قدس آنلاین-ساحل عباسی: متاسفانه گاه برای گرفتن مجوز سرمایه گذاران و تولید کنندگان باید از هفده سازمان مجوز فعالیت بگیرند.عدم حمایت دولت از سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری موجب رکود و فرار سرمایه ها به سمت بازارهای طلا ،ارز و سپرده گذاری در بانکها شده است

سرمایه در ایران بیشتر راهی دلالی میشود/دلالی درایران چند برابر اقتصاد واقعی کشور است/سرمایه هایی که راهی بانک میشوند هم بجای تولید به دست تجار میرسد/قوانین متزلزل اقتصادی بانک را امن ترین محل سرمایه گذاری کرده است

یكي از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادي كشورها فراهم نمودن سرمايه كافي اعم از سرمايه‌هاي فيزيكي و انساني است. در شرايطي كه يكي از مشكلات عمده كشور‌هاي در حال توسعه و توسعه نيافته كمبود سرمايه است، ولي وجود شرايط ويژه سياسي و اقتصادي داخلي و بين‌المللي نه تنها موجب جذب سرمايه‌هاي خارجي در اين كشورها نمي‌شود، بلكه سرمايه‌هاي اندك داخل نيز به خارج جريان مي‌يابد.

فرار سرمايه يكي از معضلات كشورهاي در حال توسعه و توسعه نيافته است كه نشانگر مشكلات ساختاري عرصه‌هاي سياسي - اقتصاد آن كشورها است. سرمايه پايبند وطن و احساسات نيست هر كجا احساس ناامني كند به مكاني مطمئن تر باكسب بازدهي بيشتر منتقل مي‌شود، پس فرار سرمايه موضوعي صرفا اقتصادي نيست، بلكه ابعاد سياسي –اجتماعي-فرهنگي را نيز در بر داردعدم تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری در ایران و سوق دادن آن به سمت بازارهای کاذب طلا،ارز و سپرده گذاری در بانکها و حرکت به سوی دلالی از مهمترین چالشهای این موضوع است که قدس آنلاین در گفتگو با دکتر حسین محمودی اصل اقتصاد دان مورد توجه قرار داده است.

-سرمایه گذاری در ایران یکی از مباحثی است که ابهامات و چالشهای مختلفی بر سر راه آن قرار دارد با توجه به اینکه تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری در کشور با ابهامات و موانع مختلفی روبه رو است به عنوان اولین سئوال بفرمایید که در صورت سوق ندادن درست سرمایه ها به سرمایه گذاری ،سرمایه ها چه مسیری را طی خواهند کرد؟

-موضوع عدم تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری مبحث بسیار  مهم و حیاتی در اقتصاد ایران به شمار می رود.  در ایران اگر سرمایه ای  به سرمایه گذاری تبدیل نشود مسما  یا در بانک سپرده گذاری شده و یا به سوی واسطه گری و دلالی سوق داده می شود .بی تردید فعالیتهای واسطه گری را نمی توان در زمره فعالیتهای اقتصادی و مولد  به شمار آورد هرچند واسطه گری هم ممکن است در مقاطعی برای تسهیل در مبادلات مختلف ضرورت پیدا کند.اما در ایران میزان فعالیتهای واسطه گری تناسبی با نیاز واقعی اقتصاد کشور ندارد و متاسفانه چنین فعالیتهایی چندین برابر فضای موجود و نیاز کشور است .یقینا فعالیتهای بیش از حد واسطه گری و دلالی  تورم زا بوده ، مولد نیست و بر پیکره اقتصاد کشور آسیبهای زیادی وارد می کند .مسلما زمانی که سرمایه به سپرده بانکی تبدیل می شود دو حالت را برای بعد از آن می توان متصور شد . در حالت اول بانک این سرمایه را به عنوان سرمایه گذاری خود در نظر گرفته  و آن سرمایه را وارد چرخه سرمایه گذاری های  مورد نظر خود می کند .با توجه به سهم مجاز چهل درصدی که بانکها برای بنگاه داری دارند می توانند در بخش های مختلف سرمایه گذار ینمایند.همچنین سرمایه را به عنوان وام و تسهیلات در اختیار سایرین قرار دهند اما با بررسی آمارها مشاهده شده که معمولا وامهایی که بانکها در اختیار تولید کنندگان و فعالان اقتصادی قرار می دهند بیشتر در حوزه تجارت است این مسئله در چند سال اخیر به وفور مشاهده شده است .چرا که در حوزه تجارت احتمال بازگشت وامها به نسبت بازگرداندن آن در مبحث تولید از قوت بیشتری برخوردار است   .به هر حال مشکلاتی که در چند سال اخیر گریبانگیر بخش تولید را گرفته است و مشکلات اقتصادی که غیر قابل پیش بینی هستند به نظر می رسد بانکها را از احتمال بازگشت به موقع سپرده های خود نگران کرده است . بنابراین رویکرد بانکها در وام دهی به بخش تجارت بیش از بخش تولید است .بدیهی است  در صورتی که سرمایه ها به سرمایه گذاری تبدیل نشده و راکد بمانند اعم از راکد ماندن در بانکها یا به صورت طلا و دلار زیانهای اقتصادی بیشماری بر  اقتصاد کشور وارد کرده و در نهایت  به رکود منجر می شود .

