قدس آنلاین-ساحل عباسی:بیش از پنج ماه از تجاوز و حمله نظامی عربستان به یمن گذشته اما مجامع بین المللی نه تنها این کشور را محکوم و آغاز کننده جنگ نمی دانند بلکه با حمایت از آل سعود مانع امداد رسانی و کمک های بشر دوستانه بین المللی به مردم یمن می شوند .

یمنی ها باید با مشت آهنین با عربستان مواجه شوند/آتش شعله ور شده در مرزهای عربستان به تدریج به درون این کشور  کشیده می شود

به گزارش قدس آنلاین ،در قیل وقال مباحث هسته ای ایران که گمان می رود حوادث دردناک یمن تحت الشعاع این مسئله قرار گرفته قدس آنلاین در گفتگویی با دکتر محمد علی بصیری استاد حقوق بین الملل عدم توجه مجامع بین المللی به گسترش خشونت و آتش افروزی در یمن و به تبع آن در منطقه را مورد بحث و بررسی قرار داده است.

-بند 4ماده 2منشور ملل متحد می گوید کلیه اعضاء در روابط بین المللی خود  باید از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری نمایند .بنابراین درمی یابیم هیچ کشوری حق استفاده از زور برای اعمال نظر تصمیمات و خواسته های خود را بر کشور دیگری ندارد با توجه به این اصل بین المللی چرا سازمانهای حقوق بشری در برابر تجاوز عربستان اقدامی صورت نداده اند؟

در  حقوق بین الملل مسائل کلی وجود دارد که پرداختن به آن به فرصت بیشتری نیاز دارد .یکی از این مسائل عدم ضمانت صد درصدی و اجرایی شدن حقوق بین الملل است . از جمله آن  منشور ملل و مواد آن را که جزء حقوق بین الملل به شمار می رود را می توان از جمله مواردی اعلام نمود که حضرتعالی بدان اشاره فرمودید چون این حقوق همانند حقوق قانون اساسی داخلی یک کشور قابلیت اجرایی ندارد بنابراین می توان گفت اجرای آن به اراده اکثریت کشورها و قدرتهای بزرگ وابسته است .بی تردید تامین منافع غرب یکی از شروط اجرای مواد ملل متحد است در غیر این صورت مفاد قانونی ملل متحد به حال خود رها شده و اجرا نمی شود .در مورد مسئله تجاوز عربستان به یمن این مسئله مصداق عینی یافته است و این باور توسط منشور ملل  که استفاده از زور را قابل پیگیری می داند خدشه دار کرده است .

بی تردید دولتهای حامی عربستان در ائتلاف چون عمدتا از قدرتهای مسلط بر سازمان ملل و شورای امنیت هستند اسناد و قوانین بین المللی را مسکوت گذاشته وبدان وقعی نمی گذارند زیرا عملا طرح دعوای چنین مسائلی به واسطه قدرت و اعمال فشار غرب بر سازمان ملل کاری ساده نیست .متاسفانه امروزه به غیر از ضعف در اجرای قوانین سازمان ملل که به صورت سلیقه ای و گزینشی با آن برخورد می شود برخی از کشورها به این مسئله استناد می کنند که یک دولت داخلی از ما درخواست کمک و حمایت امنیتی و نظامی داشته است . این موضوع نیز راه مفری برای قانون شکنانی چون عربستان سعودی است تا بدین وسیله خود را تبرئه نمایند که  به عنوان متجاوز معرفی نشود.امروز عربستان سعودی با چنین ادعایی  خود را حامی دولت منصور هادی دانسته و  معتقد است شورش داخلی و ناامنی در یمن و کمک خواستن منصور هادی به عنوان رئیس یک دولت قانونی موجب دخالت در اوضاع داخلی و سیاسی این کشور شده است تا جایی که علیه مردم این کشور دست به اقدام نظامی بزند به تعبیر عربستان و ائتلاف، اقدام نظامی علیه شورشیان صورت گرفته است تا به دولت یمن کمک شود .بنابراین چنین دعواهایی در نظام بین الملل از دیرباز وجود داشته و به همین دلیل نیز به راحتی قابل برخورد و مقابله حقوقی و بین المللی نیست.یکی از این دست وقایع ، تجاوز شوروی سابق به افغانستان بود که استدلال حقوقی آنها این بود که دولت کمونیستی درحال سقوط از ما درخواست کمک کرده و ما به کمک آنها شتافتیم بنابراین به لحاظ حقوقی این مسائل چنان سخت و پیچیده می شود که نمی توان شوروی سابق را محکوم و وادار به اخراج نمود .

