پیشنهاد سردبیر

گروه جامعه  / محبوبه علیپور - در نخستین  مرحله شیوع شناسی اعتیاد در دانش آموزان که در سال 81 انجام شد سوءمصرف مواد مخدر در دانش‌آموزان سوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان رصد و مشخص شد ...

از خواب گران خیز!

 گسترش مصرف در میان این دانش‌آموزان نیم‌درصد است . در تحقیقات مشابه شیوع‌شناسی دوم نیز که  در سال 90 انجام شد ، معلوم شد  سوءمصرف مواد در این  دانش‌آموزان از نیم‌درصد به یک درصد رسیده است. این تحقیق همچنین نشان داد میزان مصرف مواد در گروه سنی 15 تا 19 سال؛ 56/13درصد است. گرچه هنوز اطلاعاتی از  سومین مرحله شیوع‌شناسی وجود ندارد، اما براساس آخرین آمارها که توسط علیرضا جزینی، قائم‌مقام دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر بیان شده است؛ ٦٧‌درصد دانش‌آموزانی که مصرف‌کننده موادمخدر هستند، نخستین تجربه خود را از مدارس آغاز کردند. ناگفته نماند همه این آمارها از معضل گسترش اعتیاد در سنین مدرسه حکایت دارد. از این رو متولیان نظام آموزشی هرچند بسیار دیرهنگام، بر پیشگیری این بحران تأکید کرده‌اند و قرار است در قالب بحث «آموزش مهارت زندگی» به آگاه‌سازی دانش‌آموزان بپردازند. ای کاش این بحث، 10 سال پیش وارد کتابهای درسی می‌شد و آثارش را اکنون می‌دیدیم. اما این آموزشها چگونه می‌تواند اثرگذار باشد؟

 

  مسیر حساس آگاهی بخشی

حسین سلیمانپور مقدم، کارشناس ارشد روان‌شناسی تربیتی به خبرنگار ما می‌گوید: طرح مقوله ای مانند اعتیاد به دقت نظر وتوجه همه جانبه نیاز دارد و به لحاظ محتوایی باید    کارشناسی  شده باشد. همچنین درتولید محتوا باید تیم متخصصی شامل جامعه شناس ، روان‌شناس و متخصص تعلیم و تربیت گرد هم بیایند و برتولید مواد و منابع مورد نظر نظارت داشته باشند. از لحاظ ساختاری نیز  کتاب‌ به‌گونه ای تدوین نشود که همانند دروس دیگر تنها مشتی مطالب نظری باشد که براساس امتحانی  رایج نیز ارزیابی شود، بلکه در قالب کارگاه‌های عملی به آموزش و اطلاع رسانی بپردازند.  همچنین به لحاظ اینکه مخاطب این مطالب نوجوانان هستند باید معلمان این درس توان و دانش لازم را داشته و مفاهیم  نیز آگاهی دهنده باشد، نه آنکه با کنجکاوی غیرمنطقی به گسترش آسیب منجر شود . ناگفته نماند از آنجا که این مباحث، متعدد و متنوع است نمی‌توان انتظار داشت تنها در یک پایه تحصیلی آموزش آن کافی باشد، بلکه باید در پایه های بعدی تکمیل شود.

 

  «آموزش» یک نیاز حیاتی است

دکتر فرزاد جلالی ، کارشناس و پژوهشگر در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز با تاکید بر نقش آموزش مهارتهای زندگی در کاهش ناهنجاری ها به خبرنگار «قدس» می‌گوید: آموزش مهارتهای زندگی  تنها به آموزش پیشگیری از اعتیاد یا دیگر رفتارهای پرخطر خلاصه نمی‌شود، بلکه سبب کاهش بسیاری از  چالشها و بحرانهای روحی، عاطفی و روانی فرد می‌شود که یک نمونه آن را می‌توان اعتیاد دانست.  بنابراین  در کشور ما باید این آموزشها از سنین پیش دبستانی به شیوه های مناسب  آغاز شود. همچنین    با ورود محصل  به مقاطع تحصیلی بالاتر،  این آموزشها تغییر کرده و گسترده شود، اما  چنانچه  زمینه ای برای  این آموزشها وجود نداشته باشد  و ناگهان در 16-15 سالگی و در قالب یک درس به این مسایل بپردازیم ، قبول و آموزش آن برای دانش آموز دشوار می‌شود .

 

 آموزش و پیشگیری با فناوری‌های نوین

این روانپزشک ادامه می‌دهد: برای آموزش این مسایل در مقاطع و سنین متفاوت باید به تربیت نیروی متخصص وکار آمد نیز توجه کرد، زیرا امروزه برای دانش آموزان  مقطع متوسطه، آموزشهای مرسوم و مستقیم لذتی ندارد، اما  اگر این آموزشها در قالب یک مسابقه و نمایش اجرا شود برای آنها جذابتر خواهد بود. از دیگر نکات مهم در این زمینه بهره گیری از فناوری های نوین است . اکنون جوانان و نوجوانان ساعتها در فضاهای مجازی سرگرم هستند که می‌توان از همین بسترها برای آموزش مهارتهای زندگی سود جست. اما امروزه چند سایت  را می‌توان یافت که به صورت جذاب، سالم و اثرگذار به آموزش مهارت زندگی بپردازند؟

 