-چرا سرمایه داران بیش از اینکه به فکر تولید و سرمایه گذاری در این بخش باشند به حفظ و افزایش سرمایه در بانکها و یا فعالیتهای واسطه گری اهمیت می دهند ؟

-اگر اشخاص به صورت مستقیم به سرمایه گذاری اقدام نکنند با درصد پایین تر و احتمال تحقق پذیری بیشتر بانکها از طریق سرمایه گذاری مستقیم یا از طریق اعطای تسهیلات به دیگر افراد ممکن است سرمایه گذاری را صورت دهند .این سئوال مطرح می شود که چرا سرمایه ها به سرمایه گذاری تبدیل نمی شوند؟و یا به عبارت بهتر چرا سرمایه گذاران بیش از سرمایه گذاری در بخش تولید بیشتر به  حفظ سرمایه و حضور در بخش های دلالی یا انجام سپرده گذاری در بانکها تمایل دارند؟.با مروری بر روند بخش تولید و روند حرکت شاخص های اقتصادی مشاهده می شود میانگین سود تولید کشور زیر ده درصد است و هنگامی که میانگین سود تولید به این میزان تنزل کند وسود بانکی بالای بیست درصد محاسبه می شود طبیعی است که همگان علاقمند به سپردن سرمایه های خود در بانکها  می شوند. ضمن اینکه حضور در بخش تولید چالشهای مختلف و متنوعی را بر سرراه تولید کنندگان قرار می دهد .از طرف دیگر عدم ثبات در قوانین خود نیز باعث بروز مشکلاتی در بخش تولید می شود .متاسفانه وقتی در کشور قوانین و بخشنامه ها به سرعت تغییر می یابد و تعرفه ها متغیر می شوند در این صورت تولید جانی نمی گیرد و عدم ثبات منجر به عدم ثبات در تصمیم گیری های اقتصادی و عدم موفقیت بخش تولید خواهد شد.همچنین همانطور که مشهود است ریسک های اقتصادی بالا ،رتبه تسهیل کسب و کار در ایران همواره افزون بر صد بوده است در مقطعی 154 و در مقطعی 137و...متاسفانه این رقم همواره افزون بر عدد صد بوده است بنابراین می توان گفت روند تبدیل شدن سرمایه به سرمایه گذاری در ایران بسیار سخت و دور از دسترس است و عمده ترین دلیل آن هم ریسک های اقتصادی و عدم ثبات اقتصادی است .

