قدس انلاین: آنچه به من رسیده، زهرى است كه با نیرنگ به من خوراندند و با آن كشته مى‏شوم، ولى هیچ روزى چون روز شهادت تو نیست!

خبر دادن امام حسن‏ (ع) از شهادت امام حسین‏ (ع)

به گزارش قدس انلاین، شیخ صدوق با سند خود از مفضل بن عمر، از امام صادق، از امام باقر، از امام سجّاد (علیهم السلام) نقل كرده است كه فرمودند: روزى حسین بن على (‏علیهما السلام) بر بالین امام حسن‏ (علیه السلام) آمد و چون او را دید گریست. فرمود: اباعبداللَّه! چرا گریه مى‏كنى؟ عرض كرد: به سبب این رفتارى كه با تو كردند. فرمود: آنچه به من رسیده، زهرى است كه با نیرنگ به من خوراندند و با آن كشته مى‏شوم، ولى هیچ روزى چون روز شهادت تو نیست، اى اباعبداللَّه!، سى هزار نفر كه خود را از امّت جدّ ما محمّد (صلى الله علیه وآله) مى‏نامند و خود را مسلمان مى‏دانند، به سوى تو هجوم آورده، به كشتن و ریختن خون تو و هتك حرمت تو و اسیرى خاندان و اطفال تو و غارت خیام تو، اقدام مى‏كنند؛ پس در آن روز، لعن خدا و خلق و فرشتگان بر بنى‏امیّه، فرود آید و آسمان خاكستر و خون ببارد و هر چیزى بر تو بگرید، حتى وحشیان بیابانها و ماهیان دریاها.

همچنین علامه مجلسى نقل كرده است كه: چون شهادت امام حسن‏ (علیه السلام) نزدیك شده، ساعات پایانى عمر آن حضرت فرا رسید، زهر در بدن او اثر گذاشت و رنگ او دگرگون گشته؛ امام حسین‏ (علیه السلام) پرسید: چرا رنگت چنین شده است؟ امام حسن (‏علیه السلام) گریست و فرمود: برادر جان! حدیث جدّم درباره من و تو، تحقق یافت. سپس دست در گردن امام حسین (‏علیه السلام) نهاد و بسیار گریستند. پس پرسید: آن حدیث كدام است؟ گفت: جدّم فرمود: در شب معراج، چون به باغ هاى بهشت در آمدم و بر منازل مؤمنان گذر كردم، دو قصر عالى در كنار هم دیدم كه ویژگى آنان یكى بود، جز آنكه یكى از زبرجد سبز و دیگرى از یاقوت سرخ بود. پرسیدم: اى جبرئیل! این دو قصر از آنِ كیست؟ گفت: یكى از آنِ حسن‏ (علیه السلام) و دیگرى از آنِ حسین‏ (علیه السلام) است. پرسیدم: چرا رنگ آنها یكى نیست؟ جبرئیل، ساكت ماند و پاسخى نداد. پرسیدم: چرا سخن نمى‏گویى؟ گفت: از تو شرم دارم. گفتم: تو را به خدا سوگند! پاسخم ده. گفت: امّا سبزى قصر حسن (‏علیه السلام) از آن روست كه او، با زهر به شهادت مى‏رسد و هنگام مرگ، رنگ او از زهر سبز مى‏شود و امّا سرخى قصر حسین‏ (علیه السلام) از آن روست كه او، با شمشیر و نیزه كشته مى‏شود و هنگام مرگ، رنگ او از خون سرخ مى‏شود؛ پس هر دو گریستند و صداى گریه و شیون حاضران برخاست.

منابع:

1-صدوق، أمالی: 101

2-ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4: 86.

3-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 44: 145؛ ج 45: 218.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.