قدس آنلاین -ساحل عباسی:اختصاص دویست میلیون دلار برای تولیدات دانش بنیان در نگاه اولا رقم مناسبی نیست اما برای کشوری که تا کنون در این زمینه سرمایه گذاری خاصی نداشته جای امیدواری دارد.مدیریت و نظارت بر بودجه یکی از مهمترین مسائل توفیق تحقیقات و تولیدات دانش بینان است .بی تردید بیست تا سی درصد منابع به تولیدات دانش بنیان اختصاص داده می شود وهفتاد درصد مابقی هدر می رود.

درکشور ما سرقت دانش تولید امری عادی شده است/دولت حاضر نیست سرمایه تولید دانش پایه ومادررا پرداخت کند/۲۰درصد بودجه صرف تولید دانش میشود مابقی حیف و میل

در یک اقتصاد پیچیده، افراد برخوردار از دانش های مختلف اعم از طراحی، بازاریابی ، تامین مالی، دانش فنی، مدیریت منابع انسانی و حقوق تجاری می توانند با یکدیگر تعامل و دانش خود را برای تولید محصولات ترکیب کنند. در جوامعی که بخش هایی از این مجموعه قابلیت ها غایب باشند امکان ایجاد چنین محصولاتی وجود ندارد. بنابراین اقتصادهای پیچیده اقتصادهایی اند که می توانند حجم زیادی از دانش مرتبط را در قالب شبکه های بزرگ افراد گردهم جمع کرده و مجموعه متنوعی از کالاهای دانش بر را تولید کنند. به عکس، اقتصادهای ساده، پشتوانه ضعیفی از دانش مولد داشته و کالاهای کمتر و ساده تری تولید می کنند که مستلزم شبکه کوچکتری از تعاملات است.

 شاخص پیچیدگی اقتصادی از جهات متعددی به ویژه از دیدگاه محیط نهادی دارای اهمیت است. از این دیدگاه، اقتصاد پیچیده دارای سازوکارهایی تثبیت شده و قابل اعتماد برای ثبت اختراعات، سازوکارهایی مناسب و با ثبات برای تجاری کردن اختراعات، نظام حقوقی کارآمد در تضمین قراردادها و نظام مالی کارآمد برای تامین مالی فرآیند تولید به ویژه تولید کالاهای دانش بنیان است.

شاخص پیچیدگی اقتصادی نشان می دهد که چطور تنوع صادرات می تواند نمایانگر اختلاف توسعه یافتگی اقتصادی آشکار بین کشورها باشد. این شاخص نسبت به سایر شاخص ها (مانند حکمرانی خوب و توسعه انسانی) بهتر و دقیق تر می تواند رشد اقتصادی و حجم فعالیت های اقتصادی یک کشور را بازتاب دهد.

ایران طبق شاخص پیچیدگی اقتصادی در سال 2012در بین 144 کشور در رتبه 110 ام جهان و در کنار کشورهایی مانند کامرون، ساحل عاج، قطر ، زامبیا ، نیکاراگوا و الجزایر قرار گرفته است و با آخرین کشورها فاصله چندانی ندارد.

رتبه ایران در شاخص پیچیدگی اقتصادی طی 50 سال اخیر بدتر شده و از رتبه 64 در سال 1964 به رتبه 110 در سال 2012 رسیده است.

از سوی دیگر ترکیب صادرات ایران در سال 2012 نشان می دهد که مهمترین کالاهای صادراتی ایران، به عنوان یک کشور متکی بر منابع نفتی، نفت خام با سهمی بیش از 70 درصد از کل صادرات کشور و سپس فرآورده های نفتی و پتروشیمی و مواد معدنی است. این ترکیب سبد کالاهای صادراتی ایران که از منابع طبیعی به دست می آیند بر اساس طبقه بندی کالاها به لحاظ میزان پیچیدگی، عموما در شمار ساده ترین کالاها جای می گیرند.

در بخش واردات نیز، کالاهای کشاورزی و اساسی و کالاهای دانش بر مانند انواع ماشین آلات، داروها و قطعات خودرو، سهم عمده ای در واردات کشور دارند. در مجموع، ساده بودن و تنوع نداشتن کالاهای صادراتی، اساسی و دانش بر بودن و تنوع داشتن کالاهای وارداتی و نیز محدود بودن تعداد طرف های تجاری از مهمترین عواملی است که آسیب پذیر بودن شدید اقتصاد کشور را نشان می دهد.