-بهترین شرایط برای انگیزه دادن به سرمایه گذاران برای تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری تحقق چه شرایطی است ؟

-تغییر قوانین اقتصادی آسیبهای زیادی بر اقتصاد و بخش تولید داشته است. متاسفانه با بالا رفتن ریسک های اقتصادی و افزایش هزینه های تولید سرمایه ها راهی امن تر از رفتن به بانک در پیش نمی گیرند .برای گرفتن  مجوز تولید گاه تا هفده سازمان و ارگان باید در صدور مجوز دخالت کنند و نظرات متفاوت خود را بر ان تحمیل نمایند. یقینا این مسائل جز درد آور بودن،زمان بر بودن و خسته کردن تولید کننده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشور نخواهد داشت . به نظر می رسد برای انگیزه دهی به سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری نیازمند تغییر قوانین و نگاه و رویکرد متفاوتی از آنچه هم اکنون بر تصمیم گیری های اقتصادی حاکم است می باشیم .عدم حمایت های مناسب دولت از طریق قانونگذاری مناسب،حمایت های تضمینی و مستمر معمولا به هیچ وجه شایسته نبوده و تولید را با چالشهای مختلفی مواجه کرده است .در بحث واگذاری ها به بخش خصوصی مشاهده شده که مثلا معادنی به بخش خصوصی واگذار شده که پس از چندین سال مصوبه ای در جهت اخذ بهره مالکانه صورت گرفته است که چنین مسئله ای بسیار غیر عادی است . یا در بخش پتروشیمی پس از واگذاری قیمت گازدو سنتی به یکباره به سیزده سنت افزایش می یابد و این درجه ریسک و عدم ثبات را برای بخش تولید تقویت می کند و سرمایه ها را از سرمایه گذاری فراری می دهد. همچنین یکی از مسائل مهم این است که هنگامی که  سود تسهیلات بالاست و نرخ سود تولید بسیار کمتر از آن است مسلما سرمایه گذاری در تولید  به هیچ وجه توجیه پذیر نیست .بنابراین دولت نسبت به در اختیار قرار دادن تسهیلات ارزان قیمت برای تولید کنندگان واقعی اقدام نماید.بی تردید تولید کنندگان داخلی برای ماندن در صنعت و رشد نمودن در بخش تولید با رقابت در بخش فعالیتهای خارجی حتما باید مواظب شرایط خود باشند. شرکت های خارجی با نرخ تسهیلات دو سه درصدی می توانند به راحیتی در مقابل تولید داخلی که با نرخ بالای 24درصد تسهیلات گرفته قرار رگفته و سد راه شکوفایی تولید داخلی شده و موجب شکست آن شوند.  بنابراین  با توجه به مسائل یاد شده  نیازمند هستیم که تعرفه هایی مناسب برای وارادات کالاهایی که از مشابه داخلی برخوردار هستند تدوین شود .البته می توان گفت شاید تعرفه ها بتواند مشکلات داخلی را حل کند اما مشکل اصلی در صادرات است .شرکت های ما در خارج از کشور در رقابت با تولید کنندگان خارجی زمین گیر شده و توان رقابت را از دست داده اند. و این مسئله یک روند طبیعی است که در شرایط غیر یکسان مشاهده می شود که رقابت شایسته ای باید برای فراهم شدن  بسترهای  تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری فراهم شود.آنچه مسلم است  با شعار دادن و برگزاری همایش و تلف کردن بیت المال نمی توان به این مهم دست یافت و نمی توان  سرمایه جذب کرد و سرمایه را به سرمایه گذاری تبدیل کرد .از این رو لازم است تا شرایط  به گونه ای فراهم  شود که فضا برای سرمایه گذاری و ایجاد اطمینان در سرمایه گذاران محقق شود . وقتی خود به سرمایه گذاران داخی اهمیتی نمی دهیم در دوران پساتحریم نباید از سرمایه گذاران خارجی انتظار داشت که در ایران سرمایه گذاری های کلانی صورت دهند از این رو فراهم کردن فضای ایده ال برای  تبدیل سرمایه به سرمایه گذاری برای شکوفایی و توسعه اقتصادی بسیار ضروری به نظر می رسد.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.