شب گذشته وحید جلیلی به برنامه شهر فرنگ شبکه خبر آمد و از جشنواره مردمی عمار، رابطه دولت و سینما حرف زد و البته انتقادهایش به وضعیت فیلمسازی سینمای ایران را مطرح کرد.

 سینمای ایران، حتی دغدغه سینما هم ندارد

به گزارش قدس آنلاین و به نقل از تسنیم، وحید جلیلی مسئول شورای سیاست گذاری جشنواره عمار در برنامه «شهر فرنگ» شبکه خبر در پاسخ به این سئوال که وجه تسمیه این جشنواره چیست و چرا این نام برای جشنواره برگزیده شده است، گفت: همانطور که می دانید، اولین جشنوازه عمار در سال 1389 برگزار شد. حوادث 1388 برگرفته از مسایل سیاسی و نیز مسایل اجتماعی کشور بود. یک بی توازنی شکل گرفته بود در میان گروه ها و جشنواره عمار با همان هدف شکل گرفت. بعد از حوادث 1388 کلمه عمار زیاد شنیده می شد. حضرت عمار یاسر در زمان پیامبر و در اعصار فتنه وظیفه اطلاع رسانی و غبارروبی از چهره اسلام بودند. این کلید واژه در سال 1388 خیلی مهم بود در سپهر جامعه شناسی سیاسی ایران و به دنبال آن، ما هم تصمیم گرفتیم این کلید واژه را رها نکنیم و تا کنون هم از این اسم به درستی انتخاب شده و ما نیز تغییر نداده ایم.

وی در ادامه در خصوص تغییراتی که این جشنواره در فضای هنری و به ویژه در فضای سینمایی کشور ایجاد کرد است، گفت: ادبیات سینمای ایران چند وقتی است که در جا می زند. بخش مهم از معضلی که ما داریم، سازمان تماشای سینماست. سینما تنها محلی است که به نام جایی که در آن عرضه می شود، خوانده می شود. سینما جایی است که مردم جمع می شوند و دقایقی را در آن سپری می کنند. متاسفانه سازمان تماشایی که در سینما داریم، نتوانسته است، جمعیت 80 میلیونی را به خود جذب کند. باید ببینیم که چه اتفاقی باید بیافتد. شیوه ارائه آثار سینمایی را برای دستیبابی مخاطب عام راحت تر کنیم. ما هم اسمش را در جشنواره صفت مردمی نهادیم برای اینکه از همان ابتدا مشخص کرده باشیم که می‌خواهیم برویم سراغ همه مردم و نه قشر سینماروی خاصی. الان وضعیت به گونه ای شده است که فیلمی را دویست هزارنفر ببینید تیتر می‌زنند ورود فیلم به باشگاه میلیاردی‌ها و همه توهم می‌زنند که فیلم دیده شده است. مجموع ادبیات سینمایی هم که ما داریم نتوانسته است، راه حلی برای برون رفت از این قصه ارائه بکند. عمار از این حیث دارد تلاش می کند، یک مخاطب جدیدی را به سینما وارد بکند. مجموع پیامک‌هایی که به جشنواره عمار شد در یک نسبت معمول، ما حدود 80، 90 هزار شماره تلفن داریم که به ما پیامک زده‌اند و اگر فکر کنیم که از هر 5 نفر یک نفر پیامک زده باشد، شاید با میزان مخاطبان سینمای ما برابری کند. علاوه بر آن و مهم‌تر از آن، خیلی از این مخاطبان در روستاها هستند. در مناطقی که اساسا دسترسی به سنما وجود ندارد. تا کی باید صبر کرد تا در چند ده سال آینده، به آن مناطق هم سینما برسد. از این نظر عمار در حال انجام یک تجربه در حال تکامل است.