 آموزش خانوادگی «مهارت زندگی»

 بر اساس تحقیقات انجام شده، پنج درصد دانش‌آموزان گفته‌اند یکی از اعضای خانواده‌شان معتاد است. چهار درصد، دوستان حشیشی داشته‌اند و  5 درصد، دوستانشان مصرف کننده تریاک هستند. دکتر جلالی  با  اشاره به سهم اصلی خانواده در کاهش آسیبهای اجتماعی می‌گوید: در جامعه امروز، با گسترش امکانات رسانه ای و دسترسی بیشتر به اطلاعات نمی توان انتظار داشت فرزند ما مراوده اجتماعی و ارتباط داشته باشد و در معرض آسیبهای اجتماعی قرار نگیرد. چنانکه برخی والدین تأکید می‌کنند : «مگر ما در زمان بچگی چه می‌کردیم ؟ مگر والدین ما می‌دانستند ما کلاس چندم هستیم؟» این تصور و انتظار در شرایط امروزی، بسیار ناآگاهانه است .

این روانپزشک ادامه می‌دهد: در حالی‌که والدین برای  رشد تحصیلی فرزندان تلاش می‌کنند، بهترین مدرسه را انتخاب کنند و با دقت نظر برای موفقیت در کنکور آنها برنامه ریزی می‌کنند، اما همین خانواده‌ها از  ارتباطات اجتماعی  فرزندشان که به مراتب از تحصیل وی مهمتر است غفلت می‌کنند. چنانکه وقتی والدینی می‌بینند فرزند 6-5ساله‌شان در پیش‌دبستانی چند کلمه انگلیسی فرا می‌گیرد ذوق می‌کنند، اما همین والدین  مطلبی درباره راهکارهای سازگاری بیشتر طفل خود با اطرافیان نمی‌دانند و تلاشی هم برای آموزش نمی کنند. بنابراین برای کاهش آسیبهای نوجوانان و جوانان تا زمانی که والدین آموزش نبینند و خود احساس نیاز نکنند تلاشهای سایر نهادها موثر نخواهد بود. همچنین خانواده همواره منتظر نباشد که نظام آموزشی کشور مشکلات فرزند آنها را حل و فصل کند.

 

  فرآیند گام به گام اعتیاد   

پس از ورود مواد مخدر به مدارس، اکنون می‌شنویم پای الکل هم به  جمع دانش آموزی باز شده است . آیا با گسترش این آسیبها با همان شیوه های سنتی می‌توان  مقابله کرد؟

دکتر جلالی می‌گوید: ما چند رویکرد آموزشی برای جلوگیری از گسترش آسیبها داریم؛ نخست با تاکید بر هشدار و اعلام خطر همانند نمایش ریه های بیمار بر روی جعبه سیگار که به باور صاحبنظران کمترین تاثیرگذاری را دارد، زیرا گروه های مخاطب که قرار بوده تحت تاثیر این تصاویر از مواد مخدر و دخانیات پرهیز کنند هنوز یا آگاهی کافی از زیانهای این آسیبها ندارند و یا به طورکلی این آموزشها را باورنکرده اند. آنها تصور می‌کنند افراد ناتوان و فقیر به دلیل ضعف خود دچار این سرنوشت می‌شوند، اما آنها می‌توانند با اراده مانع این حد از تباهی شوند. این فرزندان حتی با ارتباط با دوستان و همسالان، اعتقادی به مخدر بودن بسیاری از مواد همانند قرصها و مخدرهای صنعتی ندارند، زیرا زمانی که ما بر  پیشگیری از اعتیاد  تاکید کرده ایم  تنها بر معایبش انگشت گذاشته ایم، درحالی که وقتی فردی  برای کاهش مشکلات  افسردگی یا ضعف اعتماد به نفس خود سوءمصرف می‌کند در دفعات اول احساس خیلی خوبی دارد اما این احساس خوب پس از چند ماه نتیجه عکس خواهد داشت و آثار تخریبی آن بروز می‌کند. پس باید به این مصرف کننده گفت : آیا حاضر است  به قیمت ازدست دادن سلامت روان و ناتوانی جسمی، خشنود به رضایت و لذت چند ماهه باشد؟ بخصوص آنکه با مراجعه به روانپزشک و پزشک می‌تواند با داروهای مجاز، افسردگی، ضعف اعتماد به نفس و دیگر مشکلات  خود را درمان کند.

 

 پیشگیری تبعیض آمیز از اعتیاد!

گفته می‌شود درکتاب پایه هشتم قرار است به طور اختصاصی به پسرها در زمینه اعتیاد آموزش دهند. آیا این آموزشها برای دانش‌آموزان دختر ضرورتی ندارد؟

دکتر جلالی می‌گوید : با توجه به آمارهای رسمی که نشان می‌دهد  9 درصد زنان دچار اعتیاد هستند و دختران بسیاری با انگیزه لاغری به دنبال مصرف شیشه هستند ضرورت این آموزشها برای این قشر انکارناپذیر است، زیرا پیامدهای اعتیاد زنان برای جامعه و خانواده خطرناکتر از مردان است، زیرا تجربه نشان داده با وجود  اعتیاد مرد، زن خانواده با هر دشواری سعی می‌کند خانواده را اداره و سامان دهد، اما با اعتیاد زن چالشهای خانواده صد چندان می‌شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.