گروه هنر / مجید مردانیان - اگر می‌خواهید تابلوهای هنری چند صد میلیون دلاری ببینید، به موزه هنرهای معاصر تهران سری بزنید. اگر می‌خواهید ساعتی سکوت معنادار داشته باشید،

تماشای هنر  روی  مبل‌های سرمه‌ای

 به این موزه سی و شش ساله نگاهی بیندازید و اگر استاد، دانشجو یا علاقه‌مند به هنر انتزاعی هستید، لطفاً برای این نمایشگاه وقت بگذارید.

هاتف، ارباب معرفت که گهی     مست خوانندشان و گه هشیار

از می‌و جام و مطرب و ساقی     از مغ و دیر و شاهد و زنار

قصد ایشان نهفته اسراری است     که به ایما کنند گاه اظهار

پی بری گر به رازشان دانی        که همین است سر آن اسرار

کی یکی هست و هیچ نیست      وحده لا اله الا هو

نام این نمایشگاه «ذهنیت ملموس» است. خطوط ریز و درشت، گاه منظم و گاه به نظر بی نظم، رنگ‌های تو در تو، چند لایه، مثل وقتی خواب‌های عجیب و غریب می‌بینی، رنگ‌هایی به غایت پخته، زرد، آبی، اخری، زیتونی ... و همه چیز این تابلوهای بی نظیر یا کم نظیر، در راهروهای شبستان مانند، موزه خیابان کارگر شمالی جلوه نمایی خاصی می‌کنند.

 25 تابلو از جکسون پالاک، واسیلی کاندینسکی، ویلهم دکونینگ، مارک روتکو و منوچهر یکتایی به همراه چند نقاش نوگرای دیگر، با سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی میزبان راهروهای موزه هنرهای معاصر است، تابلوهایی که از گنجینه‌های این موزه یکی یکی بیرون آورده و در معرض دید شما قرار گرفته‌اند. در بروشور نمایشگاه که این شعر هاتف اصفهانی در آن نوشته شده است، می‌خوانیم؛ ذهن آن است که می‌اندیشد و تجربه می‌کند. موجود فاقد ذهن نه می‌اندیشد و نه تجربه می‌کند. در معنی ذهنیت آورده اند که؛ ذهنیت، توانایی تمرکز فکر، حساسیت در مقابل ادراک و پیوند بین آن‌ها، جهت فهم حقایق است و در معنی انتزاع آمده است؛ انتزاع فرآیند اختصار و تلخیص اطلاعات از طریق شناسایی، استخراج و سپس جداسازی و پنهان سازی جزئیات از کلیات است. در واقع زمانی که تجلی ذهنیت با واقعیات شناخته شده ما مطابقت نداشته باشد را انتزاع می‌گویند.

 

 نمایشگاهی برای خواص

اما «ذهنیت ملموس» که نام این نمایشگاه است، در ابتدا شاید کلمه‌ای متناقض جلوه کند، اما تعریف آن؛ ذهنیت‌هایی است که آگاهانه و هدفمند عینیت پیدا کرده‌اند. به همین دلیل در این نمایشگاه می‌بینیم، هنرمندان با ذهنی آزاد و رها و در فرآیندی قائم به خود، ادراک خود را از فردیت خود همراه با باورهای شخصی و مسایل پیرامون و جهان هستی، تجلی بخشیده‌اند. البته این تعاریف برای عموم، شاید کمی ‌پیچیده به نظر می‌رسد، اما برای راحت تر فهمیدن این کلمات باید به این جمله تکیه کنیم.

جکسون پالاک می‌گوید؛ ما خوشحالیم که قرار نیست چیزی را بیان کنیم، محتوا و شیوه، کاملاً بیان حالات درونی هنرمند است. و یا‌هانس‌هارتونگ معتقد است؛ هر چه عمیقاً احساس می‌کنیم،باید بیان شود. این دو جمله، نسبتاً ماهیت کارهای این نمایشگاه را بروز می‌دهد. موزه هنرهای معاصر بازدیدکنندگان زیادی دارد. بعضی نمایشگاه‌ها، مثل نگارگری، در روز 500 بازدیدکننده داشته است. این نمایشگاه با اینکه مخاطبان خاص دارد، در عین حال روزانه حدود 50 هنردوست را به خود می‌بیند. خارجی‌های زیادی نیز به اینجا مراجعه می‌کنند. سیاستمداران هم گاه و بیگاه مهمان هستند. آخرین مقام سیاستمداری که از این نمایشگاه ( ذهنیت ملموس) دیدن کرد، وزیر خارجه آلمان بود. او هم ساعتی را به دیدن کارهای بسیار بی‌نظیر نقاشان گذراند.

 

  باید خودمان هم فکر کنیم

ارتباط با کارهای انتزاعی این نمایشگاه، نیاز به علاقه و اطلاعات دارد. به عبارت 
ساده تر بهتر است قبل از دیدن آثار، پیرامون آن کمی ‌بخوانیم. البته کارشناسان حاضر به پرسش‌های شما پاسخ خواهند گفت. سکوت مطلوبی در سالن‌ها حاکم است. تنها صدای پچ پچ چند نفر، فضا را تغییر می‌دهد. به نظر می‌رسد میخکوب شدن و طرح پرسش‌های فراوان ذهنی از دغدغه‌های بیشتر مراجعه کنندگان باشد.

یاسمین، دانشجوی رشته حقوق از دانشگاه آلمان است. او می‌گوید: درست است که من نمی‌توانم با این نوع آثار ارتباط برقرار کنم، اما باید همه ما عادت کنیم به دیدن این نوع آثار. باید به همه گالری‌ها برویم و کارهای متفاوت و از این دست را هم ببینیم. نمی‌شود همه چیز را برایمان واضح و راحت توضیح بدهند. باید درگیری ذهنی پیدا کنیم تا بتوانیم بهتر فکر کنیم. یعنی خودمان فکر کنیم و به عبارت بهتر اینکه برایمان فکر نکنند. به ذهنمان فشار بیاوریم تا تمرین کند.

مهناز، دانشجوی رشته عکاسی، با اینکه از کارها خوشش آمده، درک آنها را کاملاً شخصی و خصوصی می‌داند. او معتقد است: اولین چیزی که مرا جذب کرد، از نظر بصری و بعد اجرا بود. جوری که الآن هوس کردم در برگشت به منزل، این کارها را بتوانم خودم انجام بدهم. اما از نظر محتوایی تا نقاشی ندانید و سبک‌های آن را مطالعه نکرده باشید، نمی‌توانید ارتباط بگیرید. فکر کنم مردم عادی هم فقط ارتباط بصری می‌گیرند تا محتوایی. خب من می‌توانم خودم را قانع کنم که منظور نقاش بخصوص این نوع کارهای انتزاعی چه بوده است، اما پدر من وقتی به این تابلوها نگاه کرد گفت؛ خب که چی. البته قرار نیست همه مردم هنر را بفهمند.  با این‌حال اگر به این موزه آمدید، که به نظرم بیایید، روبروی تابلوها و روی مبل‌های راحتی سرمه‌ای رنگ بنشینید، ببینید و لذت ببرید.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.