جلیلی همچنین در مورد اطلاق صفت مردمی به جشنواره عمار گفت: این صفت فقط به جهت تاکید آورده شده است و نافی مردمی بودن سایر جشنواره‌ها نیست.این تاکیدی است برای اینکه هم دست‌اندرکاران جشنواره متوجه باشند که اینجا یک محفل نخبگانی نیست و این خطر مردمی گم نشود. این بحث مردمی البته فقط منحصر به مکان‌های اکران نیست و بیشتر مربوط به موضوعاتی است که شما در فیلم‌های این جشنواره می‌بییند. بببیند ما در سالهای اخیر، به صورتی کاملا افراطی به مساله فرم پرداختیم و سینما را در فرم خلاصه کردیم. اگر این گزاره درست باشد خب چه لزومی به ادامه مسیر سینمای ایران هست. در سینمای جهان سالانه صدها فیلم با تکنیک و فرم درجه یک ساخته می‌شود که قابلیت پخش عمومی در ایران را هم دارد. اما واقعیت این است که همه چیز فرم نیست. مردم دوست دارند موضوعات خودشان را در سینما بببیند. خودشان را ببیند. مطمئنا هر چه قدر بشود تکینک‌ها و فرم‌های سینمایی را بهتر به کار گرفت باید استفاده کرد، اما نمی‌توان به این بهانه از این همه  موضوعات ملی گذشت. عمار دارد این کار را می‌کند. کورسویی ایجاد می‌کند تا تلاش کرد تا هزاران سوژه و موضوع سانسور شده، کمی به یادمان بیاید.

رئیس شورای سیاست‌گذاری جشنواره عمار همچنین به ایجاد توزان میان فرم و محتوا در هر دو طرف ماجرا اشاره کرد و گفت: البته فرم بماهو فرم در واقع ناقض خودش است. یعنی شما وقتی می‌توانید فرم را به کمال برسانید که محتوایی درجه یک وسط باشد. معمولا هم پرمحتواترین فیلم‌های سینمای ما خوش‌تکنیک‌ترین فیلم‌های ما هم بوده است. سالهاست که گفته می‌شود که سینما دو بعد هنر و صنعت دارد، اما هم اکنون باید به بعد دیگری به نام رسانه هم اشاره کرد. فیلم متوسطی به نام «آرگو» چگونه در آمریکا اسکار می‌گیرد و در طراز درجه یک سینمای هالیوود قرار می‌گیرد. در حالی که اگر بخواهد صرفا با معیارهای صنعتی و هنری ارزیابی شود هیچ گاه در این جایگاه قرار نمی‌گیرد.

جلیلی ادامه دارد: سالها در مورد ارزش فرم در سینمای ایران صحبت شد، اما چه قدر به سرگرمی و جذابیت سینمای ایران کمک کرد؟ اگر سوژه و محتوا اهمیتی ندارد، چرا سینمای ایران تعطیل نمی‌شود. این ارزش‌های فرمی و تکنیکی شرط کافی است، اما شرط لازم نیست. شرط لازم این است که شما بروی در مسیر فرهنگ و تاریخ خود و داشته‌های خود را بیرون بکشی، قهرمان‌های خود را به روی پرده بیاوری. خیلی جالب است که ما در واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی و تاریخی خود ده‌ها هزار قهرمان داریم و به یکباره، جو ضدقهرمانی در سینمای ایران به راه می‌افتاد. قهرمان‌هایی که به شدت بار دراماتیک دارند و توجهی به آن نمی‌شود و سینمای ایران در واقع خودش را از دو چیز محروم می‌کند: از یک طرف مخاطب میلیاردی در دنیا که به شدت عطش دارد که ایران را بشناسد و از طرف دیگر خودش را از هزاران جنبه دراماتیک محروم می‌کند. رهبر انقلاب در دیداری که با کارگردان‌ها داشتند گفتند که چرا نمی‌روید زندگی شهید برونسی را بسازید. مشکلی که ما امروز در جامعه مان داریم این است که تخیل هنرمند ما از واقعیت جامعه ما عقب مانده است.

مدقق از جلیلی در مورد استفاده او از واژه سانسور پرسید و گفت این سانسور چه‌گونه شکل گرفته است. جلیلی اشاره ای به نام برنامه کرد و گفت انگار از ابتدا در جامعه هنری و رسانه‌ای ما این سانسور وجود داشته است که سینما فقط باید شهرفرنگ را نشان داد. اتوپیای غرب را.

 چرا سینمای ایران نتوانسته منطقه را تسخیر کند

مدقق در ادامه ادعا کرد برخی می‌گویند که دست اندرکاران جشنواره عمار، مخالف سینمای فعلی ایران هستند. جلیلی در پاسخ گفت: سینمای فعلی ایران که یک کل به هم پیوسته نیست. خود سینما را که نگاه می‌کنید، طیف‌های گوناگونی دارد. اصل اول این است که ظرفیت فنی سینمای ایران را باید قدر دانست. بحث ما این است که چرا از پتانسیل و ظرفیت سینمای ایران به درستی استفاده نشده است.

