داستان رکود شاید سابقه ای به قدمت پیدایش تئوری‌های اقتصادی داشته باشد، اما انگار اولین بار آمریکایی ها بودند که خیلی آشکار و واضح و عمیق و با «هراس ۱۸۳۷» رکود را تجربه کردند.

سرانجام بانک مرکزی هم «رکود» را تأیید کرد

 ایستگاه / مجید تربت زاده : پیش از این ها «تورم» نقش منفی و شخصیت سیاه تمام داستان‌ها و مشکلات اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی سال‌های اخیر بود. تا مدت‌ها انگار کام کارشناسان و مسؤولان را با «تورم» برداشته بودند، چون هرساله  این قدر از تورم و آثار تورمی بد می‌گفتند که ما هم چاره ای نداشتیم جز اینکه در تحلیل‌های شخصی و غیر تخصصی خودمان  هرچه بد و بی‌راه را که می‌شناسیم نثار غول بی شاخ و دُم تورم کنیم. اما دو سه سالی هست که «رکود» وارد صحنه شده است تا مردم متوجه باشند که در داستان مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور، فقط یک عامل و یک نقش منفی  وجود ندارد. نویسنده داستان(شما بخوانید شرایط اقتصادی) می‌تواند هرجای داستان ،شخصیت‌های مثبت یا منفی اش را وارد صحنه کند و صفحات داستانی مربوط به روزهای اخیر اقتصاد ایران، انگار صحنه هنرنمایی «رکود» است.

  اصلاً این رکود یعنی چه( اول مرغ بود یا تخم مرغ؟)
اهالی اقتصاد می‌گویند، وقتی که بازار پر بشود از کالاهایی که فروش نمی روند، کم کم تولید کاهش پیدا می‌کند و به مرور کارگاه‌ها و کارخانه ها کم کار و تعطیل می‌شوند، بیکاری شکل می‌گیرد و شدت پیدا می‌کند و همین بیکاری منجر به کاهش بیشتر تقاضا برای خرید کالا می‌شود و..... این‌ها یعنی «رکود»!
البته با این تعریف شما هم متوجه شدید که نه تنها به پاسخ پرسش‌هایتان در باره تعریف ساده و ملموس رکود دست پیدا نمی کنید، بلکه پرسشی شبیه به معمای «اول مرغ بود یا تخم مرغ» هم به مشکلاتتان اضافه می‌شود. ما اقتصاد نخوانده ها که بلد نیستیم آکادمیک فکر کنیم، الان مانده ایم اول«رکود» بود که باعث  کاهش تقاضا شد یا کاهش تقاضا و فروش نرفتن کالاها باعث تعطیلی صنعت و بیکاری و در نهایت رکود شد؟
داستان رکود شاید سابقه ای به قدمت پیدایش تئوری‌های اقتصادی داشته باشد، اما انگار اولین بار آمریکایی ها بودند که خیلی آشکار و واضح و عمیق و با «هراس 1837» رکود را تجربه کردند. شدیدترین بحران بانکی تاریخ آمریکا و رکودی 6 ساله، اقتصاد این کشور را چنان فلج کرد که اسمش را گذاشتند هراس 1837.
اما سال 1929 فاجعه بزرگ‌تر رسید و رکودی که از اقتصاد آمریکا آغاز شده بود، تمام کشورها را فرا گرفت؛ طوری که نظریه‌های اقتصاددانان بزرگ در باره تعریف وعلل رکود اقتصادی را به چالش کشید و ناکارایی برخی از آن‌ها را ثابت کرد.

  رکود خودمان، رکود خودمانی
بر خلاف مردم که  سر تعریف رکود اختلاف نظری  ندارند و اینجا و آنجا  بیکاری، کاهش تقاضا و.... سایر نشانه‌های این پدیده را می‌بینند و لمس می‌کنند و حتی با آن انس گرفته و خودمانی شده اند ،کارشناسان و مسؤولان  در تعریف و حتی بود و نبود رکود، اختلاف نظر دارند. برخی معتقدند وقتی می توانیم بگوییم رکود که 6 ماه متوالی ،رشد اقتصادی کشور صفر یا کمتر باشد. برخی دیگر می‌گویند رشد اقتصادی و آماری را بی‌خیال ! اصلاً اینجور رشدی ملاک نیست چون در کشوری مثل چین نزدیک شدن به رشد
 7 درصدی خودش به معنای رکود است، در حالی که مثلاً در آمریکا رشد 7 درصدی اقتصادی، خوشحال کننده است.
واقعیتش این است برای من و شما هم تا امروز این اختلاف نظرها و آمار رشد و غیره مشکل چندانی را حل نکرده است و دعوای کارشناسان و سیاسیون بر سر رکود و تورم و بود نبود هرکدام، یک طرف و نشانه ها و آثاری را که مردم در زندگی و معیشت خودشان مشاهده و لمس می‌کنند، طرف دیگر. حالا کارشناسان بگویند این رکود در تاریخ  ایران بی‌سابقه یا با سابقه است، درون زاست یا برون زا، ممکن است در نهایت با انفجار‌های تورمی همراه شود و رکود و تورم قاطی هم بشوند و پدیده «رکود تورمی» شکل بگیرد و پدر معیشت مردم را بیاورد جلوی چشمشان.
مهم این است که ته این حرف‌ها و دعواها، مسؤولان کاری کنند که نه فقط با آمار و درصد رشدی اقتصادی روی کاغذ، بلکه در زندگی روزمره مردم و معیشت شان شاهد نشانه‌های رشد و خروج از رکود باشیم وگرنه عالی جناب «رکود» بدون توجه به بود و نبود تحریم‌ها، سرنوشت برجام و بسته‌های خروج از رکود دولتی، همچنان درعرصه اقتصاد ما جولان خواهد داد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بیکار IR ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    12 0
    به داد تحصیلکرده های بیکار برسید به داد سفره خالی مردم برسید به داد مجردایی که از ترس بیکاری نمیتونن ازدواج کنن برسید