در یک جمع بندی قابل ذکر است که  در دعوای بین المللی و حقوق بین الملل معمولا سیاستی که پشتوانه آن قدرتی باشد و حقوقی که پشتوانه آن عدالتی نباشد باید قدرت در مقابل قدرت قرار داده شود یعنی مشت آهنین در برابر مشت آهنین. یقینا اگر مشت آهنین عربستان با مشت آهنین  مقاومت انقلابی و حوثی ها مواجه شود و نتیجه مطلوبی داشته باشد می توان گفت  عربستان از اقدام نظامی خود  پشیمان شده ودست  از تجاوز به یمن برمی دارد و گرنه   به لحاظ حقوق بین الملل  امکان پیگیری این مسئله بسیار ضعیف است .

-با توجه به این مسئله که به لحاظ حقوقی مردم یمن در سازمان ملل برای طرح شکایت از عربستان راه به جایی نمی برند این سئوال مطرح می شود از زمان حمله عربستان به یمن که  در فروردین ماه سال جاری بوده است یعنی زمانی بیش از پنج ماه ،مردم یمن با مقاومت خود نشان دادند که با سیاست های عربستان و دخالت این کشور در امور  داخلی خود همراه و همگام نیستند و گرایش مردم به سمت دیگر گروه های سیاسی منجمله انصار ا...است با توجه به مسائل یاد شده لطفا بفرمایید تجاوز یمن چه نتیجه ای برای عربستان داشته و پیشروی های محدودی که در برخی مناطق کوچک داشته هزینه های هنگفتی را بردست عربستان باقی گذاشته توجیه این مسئله برای عربستان چیست؟

-مهمترین انگیزه عربستان که این انگیزه همچنان پابرجاست ترس از بی ثباتی در کشور خود است .بی تردید بیداری اسلامی در دو سال گذشته و سقوط دولتهای دیکتاتور منطقه موجب وحشت سران سعودی شده است زیرا آنها شاهد سرایت امواج بیداری اسلامی به مرزهای کشورشان  بودند بنابراین وحشت  بیداری اسلامی مصر،یمن،بحرین،عمان ولیبی موجب هراس سران سعودی شد .دولتهایی که احساس می کنند خطر بی ثباتی داخلی آنها را تهدید می کند و احتمال فروپاشی نظام سلطه آنها وجود دارد برای اینکه بتوانند جو امنیتی و سرکوب محکمی ایجاد نمایند تجاوز خارجی به کشور دیگری را تدارک دیده که چند صباحی تحت پوشش شرایط جنگ بتوانند شرایط داخلی کشور خود را ثابت نمایند این وضعیت بعد از انقلاب اسلامی در اتخاذ سیاست هایی که از سوی صدام حسین گرفته شد مشهود بود .صدام حسین با فرافکنی و تحمیل جنگ تحمیلی به ایران در تلاش بود تا در داخل عراق امنیت نظامی را ایجاد کند و چند صباحی حکومت خود را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران حفظ نماید .بنابراین در حال حاضر شاهد نمایش همین سناریو توسط عربستان سعودی در یمن و بحرین هستیم.

