*حامد مظفری - محمدحسین لطیفی کارگردانی است که بعضا پرکاریش باعث شده است برخی از آثارش چنان که باید جلب توجه نکند اما ...

شعار با شعور است که به تکامل می‌رسد

 اگر بخواهیم کارنامه فیلمسازانی که بعد از انقلاب اسلامی در کشور رشد کردند را مرور کنیم حتما باید جای ویژه ای برای لطیفی قرار دهیم. لطیفی چند فیلم سینمایی مهم و تاثیرگذار و از جمله "روز سوم" را کارگردانی کرده و البته چند سریال در نوع خود پیشرو مانند "وفا" را در کارنامه دارد.

لطیفی نشان داده که اگر فیلمنامه محکم و استواری در دست داشته باشد قطعا قادر است محصولی درجه اول بیافریند. آن دسته از آثار او مانند«دودکش» یا «پاریس تا پاریس» که راضی کننده نبوده اند هم بیشتر از فقر فیلمنامه رنج برده اند تا فقر کارگردانی.

لطیفی از جمله کارگردانان ماست که با سریال خاطره انگیز «صاحبدلان» سهمی مهم در افزودن به دامنه سریالهای رمضانی داشته است. با وی درباره چند و چون حاکم بر این کار گفتگو کرده ایم.

 

 

*«صاحبدلان» در میانه دهه هشتاد ساخته شد اما طی این نزدیک به یک دهه ای که از تولید آن می گذرد ارزشهایش مرتب افزوده شد و اغلب نیز در شمار سریالهای پرمخاطب ماه رمضان از آن یاد می شود. آیا قبل از تولید هم به چنین چیزی می اندیشیدید؟

برای من غالبا این طور است که جذابیت داستان است که تعیین کننده است. یعنی وقتی طرح ابتدایی یک کار را می خوانم اگر جذابیت لازم را داشته باشد حتما به دنبال آن می روم که سناریوی آن را هم بخوانم. طرحی که علیرضا طالب زاده برای «صاحبدلان» نوشته بود هم بشدت جذاب بود. اینکه براساس قصص قرآنی داستانی به روز روایت شود همواره جذابیت برانگیز بود و درباره این کار هم جذابیت لازم را داشت.

 

*چقدر از فیلمنامه نهایی متاثر بود از نظراتی که شما به عنوان کارگردان اثر با طالب زاده در میان می گذاشتید؟

البته که طالب زاده فیلمنامه نویس توانایی بود و در آثاری چون «در پناه تو» و «دوران سرکشی» هم خودش را نشان داده بود. برای همین وقتی بنا شد با وی کار کنیم خیالم راحت بود که درام را می شناسد و از آن مهمتر میتوان بر ایده هایش در زمینه خلق تعلیق در درام حساب باز کرد. کلیت داستان «صاحبدلان» هم مشخص بود و شاید فقط در زمینه ایجاد گره های لازم برای پیشبرد داستان و بخصوص در رابطه ای که میان «حاج خلیل صحاف» و نوه اش «دینا» و از آن سو ارتباط میان وی و خانواده برادرش بود که سعی کردیم با همدیگر بیشتر هماهنگ باشیم و ایده های متفاوت را تست زده و بهترین ها را نهایی کنیم.

 

* طالب زاده فيلمنامه اي را طراحي کرد که مهمترين امتيازش در مقايسه با کارهاي قرآني ديگر نلغزيدن در بستر شعار بود. آیا این پرهیز از شعارگرایی و بیان بی صراحت تصویر از انسانهایی که مادیات آنها را غرق خود کرده این نگرانی را برایتان نداشت که با سانسور در پخش مواجه شوید؟