ما می‌گوییم که چرا سینمای ایران نتوانسته است منطقه را تسخیر کند. چرا فیلم‌های نتوانسته در کشورهای منطقه مثل پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، لبنان، عراق و سوریه حاکم نشده است. می‌‌توانسته چنین کاری را بکند. اگر رویکردها تغییر کند و از آن نگاه شهرفرنگی فاصله بگیرد. اگر از سینمایی فاصله بگیرد که صرفا ترویج اتوپیای دیگری است. در سال سینمای ایران نزدیک صد فیلم سینمایی تولید می‌شود که نام سینمای ایران را روی آن می‌گذارند ولی 90 فیلمش فقط برای میدان ونک به بالاتر است. این سینما، سینمای شمال تهران است که شناسنامه جعلی سینمای ایران را دارد.

وی افزود: رنگین کمان اقوام ایرانی، جذابیتهای بصری طبیعت ایران، کوه، کویر، دریاها و رودهای کشور ایران در کجای این سینمای ایران است. سینمای محدود روشنفکری که در یک اتاق و آپارتمان و چند خیابان تهران است را نباید همه سینمای ایران دانست.

مدقق در ادامه سوالش را اینگونه مطرح کرد: پس رابطه سینما و دولت چگونه باشد؟ چون بعضی می‌گویند که سفارشی ساز نیستیم و خودمان فیلم می‌سازیم. جلیلی در پاسخ گفت: اینگونه نظرات به خاطر این است که برخی یک سری مشهورات غلطی می‌کنند و فرصت نقد را هم نمی‌دهند. آمریکایی که خودش را اصل سینمای دنیا می‌داند، آرگو را می سازد. بن افلک کارگردان آرگو یک مصاحبه جالبی دارد و می‌گوید که اولا افتخار می‌کنم که هر دو پدربزرگ من در جنگ جهانی دوم حضور داشتند و بعد می‌گوید که تمام عوامل فیلم «پرل هاربر» برای این فیلم دستمزد نگرفتند. بعد همین فرد می‌گوید من حاضر نیستم در فیلمی با دستمزد بالا بازی کنم که احتمال بدهم سربازان جنگ جهانی از دیدن این فیلم ناراحت می‌شوند.

وی افزود: حالا ما در یک جامعه انقلابی به سر می‌بریم. ملتی که ده‌ها هزار نفر از بهترین جوانهایش را در راه آرمانهایش فدا کرده است. چطور لفظ سفارشی را به کار می‌برند و می‌آیند هنر و انقلاب را تفکیک می‌کنند. همین هنرمند می‌آید افتخار می‌کند که نشان شوالیه گرفتم. شوالیه به کسی می‌گفتند که در جنگهای استعماری بدترین جنایت ها را انجام می‌داده است، بعد هنرمند ایران می‌آید با افتخار می‌گوید که نشان شوالیه گرفتم. این سفارش نیست، پس این چیست؟ جشنواره های مثل کن، برلین سفارش نمی‌دهند.

جلیلی ادامه داد: بسیاری از فیلمسازان که ادعایی هم دارند، انگار که می‌گویند ما برای همه فیلم می سازیم به غیر از دولتی که از مردم ایران رای گرفته باشد. از آلمان و فرانسه و جاهای دیگر سفارش فیلمسازی می‌گیرند بعد سفارش ساخت فیلم پدر یا مادر سه شهید را رد می‌کنند.

این فعال فرهنگی با اشاره به حضور مادر شهیدان خالقی پور در افتتاحیه جشنواره فیلم عمار گفت: مادر شهید، از شیرین تر از جان خودش گذشته تا امنیت کشور تامین شود؛ آیا حق ندارد مطالبه خودش را با فیلمساز درمیان بگذارد.

اینجای بحث بود که مدقق بار دیگر از رابطه دولت و سینما پرسید که از نظر سازمانی چگونه باید به این رابطه نگاه کرد. جلیلی این بار گفت: برای این رابطه الگو در جهان است. شما به بی بی سی نگاه کنید. شبکه خبری که به دولت بریتانیا وابستگی دارد و صد در صد از دولت ملکه بریتانیا سفارش پذیر است. آنها برای پازل جهانی طراحی شده شان جایگاهی قائلند. حتی از ایران نیرو می‌گیرند و برای تامین اهدافشان استفاده می‌کنند. یا شبکه ای مثل «من و تو» بر اساس یک راهبرد کلانی بوجود می‌آید. هر روز یک شبکه جدید با اهداف مشخص سیاسی ایجاد می‌شود و برخی سرشان را مثل کبک داخل برف می‌کنند و می‌گویند جمهوری اسلامی باید این ها را رها کند.