در همین حال مقایسه رتبه شاخص پیچیدگی اقتصادی ایران با کشورهای کره جنوبی، ترکیه، مالزی، پاکستان و مصر، طی پنجاه سال اخیر نشان می دهد رتبه پیچیدگی اقتصادی کشورهای ایران، مصر و پاکستان بدتر شده و در مقابل، رتبه کشورهای کره جنوبی ، مالزی و ترکیه بهبود یافته است.دکتر محمد واحدی اقتصاد دان وعضو هیات علمی دانشگاه آزاد در گفتگو با قدس آنلاین به بررسی نقاط مبهم و تاریک پیش پیا تولیدات دانش بنیان در ایران پرداخته است ..

یکی از مسائل مشکل ساز در تولیدهای دانش بنیان کپی برداری و عدم حاکمیت قانون کپی رایت در ایران است با توجه به این مساله آیا می توان به توسعه اقتصاد و تولیدات دانش بنیان امیدوار بود؟

اگر  بخواهیم اقتصاد دانش بنیان را به عنوان یکی از راهکارهای توسعه اقتصادی عملیاتی و اجرایی کنیم باید به  اصول خاصی اهمیت داده و آن را عملیاتی نماییم  ،به عنوان مثال در اقتصاد دانش بنیان که اساس کار آن تحقیقات است باید سازندگان و تولید کنندگان اقتصاد به صورت کامل از دانش و تکنولوژی که در اختیار دارند اطمینان داشته باشند که  قانونی شدن و تصویب  کپی رایت الزامی می شود .زیرا اقتصاد دانش بنیان چیزی شبیه اقتصاد فولاد ، صنایع نفت و گاز نیست که  حجم آورده زیادی بخواهد تفاوت آن در  بیشترین تمرکز روی دانش و فناروی است  که در اختیار آن شرکت ها قرار داده می شود. اگر امنیت خاطر بالایی برای  شرکت ها و محققان  ایجاد نماییم مبنی براینکه اطلاعات و تکنولوژی کسب شده تنها به صورت انحصاری در اختیار خودشان قرار می گیرد در این مرحله اولین گام برای توسعه تولیدهای دانش بنیان برداشته ایم . متاسفانه یکی از نقص های کشور ما همین مساله است .پرسنلی برای این کار استخدام می شوند که متاسفانه  بعد از رسیدن به تکنولوژی با سرمایه اندکی می توانند  کار را جای دیگری پیاده کنند وصاحبان سرمایه و فکر نمی توانند به اعضای مجموعه خود اعتماد صددرصدی داشته باشند  این  مساله  یکی از بزرگترین نقص هاست که حاکمیت بر تکنولوژی را در ایران زیرسوال برده  و بحث انحصار تکنولوژی را با خطراتی مواجه می کند .بنابراین اگردرصدد توسعه اقتصاد دانش بنیان باشیم باید قبل از هر مساله ای با تمهیدات قانونی مناسب و محکم راه چاره ای برای انحصار فناوری و قانون کپی رایت بیندیشیم.

-به هر حال دانشگاه ها در تولیدات دانش بینان نقش ویژه ای دارند دولت برای ارتباط دهی بیشتر دانشگاه و نعت کشور چه تمهیداتی باید بیندیشد و دولت چگونه از این همکاری سود خواهد برد؟

