گروه فرهنگی- زهره کهندل - این ماجرا که چرا تولید علم در حوزه علوم انسانی، کاری دشوارتر به نظر می‌رسد، از زوایای مختلف قابل بررسی است ...

 اداری ها  سرنوشت  علم  را  تعیین  نکنند

 حوزه علوم انسانی به دلیل گستردگی و عمق موضوعها، دریایی از مسایل را در خود دارد که باید با جلیقه آگاهی و خلاقیت در آن شناور شد. در این بین علاوه بر ذهن ساختارمند و مسأله محور دانشمندان این عرصه، وجود بسترهای مناسب تحقق تولید علم در عرصه علوم انسانی نیز اهمیت دارد.

در گفت و گو با دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و رئیس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به بررسی چالشهای فراروی تولید در عرصه علوم انسانی پرداختیم که گزیده این گفت وگو، هم اینک پیش روی شماست.

 

  چه مؤلفه هایی در تولید علم در عرصه علوم انسانی اهمیت دارد؟

-  تولید علم در بسترگاه علم اتفاق می‌افتد. باید تمام شرایط آن موجود باشد و اگر شرایط موجود نباشد، تولید علم صورت نمی گیرد. باید جایگاه علوم انسانی شناخته و ارزش آن به جامعه تفهیم شود. این طور نباشد که علوم انسانی در درجه علوم دوم یا سوم قرار بگیرد و علوم تجربی و علوم محض در درجه اول. اگر قرار باشد این علوم فایده ای برای جامعه داشته باشد، آن جامعه باید از شرایط انسانی برخوردار باشد، بنابراین برای تولید علم در علوم انسانی باید بسترگاه آن آماده شود تا این علوم رشد پیدا کند.

 

  در حوزه علوم اسلامی چطور؟

-  یکی از شعبه‌های علوم انسانی، علوم حوزوی است. ایران در علوم حوزوی اعم از فقه واصول، تفسیر قرآن و فلسفه و کلام ، حرف اول را زده و می‌زند. بزرگترین تفسیرهای قرآن در ایران و توسط ایرانیان نوشته شده که زبان مادری آنها فارسی بوده، اما آن را به زبان عربی نوشته اند. مثلاً تفسیر مجمع البیان که مربوط به طبرسی است. بهترین کتاب لغت عربی به عربی را در ایران فیروزآبادی نوشته است که وقتی این کتاب به سرزمینهای عرب رفته است، برایشان شگفت آور بود. اعراب  به ایرانیان «عجم» می‌گفتند، یعنی بی زبان و گنگ. برخی اهل ادب عرب به همزبانان خود می‌گفتند که زبان خودتان را فرا بگیرید از مردی که او را بی زبان می‌خوانید. باید اهمیت علوم انسانی تفهیم و شناخته شود، بویژه دستگاه‌های دولتی و اجرایی، علوم انسانی را در درجه دوم و سوم  قرار ندهند و بدانند که علوم تجربی و علوم محض در صورتی مفید خواهد بود که علوم انسانی پشتوانه آن باشد، همچنان که در طول تاریخ، چنین بوده است. اگر ارزش و جایگاه علوم انسانی و بسترگاه آن مشخص شود، می‌توان به تعالی و ترقی این علوم امیدوار بود.

 

  چرا میل به ورود به حوزه علوم انسانی در بین افراد باهوش کمتر است و این را از رده‌های پایه هم می‌توان دید که در دوره دبیرستان، شاگرد زرنگها کمتر اقبالی به سمت این علوم دارند؟

-  گرایش به مادیات، ماده گرایی و مسایل مالی، شرایطی را به وجود می‌آورد که هر خانواده ای دوست دارد فرزندش دکتر یا مهندس شود و کمتر خانواده ای هست که بخواهد فرزندش درعلوم انسانی پیشرفت کند. علوم انسانی باید جایگاه خودش را در جامعه پیدا کند.