به هر حال من کارگردان اول نبودم که با شیوه کار در تلویزیون آشنایی نداشته باشم. از سالها پیشتر در تلویزیون بودم و سریالهایی مانند «وفا» را ساخته بودم و می دانستم خط قرمزها چیست و تا کجاها میشود پیش رفت. درباره قطب منفی داستان که محمد کاسبی ایفاگرش بود هم خیلی خوب می دانستم که چه می خواهم. اتفاقا سعی کردم در کنار پرداخت دقیقی که از مادی گرایی این مرد ارائه می شود درباره دلایل این مادی گرا و گذشته ای که مرد سپری کرده تا به این درجه از خشونت برسد هم به مخاطب اطلاعات بدهم به بیان دیگر قطب منفی داستان ما یک قطب کلیشه ای نبود که باشد فقط برای ایجاد کنتراست دربرابر قطب مثبت. قطب منفی ایجاد شد چون در جامعه پیرامونی هم به اندازه قطب مثبت، قطب منفی هم داریم. درباره نلغزیدن در بستر شعار هم همین قدر بگویم که شعار با شعور است که به تکامل می رسد.

 

* طیف بازیگرانی که در «صاحبدلان» استفاده کردید هم در نوع خود پیشرو بود. از یک طرف حسین محجوب را داشتید که هم در سینما و هم در تلویزیون و هم در تئاتر صاحب تجربه بود و از طرف دیگر باران کوثری که یک بازیگر تمام عیار سینمایی بود. شما حتی به بازیگران مکمل مانند مهرانه مهین ترابی و محسن قاضی مرادی نیز به چشم تیپ نگاه نکرده و آنها را شخصیت کردید.

در همه فیلمها و سریالهای دیگرم هم سعی میکنم به کاراکترها احترام بگذارم. معنای احترام به کاراکتر آن است که در ذهن خودم عقبه کاملی از کاراکتر خلق کرده و سعی میکنم این عقبه را با ذهنیات فیلمنامه نویس مطابقت قرار بدهم و سپس به توصیف رفتاری کاراکترها بپردازم. به نظرم حتی یک کاراکتر گذری در فیلم یا سریال و حتی یک هنرور هم باید بلحاظ داستانی عقبه خود را داشته باشد به بیان بهتر باید بتوان با تمرکز بر زندگی یک کاراکتر مکمل هم به اندازه تمرکز بر کاراکتر اصلی، داستان خلق کرد و حادثه آفرید. در«صاحبدلان» تعدد کاراکتر داشتیم و این گوناگونی این نیاز را ایجاد می کرد که بازیگران توانمندی را در نقشهای مختلف به کار گیریم. علاقه ای هم به استفاده از کلیشه های قطب مثبت و منفی نداشتم و برای همین سعی کردم بازیگرانی را انتخاب کنم که کمتر دیده شده باشند.

 

* در توسعه و بسط داستانی که بناست مفاهیم قرآنی را به مخاطب القا کند دچار خط قرمز خاصی نشدید یعنی نشد که بخشی از سریال را آماده کنید و به دلیل اینکه ناظر کیفی مخالف مفاهیم قرآنی بداند حذفش کند؟

ما در نگارش سناریو و سپس اجرا مشاور مذهبی داشتیم و سعی میکردیم تمامی تردیدهایمان را با حضور مشاوران رفع کنیم و برای همین همه چیز محاسبه شده و با تامل فراوان پیش می رفت. وقتی در حال ساخت سریال مناسبتی هستید طبیعی است که فشردگی زمانی که میان تولید تا روی آنتن رفتن وجود دارد برخی ممیزیهای لحظه ای را گریزناپذیر میکند اما من حتی به آن ممیزیها هم به چشم سانسور نگاه نکردم و پیش خود می گفتم حتما در آن فشار کاری بازبینهای کار هم نقطه نظر خاص خود را داشته اند.

 

* چقدر از ماندگاری «صاحبدلان» در ذهنهای مخاطبان را برآمده از توانایی تیم تولید می دانید و چقدرش را مرهون فعالیت برای ماه رمضان؟

به هر حال وقتی کاری را برای ماه رمضان می سازید خیلی تفاوت دارد با زمانی که در حال ساخت کاری روتین هستید. ما مسلمانیم و بچه شیعه و همواره نیز تعلق خاطر فراوانی به این ماه داشته ایم. همین تعلق خاطر است که وقتی در ترکیب با ایده های هنریمان قرار می گیرد می تواند چنان انرژی و قدرتی را به تک تک عوامل بدهد که ساعتها فعالیت و کار را بی کمترین تنشی پشت سر بگذارند.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.