جلیلی در ادامه گفت: دولت و رئیس جمهور کشور ایران باید این دغدغه را داشته باشد که مثلا چرا راجع به شهید رجایی فیلم ساخته نشده است. باید سرمایه گذاری کند تا این فیلم ساخته شود.

مجری برنامه شهر فرنگ باردیگر پرسید: پس تکلیف نقد اجتماعی  چه می‌شود؟ جلیلی گفت: اتفاقا اینجا حوزه‌ای است که نقد اجتماعی مطرح می‌شود. شما به فیلم «آژانس شیشه ای» نگاه کنید. آیا این فیلم می‌گوید که همه چیز جامعه خوب است، یا اینکه می‌گوید چقدر آدمهایش خوشبخت هستند؟ نه! «آژانس شیشه ای» فیلمی معترض و در عین حال وفادار به نظام و مردم خودش است.

ما سینمای طرح مساله نیاز داریم، نه سینمای القای بن بست!

جلیلی ادامه داد: ما سینمای طرح مساله نیاز داریم، نه سینمای القای بن بست! طرح مساله یعنی چی؟ مساله به شکل ساده اش یعنی ترکیبی از معلومات و مجهولات که به کمک معلومات بتوانی مجهولات را حل کنی.ترکیبی از داشته ها و نداشته ها. سینمای طرح مساله یعنی سینمایی که داشته های جامعه خودش را می‌بیند و بر اساس این داشته ها می‌رود آن نداشته ها را علاج می‌کند. ولی سینمایی که می‌آید می‌گوید این جامعه هیچ ندارد و فقط و فقط باید به غرب نگاه کرد و تمام مساله‌های ما یک جای دیگر حل شده است و به نتیجه رسیده است و آنجا هم غرب است. این سینما تلاش دارد که القای بن بست کند. وگرنه سینمای نقد اجتماعی یکی از ژانرهای اصلی سینمای انقلاب است که در فیلمهای مختلفی هم دیده ایم.

مجری برنامه شهر فرنگ در ادامه به حاشیه هایی اظهارات هفته گذشته جلیلی، مبنی بر عدم حمایت سازمان سینمایی از جشنواره عمار اشاره کرد و گفت: می‌گویند که مگر عمار جشنواره مردمی نیست پس دیگر چه نیازی به بودجه دولتی دارد؟ جلیلی در پاسخ گفت: پاسخ شوخی این ادعا این است که مگر دولت مردمی نیست که این‌گونه می‌گویند. باید بگویم که در این جوابیه ارشاد یک عدم آشنایی نسبت به جشنواره عمار وجود دارد که مثلا من را دبیر جشنواره خطاب کرده است درصورتی که دبیر جشنواره آقای طالب زاده هستند.

وی ادامه داد: مشکل فراتر از این حرفها است و مربوط به این دولت و دولت قبل نیست. یک بودجه مصوبی را مجلس شورای اسلامی برای جشنواره عمار قرار داده است که دولت حاضر نشده است این بودجه مصوب را اجرایی کند. با نگاه درست به جشنواره عمار می‌توان گفت که آورده این جشنواره برای سینمای ایران خیلی خوب بوده است که متاسفانه این را نمی بینند. جشنواره عمار توانسته است که انگیزه‌ها و ظرفیت‌های مردمی را پای کار بیاورد که اگر دولت می‌خواست هزینه کند میلیاردها تومان باید هزینه می‌کرد. طالب زاده یک تعبیر جالبی در افتتاحیه عمار به کار برد و گفت: جشنواره عمار به گسترش سینماتک خیلی کمک کرد. واقعا هم این گونه است. کلی پاتوق سینمایی در کشور به واسطه جشنواره عمار شکل گرفته است. اختتامیه جشنواره عمار، کارش بچه‌ها تازه شروع می‌شود. در مساجد و خانه‌ی خانواده های شهید فیلمهای عمار اکران مردمی می‌شوند.

فیلمهای مورد علاقه جلیلی

مدقق در دقیقه پایانی از جلیلی پرسید که نام چند فیلم را به عنوان سینمای مطلوبش بگوید که جلیلی گفت: در سینمای ایران از «آژانس شیشه ای» تا «بوتیک» و «نیاز» یا «قلاده های طلا» از جمله نمونه های متعددی هستند که در ژانرهای مختلف ساخته شدند که هم سینما هستند، هم ایرانی هستند و هم اینکه پر مخاطب.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.