اگر عربستان سعودی چنین حرکتی را در بحرین و یمن برای مهار موج بیداری اسلامی ،آزادیخواهی و استقلال طلبی و دولت مردمی و دموکرات خواهی  برپا نمی کرد بی تردید امروز در مدینه منوره و مکه مکرمه شاهد حرکتهای انقلابی بودیم که به سقوط خاندان آل سعود می انجامید .بنابراین به دلیل هراس از سقوط و فروپاشی است که آل سعود در یمن و بحرین وجهه بین المللی خود را تحت الشعاع قرار داده است تا با انجام دیکتاتوری قرون وسطایی خود با دلارهای نفتی و سلاح هایی که برای چنین روزهایی تهیه کرده است موقعیت خود را حفظ نماید .واقعیت این است که عربستان سعودی با اتخاذ چنین تدابیر و سیاست هایی چند صباحی می تواند به حیات سیاسی و حکومتداری خود ادامه دهد اما کشورهایی که چنین الگویی را پیاده نموده اند در نهایت به نتیجه مطلوب نرسیده و نتوانستند بر بی ثباتی داخلی فائق بیایند و  تنها عایدی آنها از سیاست های یک سویه و ظالمانه فروپاشی حکومتهایشان خواهد بود  .بی تردید عربستان به زودی در این مسیر قرار می گیرد شاید برخی چنین تصور کنند که آل سعود توانسته به صورت ظاهری امنیت را در کشور خود برقرار نماید اما در حقیقت آتش شعله ور شده در مرزهای عربستان به تدریج به درون این کشور نیز کشیده می شود و این نظام در بلند مدت متضرر و با احتمال سقوط بیشتری مواجه خواهد شد.

-عربستان سعودی  سابقه لشکر کشی و تجزیه یمن را در کارنامه سیاسی خود دارد آیا می توان اینچنین گفت که هرزمان عربستان احساس می کند یمن در مسیر استقلال سیاسی قرار می گیرد تجاوز به یمن اصلی ترین کاری است که از عربستان ساخته است؟

-مسلما این مسئله یک حقیقت تاریخی است .عربستان خود را یکی از اعضای بزرگ شورای همکاری خلیج فارس می داند و برادر بزرگ و آقا بودن خود را  منوط به ضعیف و ذلیل کردن دیگر کشورهای منطقه می داند. عربستان هنگامی که  خود را سید و سرور کشورهای عرب زبان  مسلمان می داند  از استقلال سیاسی دراین کشورها  حساس و آزرده خاطر می شود .بنابراین این استدلال در یمن به وضوح قابل مشاهده است که عربستان راهی جز سرکوب ،ناامنی و دست اندازی به منابع نفت و گاز این کشور و مقابله با صادرات نفت و گاز از حوزه های مشترک با یمن ندارد از این رو عربستان درصدد است که یمن را همواره کشوری ضعیف و فقیر نگاه دارد تا تسلط و آقایی خود را بر شبه جزیره و بر آبهای استراتژیک ، مناطق نفت و گاز حفظ کند .همین وضعیت را عربستان با دیگر کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس دارد و ظاهر در مسائل  ارضی و مرزی همچنان اختلاف ها پابرجاست .بنابراین اگر دولتی بخواهد علی رغم میل عربستان سرکشی کند عربستان به صورت جدی با آنها برخورد خواهد کرد. حس ریاستی عربستان در هشتاد سال گذشته مشکلاتی را برای کشورها به خصوص یمن به وجود آورده است اما امروز با تحولاتی که در جهان از جمله بیداری اسلامی شاهد هستیم این مسئله خود را بیش از پیش نشان می دهد . سابقه عربستان در سالهای گذشته نیز خوب نیست زیرا حفظ موقعیت ژئوپلتیک و حفظ موقعیت جزیره و آبراههای حیاتی اطراف آن باعث اتخاذ سیاست هایی خصمانه و وحشیانه از سوی عربستان شده است.

