قدس/ شیراز/ محمد سلیمانی مهر : روزگار سینماهای فارس در غربت و فراموشی می‌گذرد و آنچنان غمناک و تلخ است که می‌رود به همراه بازیگران و حتی تماشاگرانش که زمانی جزیی از همین سینماها شده بودند، به بوته فراموشی سپرده شود و به تاریخ بپیوندد.

مسؤولان استان فارس فقط نظاره‌گر تعطیلی سالن‌ها هستند/ خداحافظ سینما!

امروز دیگر از آن شوق تماشاگران که با اشتیاق فراوان قهرمان فیلم را تشویق می‌کردند و گاهی سر و صدایشان تا بیرون سالن‌ها کشیده می‌شد، خبری نیست و آن سالن‌های قدیمی دیگر رونقی ندارند که علاقه‌مندانش را جذب کند.

 شروع تعطیلی سینماها از شهرهای کوچک
تعطیلی سینماهای فارس از شهرهای کوچک شروع شد تا به کلانشهر شیراز رسید. چندین سال است درِ سینماهای شهرهای فسا، آباده، نی ریز و... بسته شده است. نه مالکان آن‌ها رغبتی برای حیات دوباره آن‌ها دارند و نه مسؤولان امر که باید آن‌ها را بر سر شوق آورند، عزمی جزم دارند. تماشاچیان نیز کاری از دستشان برنمی‌آید. سالن‌هایی که می‌توانست مراکزی فرهنگی برای جوانان این شهرستان‌ها باشد.
پس از شهرهای فارس نوبت به شیراز رسید، سه سالن سینما در سال‌های اخیر تعطیل شده و نفس‌های چهار سالن از پنج سالن سینمای باقیمانده هم به شماره افتاده است.
نخست سینما «تخت جمشید» در خیابان توحید شیراز مخروبه و آنگاه تبدیل به یک مرکز بزرگ تجاری شد، سپس سینما «آریانا» که در دوران انقلاب توسط ساواک به آتش کشیده شده بود، متروکه و تبدیل به کارگاه شد.
سینما «بهمن» که در خیابان زند قرار دارد نیز تعطیل و قرار شد پس از فروش آن و تبدیل شدن به یک مرکز تجاری عواید آن برای بازسازی سینما «ایران» و سینما «فلسطین» هزینه شود، اما حالا مخروبه‌ای بیش نیست.
سقف سینما «پرسیا» که یکی از بهترین سینماهای شیراز و حتی جنوب کشور بود، فرو ریخت و اکنون به ویرانه‌ای برای تجمع دستفروش‌ها تبدیل شده، از طرفی سینما «حافظ» هم که با فیلم‌های جذاب و پربیننده در سالیان دور همه را به خود جذب می‌کرد، به سبب غیرایمن بودن و خطرات احتمالی تعطیل شده است.
کریم تیموری مدیرسینما پرسیا به روزگار خوش سینما پرسیا اشاره می‌کند و می‌گوید: بعد از بازسازی سالن سینما را به امکاناتی مانند ویدیو پروژکتور و پخش صدای دالبی تجهیز کردیم تا مردم لذت تماشای فیلم را حس کنند، حتی نشریه سینمایی هم داشتیم و پرسیا تنها سینمای جنوب کشور بود که فیلم‌های خارجی را با زیرنویس فارسی نمایش می‌داد، اما حالا فقط افسوس می‌خوریم.


 فاجعه فرهنگی

از طرفی مهدی رنجبر رئیس اداره سینمایی فرهنگ و ارشاد فارس تعطیلی این سینماها را فاجعه‌ای بزرگ برای شهر فرهنگی شیراز می‌داند و می‌گوید: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس آمادگی خود را برای هر گونه همکاری با مالکان این سینماها اعلام کرده است.
رنجبر بر این باور است که نخستین گام باید از جانب مالکان سینما برداشته شود. ابتدا باید نیازها به صورت شفاف مطرح شود تا با نظر کارشناسان شاهد اقدام‌های مفیدی باشیم.

 ریزش مخاطب

رنجبر، ساخت یک پردیس سینمایی در این شهر را ضروری می‌داند و تأکید می‌کند: سینما در حال حاضر مخاطبان خود را از دست داده است و باید با ارایه ایده‌های نو و ایجاد سالن‌های مجهز، آن‌ها را باز هم به سینما جذب کرد.
وی درخصوص مشکلات مربوط به سینمای خصوصی پرسیا می‌گوید: این سینما از افتخارات شیراز بود و روشن شدن وضعیت آن از اولویت‌های اداره است. البته زمانی که آقای ایوبی معاون سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شیراز سفر کرد، از مالک آن دعوت شد تا مشکلات مربوط به ادامه فعالیت سینما را به طور حضوری مطرح کند، اما وی دعوت ایشان را نپذیرفت.
کریم تیموری مدیر سینما پرسیا درخصوص این دعوت می‌گوید: من برای صرف ناهار دعوت شده بودم اما به دلیل اینکه دیگر به جای مالک سینما، مدیر یک مخروبه‌ام، از رفتن به این مجلس خودداری کردم.
رسول شهابیان رئیس امور سینمایی حوزه هنری فارس نیز درخصوص تعطیل شدن «بهمن» می‌گوید: آینده سینما بهمن با سیاستگذاری حوزه هنری تعیین خواهد شد و احتمال اینکه درآمد حاصل از فروش آن به ساخت یک پردیس سینمایی اختصاص یابد، بسیار است.
شهابیان با اشاره به اینکه مخاطب سینما در چند سال اخیر ریزش کرده است، می‌افزاید: در حال حاضر سینماداری مقرون به صرفه نیست، اما این هنر سرشار از ظرفیت‌های فرهنگی بوده و باید به صورت ویژه به آن توجه شود. وضعیت سینما حافظ نیز در ابهام قرار دارد.

 سالن سینما؛ محلی برای اجرای برنامه‌های فرهنگی
امروز باید نگران نسلی شد که تجربه‌ای از حیرت در مقابل ابهت فیلم‌ها را ندارند و محدود به نمایشگری شده‌اند که کم‌ترین مناسبتی باشکوه و عظمت سینما ندارد، ولی اسمش را سینمای خانگی گذاشته‌اند!
دردناک‌تر اینکه موقع حاضر شدن در خانه عجله‌ای برای تهیه بلیت نداریم، زیرا می‌دانیم که صندلی‌ها خالی هستند و ما برای پیدا کردن شماره پای کسی را لگد نمی‌کنیم.
از همه مهم‌تر، نبود سالن سینما در شهرهای کوچک بسیار حس می‌شود، زیرا در اوقات فراغت می‌توان جوانان و خانواده‌ها را بدون دغدغه به آن سالن‌ها آورد و علاوه بر نمایش فیلم به صورت چند منظوره هنرهای دیگری هم در آن محل ارایه داد؛ هنرهایی چون اجرای تئاتر، یا شب‌های شعر محلی و سرود و موسیقی سنتی، نقالی و قصه‌گویی که می‌تواند با انواع هنرهای زیبا آمیخته شود و به عنوان وسیله جذاب مفاهیم خوب اسلامی و ایرانی فرهنگ خودمان را در بهترین قالب‌ها به تماشاگران ارایه دهد، زیرا زبان هنر فراتر از تمام
زبان‌هاست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.