزرگ فرهنگی او هستیم ...

 تیم مذاکره کننده ایران  شاهنامه را بخوانند

 و اگر او چراغ عمر خود را صرف روشن نگه داشتن هیمۀ هویت و زبان ما نکرده بود، امروز ما هویت و زبانی دیگر داشتیم.

این روزها ما درگیر اتفاقات و پیچ و خم های زیادی در عرصۀ منطقه و جهان هستیم. روزگار ما از نظر هرج و مرج و بی ثباتی شباهت به دوران زندگی فردوسی دارد. در دوران فردوسی نیز حیات ایران از هر سو مورد تهدید بود و اگر هوشیاری و ایثار مردانی مانندحکیم توس نبود، ممکن بود تنش ها و درگیری ها و رقابت های منطقه ای و جهانی ، ایران را از موجودیت واقعی خود تهی کند.ایرانیان اسلام را پذیرفته بودند، اما به ظلم و تبعیض خلفا دچار شده بودند و اگر فردوسی بزرگ نبود که بتواند با معجزۀ کلامش هویت تاریخی ایرانیان را با عشق به گوهر رهایی بخش اسلام بخصوص در قالب تشیع گرهی ناگسستنی بزند، شاید دیگر اثری از ایران و زبان فارسی برجای نمی ماند.

امروز هم تهدیدهای مختلف منطقه ای و جهانی پیرامون ما را فراگرفته است، اما ایران امروز با ایران آن زمان تفاوتهایی بنیادین دارد. امروز ما در موضع اقتدار و قدرتیم و هویت ایرانی و اسلامی ما چنان با هم گره خورده است که کسی نمی تواند با هجوم و توطئه های ریز و درشت این سرمایۀ بزرگ را از ما بگیرد. روزی که فردوسی می خواست قلم به دست بگیرد و از ایران بنویسد، این سرزمین زیر سلطه و ستم خلفایی بود که چهرۀ اسلام را دیگرگون کرده بودند و با دمیدن در شعارهای جاهلانه و نژادپرستانه ، ستم پیشگی خود را توجیه می کردند. ایران عملاً موجودیتی تکه تکه و نابودشده بود که اهل فرهنگ و عقلانیت باید با خون دل این تکه های جدا از هم را وصل می کردند، اما امروز موقعیت سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی  و راهبردی ایران در منطقه و حتی جهان چنان برجسته است که حتی دشمنان قسم خوردۀ این مردم مجبورند در محاسبات خود ایران را به شکلی ویژه وارد کنند.

مذاکرات هسته ای که مدتی است میان نمایندگان قدرت های جهانی و ایران درجریان است، جلوه ای است از رویارویی تمام عیار ایران و جهان زیاده خواه امروز. در این رویارویی ایران برای دفاع از حقوق خود و ایستادن در برابر زیاده خواهی طرف مقابل وارد شده است. طرف مقابل می پندارد با تهدید و تحریم می توان ملتی را به کرنش وادار کرد که در طول تاریخ هزاران سالۀ خود بارها از این رویارویی ها دیده است و با همۀ هزینه های سنگین سربلند و مانا بیرون آمده است.شاهنامه داستان همین استواری ها و ایستادن هاست.اسطوره ، قصه نیست بلکه سراسر راز و نشانه است و برای فهمیدن راز سربلندی ایران کافی است با تمام توجه و آگاهی خود شاهنامه را بخوانید تا بفهمید ملتی که قهرمان ملی اش رستم دستان است ، به این سادگی ها در برابر تورانیان و فرنگیان تسلیم نمی شود. شاهنامه را همۀ ما باید بخوانیم، ولی این روزها اعضای تیم مذاکرات هسته ای ایران باید آن را دقیق تر و بهتر بخوانند تا بفهمند نمایندگی چه فرهنگ و چه ملتی را برعهده گرفته اند، درک کنند که ایستادگی ایرانی چگونه است، ایستادگی از  سر ایمان، غیرت و حکمت و بر سر حق و از سر حق ؛ این است آن چیزی که باید مذاکره کنندگان ایرانی درست و دقیق درک کنند ، لطفاً یک نفر یک نسخۀ خوب شاهنامه را به وین بفرستد!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.