مسلما قبل از هر چیزی باید این مساله را اثبات نماییم که  اقتصاد دانش بنیان  چقدر می تواند  راهگشای مسائل کشور باشد.با نگاهی به مجموعه عملکرد ایالات متحده آمریکا  در سال 2011 تحقیقاتی بر آورده و تاثیرات اقتصادی شرکتهای دانش بنیان ماحصل حضور فارغ التحصیلان دانشگاهی را اینگونه اعلام کرد که  فقط شرکت هایی که فارغ التحصیلان یک دانشگاه ایجاد کرده و در آن برنامه های دانش بنیان را عملیاتی کرده بودند  گردش مالی ان شرکت ها اقتصاد هفدهم دنیا شده بود ! یعنی فارغ التحصیلان یک دانشگاه به تنهایی به اندازه  اقتصاد هفدهم دنیا منبع مالی به دست آورده بودند بنابراین این تحقیقات  اهیمت دانش و تکنولوژی را  بیش از پیش آشکار می کند که توجه به اقتصاد دانش بنیان می تواند  راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات باشد  .ما باید به نسخه ها و راه حلهای  کلی که همه دنیا یعنی اقتصاد های  برتر دنیا  آن بر  تمرکز کرده اند توجه نماییم که آن چیزی جز اهتمام به کسب علم ودانش نیست .بی شک شرکت های دانش بنیان با کمک  دانشگاه های معتبر در این عرصه ورود کرده اند . اساس کار در همه دنیا به این صورت است که  یک صنعت مادر را به عنوان یک مقصد در نظر می گیرید و تمام سرمایه گذاریشان را  روی دانش مادر و صنعت مادر قرار می دهند .صنعت مادر صنعتی پایه است مثلا مثل ساخت قطعات الکترونیک متریال ها و آلیاژهای جدید نه صنعتی شبیه خودروسازی که هر چهار سال یک بار باید عملا نوسازی کامل در آن صورت بگیرد اگر دانشگاه ها به این سمت بروند مانند همه دنیا دولت باید هزینه قابل توجهی را به عنوان بودجه  به این بخش اختصاص دهد . در بخش تکنولوژی و دانش که عمدتا هم سرمایه گذاری روی مسائل پایه ای است مانند  ساخت ترانزیستور، آلیاژهای مختلف،  فلزات مختلف که دانشهای مادر و پایه هستند که در کشور ما هیچ کاری روی آن انجام نمی شود. ما سی چهل سال پیش برای صنعت فولاد حرکتهایی انجام دادیم اما متاسفانه در بخش تولید آلیاژ هنوزدر ابتدایی ترین سطح عمل می کنیم  .بنابراین  دولت باید هزینه های قابل توجهی را سرمایه گذاری کرده، ارتباط مطلوبی بین دانشگاه و صنعت برقرار کنند به این صورت که صنعت مشکلاتش را با دانشگاه مطرح کند و جلساتی به صورت هفتگی یا ماهیانه گذاشته شود .دولت باید  سرمایه اولیه را در اختیار  دانشگاه ها قرار داده و دانشگاه نیز  محصولش را در اختیار صنعت قرار می دهد. صنعت ظاهرا پولی برای تکنولوژی و دانش پرداخت نمی کند اما از طرفی دولت می تواند با برنامه منظم اقتصادی از تولید کارخانه ها مالیات های قابل توجهی دریافت کند تا هزینه و سرمایه ای که متقبل شده را مجددا با بهره و سود بیشتری به  صندوق خود بازگرداند و از سوی دیگر وقتی جلوی واردات را می گیرد دولت عملا از خروج ارز از کشور جلوگیری می کند و به این ترتیب از دو طرف سود می برد یعنی عملا چرخه تولید کشور به راه افتاده و  سود آوری می کند .این مساله  راه حلی است که همه دنیا پیش گرفته اند و مستلزم این است که با برنامه ریزی کامال از سوی  دولت و اختصاص بودجه های کامل  ارتباط صنعت با دانشگاه  و حل مساله از طریق دانشگاه آن هم به صورتی که به محصول و تکنولوژی منجر شود که متاسفانه در کشور ما هر سه تای این بخش ها به صورت مجزا کار می کنند و مادامی که مجزا عمل می کنیم محصول ما چیزی جز خام فروشی نخواهد بود . به عنوان مثال در دانشی مثل تولید سیستم های ابزار گر شاید هزینه اولیه ای که در تکنولوژی ان صورت می گیرد متریال خامی که مصرف می کنیم زیر چهل یا پنجاه دلار باشد اما محصولاتی که تولید می کند روی 600 تا 700 دلار به بالا است .یا مثلا درصنعت فولاد، مواد خام را تولید کردیم و تمام محصولی که به آن رسیدیم یک سری فولاد در حد متریالهای پایه و کم ارزش از نظر آورده است . اما کشورهای دیگر متریال خام ما را می گیرند و با تکنولوژی و دانشی که عمدتا دانشگاه هاشون تولید کردند به فولادهایی تبدیل می کنند که ارزش بالایی دارد و عمدتا این مشکلات باید توسط دانشگاه برطرف شود و این چرخه تا وقتی تکمیل  نشود این روند قطعا تداوم می یابد و عملا در این زمینه پیشرفت خاصی مشاهده نخواهد شد .