 

  این جایگاه را چطور می‌توان به مردم شناساند؟

-  در مرحله نخست دستگاه‌های دولتی باید اقدام کنند. یک زمانی مرحوم عیسی صدیق در انجمن ترویج زبان فارسی سخنرانی می‌کرد و می‌گفت، در فرانسه دیپلم دبیرستان به کسی نمی‌دهند، مگر اینکه هشت هزار صفحه از ادبیات کلاسیک فرانسه را خوانده باشد که اگر هر کتابی 500 صفحه باشد، حدود 16 کتاب می‌شود، ولی درکشور ما به زبان و ادبیات فارسی بی توجهی می‌شود. من رئیس انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی هستم و هیچ گونه کمکی از هیچ نهادی نمی شود. یعنی دارد به زبان و ادبیات فارسی بی توجهی می‌شود. هفته گذشته دهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی در استان اردبیل برگزار شد. به هر جا گفتیم، کمکی نکردند و تنها کمکی که به این انجمن می‌شود، سالانه چهار میلیون تومان از طرف وزارت علوم است، با اینکه بارها گفتیم زبان فارسی، نماد هویت ماست و ادبیات فارسی، نشاندهنده فرهنگ ماست. مردم بیشتر از مسؤولان به این موضوع اهمیت می‌دهند. ما از کالباس فروش و بقال و عطار کمک گرفتیم و 50 جلد کتاب از دیوان شعرا و کتابهای ادبی را چاپ کردیم. این انجمن، هزاره فردوسی را چاپ کرد که شامل مجموعه مقالاتی مربوط به سال هزار و سیصد و سی بود، زمانی که آرامگاه فردوسی بنا شد و در آنجا همایش بین المللی برگزار شد. این مجموعه نایاب بود و یک نفر پیدا شد که این کتاب را تجدید چاپ کند. کتابی که حدود 17-16 میلیون تومان برایش هزینه شد. مثلاً کتاب مقدمه الأدب‌اثر محمود زمخشری، لغتنامه عربی به فارسی است که در سال 1843 میلادی در لایپزیگ آلمان برای نخستین بار چاپ شد و بسیار نایاب بود و به قیمت بسیار بالایی پیدا می‌شد. یکی کمک کرد و توانستیم این کتاب را تجدید چاپ کنیم. حتی در حوزه علوم پزشکی نیز چنین است و قدیمی ترین پزشک ایرانی علی بن عباس اهوازی است که کتاب او در حوزه طب حدود 800 سال پیش به زبان لاتین ترجمه شد و در تمام کتابخانه‌های اروپا و آمریکا بویژه در کتابخانه‌های دانشکده پزشکی آنان موجود است.

 

  این کتاب توسط انجمن زبان و ادبیات فارسی ترجمه شد؟

-  بله، این کتاب را ترجمه کردیم که 6 جلد شد. سه جلد آن را چاپ کردیم و سه جلد دیگر باقی مانده است. در تمام دانشکده‌های پزشکی جهان، کتاب طب علی بن عباس اهوازی موجود است، اما در اهواز ناشناخته مانده و دانشجوی پزشکی ما فکر می کند که علم پزشکی را در قرن هفدهم و هجدهم از اروپایی ها و آمریکایی ها گرفتیم . این بی توجهی فقط در علوم انسانی نیست. ما برای چاپ سه جلد دیگر این کتاب، با محدودیتهای مالی مواجه شدیم. کتابخانه‌های عمومی هم فقط کتابهای رمان و شعر می‌خرند و این دست کتاب علمی خریداری نمی شود که از محل فروش سه جلد اول بتوان بقیه جلدها را منتشر کرد. مشکلات تولید علم منحصر به علوم انسانی نیست.

 

  شما به تحول در علوم انسانی امیدوار هستید؟

-  اگر طوری باشد که متولیان علوم، خودشان عالم باشند، می‌توان امیدوار بود، اما زمانی که چنین نباشد و افراد اداری، سرنوشت علم را تعیین کنند،
 نمی توان امیدوار بود. باید قاعده اعلم و فالاعلم (اصطلاحی فقهی است که در بحث شرایط مرجع تقلید مطرح می‌شود و به معنای «داناتر و داناتر بعدی» است) را رعایت کنیم. به گفته امیر مؤمنان علی (ع)، در فضایی که عالم بی بهره و محروم باشد و جاهل، جاه و مقام داشته باشد، چه انتظاری می‌توان داشت.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.