-سکوت مجامع جهانی درباره وضعیت مردم یمن نشانه چیست بهتر است بگوییم اظهار نظرهای غیر منصفانه که سکوت سلاح به یمن و مبارزان محکوم می شود در حالی که خود مانع کمک های بشر دوستانه به یمن می شوند بیانگر چه واقعیتی از مجامع بین المللی است؟

-برخی دولتها حمله عربستان به یمن را محکوم کرده اند و برخی نیز در قبال این تجاوز سکوت کرده اند.برخی  کشورهایی که سکوت کردند و یا جنگ و محاصره مرد یمن را تایید می کنند دلیلی جز  دریافت حق السکوت از عربستان ندارند. منابع ارزان و دلارهای نفتی ،سرمایه گذاری های بلا عوض باعث وارونه جلوه دادن قضایای عربستان و یمن در مجامع بین المللی شده است .نمونه بارز آن آقای احمد شهید است که  رسانه ها به این مسئله را افشا کردند  که عربستان سعودی با پرداخت مبالغ هنگفتی به ایشان خواستار منفی نشان دادن  پرونده های حقوق بشر ایران است تا  چالشهایی را در خصوص حقوق بشر بر ایران تحمیل نماید.به هر حال حجم زیاد دلارهای نفتی و درآمدهای حج و زیارت عربستان موجب شده که عربستان بسیاری از کشورها را به سکوت وادار کند تا رویه  ضد انسانی  عربستان  را برخلاف حقوق بشر نشان ندهند .

-با توجه به اینکه عربستان سعودی خود ناقض آتش بس بود چرا سازمان ملل از نقض آتش بس علیه این کشور اعلام برائت نکرد؟

-همان مسائلی که موجب می شود نتوانیم عربستان را از طریق حقوق بین الملل  محکوم نماییم با توسل به  همان مسائل عربستان مانع اعتراض به نقض آتش بس شده است . بی تردید عربستان سعودی با نقض آتش بس هدفی جز بازی دادن افکار عمومی ندارد به هر حال بازی با آتش بس مصداق  همان جنگ وتجاوز گری است  .

-گسترش دامنه جنگ عربستان علیه یمن آیا براوضاع منطقه هم تاثیر می گذارد؟

-در دنیای کنونی  امنیت مسئله ای یک جانبه و یک بعدی نیست که تنها  در اختیار یک کشور باشد ،بلکه  امنیت به صورت چند جانبه و چند بعدی و توسط بسیاری از کشورها تامین می شود وقتی یک کشور در جنگ ناامن شود  و امنیت سیاسی ،اقتصادی و نظامی آن تحت الشعاع قرار بگیرد  به تبع آثار ناامنی آن به اطراف و کشورهای همسایه منتقل می شود این مسئله یک اصل پذیرفته شده در عصر جدید و در روابط بین الملل است.  بنابراین آثار جنگ یمن ناامنی هایی را برای کشورهای اطراف و کل خاورمیانه به دنبال خواهد داشت از جمله آن می توان به مبحث جنگ های فرقه ای اشاره کرد که امروز عربستان آتش بیار این معرکه شده و درتلاش است با ایجاد جنگ های فرقه ای از فجایعی که عامل آن بوده است فرار کند  و از واقعیت اینکه یک دولت غیر مردمی ،غیر مترقی و غیر دموکراتیک است دور شود  و خود را رهبر دنیای اهل سنت  نشان دهد و با پول و اسلحه اهل سنت را در برابر جریان دیگر اسلامی تهییج نماید که این مسئلع در واقع فرافکنی از مبارزه ای است که مردم سالاری دینی را در مقابل دولتهای مرتجع قرار داده است .مسلما قرار دادن سنی در مقابل شیعه نیز همان  تداوم  زمان خریدن برای حکومتداری خود است . بنابراین  آثار منطقه ای جنگ یمن غیر قابل اجتناب است و از آن خطرناک تر دمیدن در تنور جنگ فرقه ای است که عربستان  در یمن،سوریه ؛عراق و بحرین سردمدار آن شده است  .بی تردید با شعله ورتر شدن این آتش امنیت منطقه  تحت الشعاع قرار می گیرد .امیدوار هستیم دولتمردان جمهوری اسلامی با تنویر افکار عمومی و استفاده از نخبگان تاثیر گذار آثار مخرب  جنگ یمن  را برای کشورهای منطقه به حداقل رسانده به نحوی که با همکاری دیگر کشورهای منطقه آتش افروزی عربستان در یمن مهار شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.