-دولت بودجه دویست میلیون دلاری برای تولید دانش بنیان در نظر گرفته است به نظر شما این بودجه  کفایت می کند؟

طبق آمارها  در کشوری مثل آمریکا تا سال 2005 مبالغ بودجه های تحقیقات دانش بنیان خیلی زیاد نبود اما از سال 2013 به بعد نزدیک به 50 تا 60 درصد بودجه به مباحث تحقیقات اختصاص داده شد . این که بگوییم  این بودجه چقدر پاسخگوی نیازهای تحقیقاتی ما است  بودجه مناسبی نیست .به هر حال برای تحقیقات هرچقدر هزینه کنیم باز هم به سرمایه گذاری های دیگری نیازمندیم . باید به این مساله توجه کردکه  شرکت های دانش بینان همانند  شرکت های خودروسازی  زود بازده نیستند که با تولید محصولی در کمترین زمان  به درآمد برسند .عملا وقتی شما با شرکت های دانش بنیان در تماس هستید باید هزینه های تحقیقاتی قابل توجهی به آن اختصاص دهید و افق بازدهی آن را به بالای پنج تا ده سال برسانید  .به هر حال دویست میلیون دلاربرای این بخش ،بودجه مناسبی نیست . اما برای شروع کار و توجه به تولید های دانش بنیان می تواند رقم خوبی باشد به شرطی که این مبلغ نیز درست مدیریت شود. در حال حاضر تمام سرمایه ما در بحث های داشن بنیان سرمایه انسانی است . بی تردید  کشوری که تا کنون در تولید دانش بنیان سرمایه گذاری نداشته و اکنون با سرمایه  200 میلیون دلاری وارد این عرصه شده است گام مناسبی برداشته است و جای امیدواری دارد. اما برای خارج شدن از خام فروشی نیازمند  سرمایه گذاری های بیشتری هستیم زیرا بسیاری از کشورها بالای پنجاه درصد سرمایه را در این بخش هزینه می کنند و هم اکنون جزء اقتصادهای  برتر دنیا هستند. بنابراین هنگامی که همه کشورهای پیشرفته چنین روندی را در پیش گرفته اند ما نیز می بایست  رویه انها را پیش بگیریم .اما یکی از مباحث مهم در رابطه با بودجه اختصاص داده شده  انضباط مالی است ، مشکلی که در همه حوزهها از آن رنج می بریم .متاسفانه باید گفت اگر انضباط مالی ومدیریت و نظارتی جامع بر سرمایه داده شده صورت نگیرد مطمئنا  بیست الی سی درصد این پول به تولید دانش بنیان اختصاص داده می شودو مابقی آن صرف مسائلی می شود که هیچ ارتباطی به تولید دانش بنیان ندارد.

-به نظر شما چه سازو کارها واقداماتی را باید برای پیشرو شدن تولیدات دانش بنیان در کشور در نظر بگیریم؟

-به هر حال سیستم مدیریتی کشور باید به صورت یکپارچه در توجه به تولید دانش بنیان با هم همگام شوند به نحوی که بخش های مختلف دولتی ،دانشگاهی و خصوصی به صورت  جزیره ای عمل نکنند. مثلا کشوری مثل کانادا 25 سال پیش تصمیم بر صنعتی شدن گرفت ، با تحقیقات مختلف به این نتیجه رسید با توجه به اینکه صنایع خودروسازی پیشرفته دیگر کشورها  رقبای بزرگی برایش می شوند در صنعت خودور سازی نمی تواند حرفی برای گفتن داشته باشد ، بنابراین تمرکز خود را بر روی مواد هوشمندقرار دارد و دولت کانادا در این زمینه سرمایه گذاری قابل توجهی صورت داده و اهداف خود را در سرمایه گذاری مشخص نمود .از این رو با توجه به اینکه ایران دارای مواد معدنی و ذخایر نفتی و گازی قابل توجهی است  همانند کانادا باید تلاش خود را برحوزه هایی قرار دهد که در دنیا  حرفی برای گفتن داشته باشد و در عرصه ای وارد شود که بتواند به نحو احسن در اقتصاد جهان تاثیر گذار شود و خود را در آن حوزه بیش از پیش به صورت جهانی مطرح نماید.

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.