فرهنگ/ خدیجه زمانیان : هفته گذشته در همین صفحه مطلبی نوشته شد در خصوص معلمی ‌که در دو مدرسه طرحی پیاده کرده که بر اساس این طرح دانش آموزان را با مطالعه کتاب آشتی داده است. امروز هم می‌خواهیم از مدیر مدرسه‌ای صحبت کنیم که با اجرای یک طرح عزمش را جزم کرده تا اهالی یک یا چند روستا را با کتاب آشتی داده و فرهنگ مطالعه را در میان آن‌ها گسترش دهد.

طرحی که اهالی یک روستا را کتابخوان کرد

 

 جرقه یک طرح
آقای مدیر از مشهد راه افتاده و مثل هر روز می‌خواهد به مدرسه محل خدمتش برود. رادیو گزارشی پخش می‌کند و در آن از آمار سرانه مطالعه مردم ایران می‌گوید. خانم مجری بعد از ارایه آمار هشدار می‌دهد که بر اساس این آمار بین کتاب و مردم جامعه فاصله ایجاد شده است.
روستای آقای مدیر هم به هر حال جزئی از همین کشور است و این آمار در آن‌جا هم صدق می‌کند.
مدیر مدرسه و همکارانش حدود دو سال است در روستای محل خدمتشان «مارشک» و روستاهای اطراف کتابخانه‌ای دایر کرده‌اند. این کتابخانه حدود 16 هزار جلد کتاب دارد و با آنکه اهالی روستا در ایجاد این کتابخانه سهیم بوده‌اند اما آن طور که انتظار می‌رفت از کتابخانه استقبال نشد.
البته توجیه‌هایی هم از سوی برخی اهالی مطرح می‌شد، مثلا پیش‌تر اهالی روستا به آقای مدیر گفته بودند به دلیل کوهستانی بودن این منطقه و سردی هوا از آبان ماه و یخبندان شدن کوچه‌ها عبور و مرور در این ناحیه سخت می‌شود و شاید همین دلایل باعث شده آن‌ها کم‌تر به کتابخانه مراجعه کنند.  مدیر تصمیم می‌گیرد حالا که مردم به سراغ کتاب نیامدند، او کتاب را برای آن‌ها ببرد.
 
  کتابخانه سیار

«سیداسعد فیض» ابتدا لیستی تهیه می‌کند از خانواده‌هایی که در منزل آن‌ها افراد باسواد زندگی می‌کنند. در مرحله دوم پلاکاردی آماده می‌کند و روی آن می‌نویسد: «کتابخانه سیار».
 در گام بعد، روی الاغی خورجینی می‌اندازد و خورجین را پر از کتاب می‌کند. سپس پلاکارد را هم روی الاغ طوری می‌بندد تا دیده شود و همه اهالی روستا از طرح جدید آقای مدیر مطلع شوند.
او سپس لیست را بر می‌دارد و همراه با آدرس خانه‌های مشخص شده به سراغ تک تک خانه‌های روستا می‌رود و طرح «کتابخانه سیار» را توضیح می‌دهد:« از این به بعد روزهای شنبه کتاب برایتان می‌آورم. هفته بعد همین روز می‌آیم تا کتاب را تحویل بگیرم و کتاب جدید به شما بدهم.»
اگر اهالی با سواد روستا سفارشی هم داشته باشند و کتاب خاصی مدنظرشان باشد مدیر مدرسه سفارش آن‌ها را در دفترش یادداشت می‌کند تا هفته بعد کتاب دلخواهشان را برای آن‌ها ببرد.
این طرح فقط شامل کتاب نمی‌شود، حتی مجله‌های تاریخ گذشته‌ای که در دکه‌های روزنامه‌ها با قیمت پایین به فروش می‌رسد، خریده می‌شود و در اختیار اهالی روستا قرار می‌گیرد تا اهالی از مطالب خواندنی و کاربردی آن‌ها استفاده کنند.
فیض می‌گوید:«یک روز به دفتر روزنامه قدس آمدم تا اشتراک آن را برای اهالی بگیرم. در دفتر روزنامه چند پوستر ضریح امام رضا(ع) دیدم. آن‌ها را برداشتم و برای اهالی روستا بردم. این پوسترها الان روی دیوار خانه روستائیان است. آن‌ها از روزنامه هم استقبال کردند و از مشتریان پروپا قرص آن هستند.»

  کم هزینه‌ترین راه تغییر فرهنگ
فیض اصرار دارد این طرح را خودش اجرا کند. می‌گوید: «با توجه به اینکه ده سال در این روستا خدمت می‌کنم اهالی روستا مرا می‌شناسند. برای آن‌ها خیلی مهم است که مدیر مدرسه به سراغ آن‌ها رفته و به آن‌ها کتاب می‌دهد. با آنکه بیشتر از دو ماه از اجرای طرح کتابخانه سیار نگذشته اما اهالی روستا از این طرح استقبال کرده‌اند. اگر هفته‌ای به خانه‌های آن‌ها نروم تماس می‌گیرند و پیگیری می‌کنند.»
این مدیر معتقد است:« اگر قرار است تغییری در رفتار مردم یک جامعه حتی یک جامعه کوچک روستایی ایجاد شود باید فرهنگ آن جامعه تغییر کند و ساده‌ترین و کم هزینه‌ترین راه تغییر فرهنگ هم رواج مطالعه است. مطالعه در رفتار افراد تغییر ایجاد می‌کند.»
فیض با بیان اینکه ماهواره در روستا طرفداران زیادی دارد و تاثیر مخرب این رسانه در روستا به دلیل شرایط فرهنگی حاکم بر روستا از شهر بدتر است، اظهار می‌کند:«به نظر من مهم‌ترین راه مقابله با این مسأله، تسری مطالعه و بالا بردن آگاهی مردم است.»
به گفته فیض این طرح می‌تواند در محلات شهرها هم اجرا شود، به این صورت که شورای اجتماعی محلات چند نفر از افراد علاقه‌مند را موظف کند تا کتاب‌های خوب را دم خانه‌ها ببرند. می‌گوید:« طرح‌های فرهنگی فقط با تلاش‌های مردمی ‌نتیجه بخش خواهد بود و حرکت‌های دستورالعملی هیچ وقت نتیجه بخش نیست، همان‌طور که تا به حال هم نبوده است.»

  جهاد ادامه دارد
سید اسعد فیض، لیسانس آموزش ابتدایی دارد و متولد1344 مشهد است. او با 28 سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش، اکنون مدیر مجتمع آموزشی و پرورشی شهید شاکر است. او که خود ساکن مشهد است، هر روز مسافت خانه تا مدرسه روستایی را می‌رود و بازمی‌گردد.  فیض در 16 سالگی به جبهه رفته و نشان جانبازی دارد. معتقد است انعطاف پذیری و خدمتگزاری را از جبهه یاد گرفته است و برخلاف گمان برخی‌ها، جهاد هنوز ادامه دارد، اما در جبهه فرهنگ.

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.