در واقع این منابع هنوز نقش حیاتی را برای کشور ایفا میکنند، اما چالش بزرگ پیش روی دولت و مجلس کاهش شدید قیمت نفت است که از سال 92 شروع شده و از حدود صد دلار در هر بشکه این روزها به حدود 30 دلار رسیده است. بدتر اینکه با رقابتی که در افزایش تولید بشکههای نفت از سوی اعضای اوپک و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت ایجاد شده، احتمال کاهش بیشتر آن حداقل برای یک دو سال آینده به هیچ وجه دور از ذهن نیست. با وجود این، پرسش اساسی این است که ایران در مقابل چالش یاد شده باید چه اقدامهایی انجام دهد؟ راهکارهایش برای برون رفت از این وضعیت دشوار کدامند؟ و از مهمتر چه منابع مالی جایگزین برای جبران کاهش درآمدهای نفتی و بستن بودجه در سالهای پیش رو دارد؟
افزایش تولید
سید حسین ذوالانوار، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اگرچه کاهش قیمت نفت را توطئه مشترک آمریکا و عربستان علیه ایران میداند، اما معتقد است، باید آن را به عنوان یک پدیده ناخواسته، اما مثبت و ارزشمند دید.
وی کاهش قیمت نفت را فرصتی مناسب برای قطع تدریجی وابستگی مخارج کشور به درآمدهای نفتی میخواند و میگوید: افزایش سرمایه گذاری و تولید، بهترین راهکار ایران برای مقابله با کاهش درآمدهای نفتی است.
در اینکه افزایش تولید در همه بخشهای اقتصادی بهترین راهکار مقابله با مشکل یاد شده است، تردیدی نیست تا جایی که همه کارشناسان اقتصادی بر آن صحه میگذارند، اما دستیابی به این هدف به سرمایهگذاری در زیرساختها نیاز دارد. اتفاقی که تاکنون و بویژه در یک دهه گذشته نیفتاده است و اگر از همین امروز چنین رویکردی را در پیش بگیریم، حداقل چند سالی طول میکشد تا سطح تولیدات اقتصادی افزایش یابد و کشور بتواند از نتایج مثبت آن استفاده کند.
بنابراین میتوان آن را راهکاری درازمدت تلقی کرد.
این نماینده مجلس دراین باره میگوید: کشور و ظرفیتهای زیادی برای افزایش تولیدات و در نتیجه آن بالا بردن درآمدهای غیرنفتی حتی در کوتاه مدت دارد که اگر دولت تدبیر و امید و همچنین دولتهای آینده سعی شان بر این باشد که از این ظرفیتها و منابع موجود بخوبی استفاده کنند و به اقتصاد مقاومتی هم توجه کافی نمایند، طولی نمیکشد که شاهد درآمدهای جایگزین درآمدهای نفت باشیم .
افزایش مالیات
از مالیات به عنوان یکی دیگر از راهکارهای جایگزین درآمدهای نفتی یاد میشود؛ راهکاری که بتازگی بسیار مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که دولت طی یک دو سال گذشته افزون بر افزایش مالیات در گرفتن آن از مردم و بویژه اصناف هم شدت عمل به خرج داده است تا اینگونه بتواند تا حدی کاهش درآمدهای نفتی را جبران کند و بودجه جاری کشور را ببندد.
ذوالانوار در این باره میگوید: مالیات یکی از منابع درآمدی و پایدار همه دولتها محسوب میشود و دولت آقای روحانی نیز میتواند در این برهه حساس روی آن تأکید داشته باشد، منتها به این شرط که به مردم فشار زیادی وارد نکند.
تغییر ساختار بودجهنویسی
تغییر ساختار بودجهنویسی، کوچک شدن بدنه دولت و حذف ردیفهای بودجه غیر ضروری از راهکاریهای است که به اعتقاد برخی از کارشناسان حوزه اقتصاد انرژی میتواند بودجه عمومی کشور را از بند کاهش و نوسانهای درآمدهای نفتی برای همیشه برهاند. در واقع به باور آنها بودجهنویسی و بالاتر از آن تنظیم برنامههای توسعه کشور به صورت ساختاری مشکل دارد؛ یعنی مشکل فقط کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی نیست، بلکه مشکل اساسی نبود برنامه توسعه اقتصادی به صورت شفاف و واقع بینانه است که بر اساس آن برنامه پنج ساله و بودجه سالانه تعریف و عملیاتی میشود .
رضا پاکدامن، کارشناس انرژی چنین نگاهی دارد و میگوید: ریشه اصلی مشکلی که کشور را بشدت در برابر نوسانهای قیمت نفت آسیب پذیر کرده است، به ساختار تنظیم برنامههای توسعهای و بودجهنویسی کشور برمیگردد، بنابراین برای حل این معضل باید یک تجدید نظر بشود.
وی با اشاره به بودجه سالانه کشور میافزاید: هزینههای جاری کشور بیش از درآمدهاست و متناسب با شرایط اقتصادی کشور نیست. بر این اساس باید حجم دستگاههای دولتی کاهش یابد، در این صورت کاهش هزینههای جاری را خواهیم داشت. افزون بر این باید تجدید نظری در ارتباط در ناکارآمدی شرکتها و بخشهای دولتی که بخش زیادی از اقتصاد کشور را تحت پوشش خود دارند، صورت گیرد تا این شرکتها بتوانند بر اساس شرایط بازار، خود را تطبیق بدهند. در حال حاضر حتی اگر بهترین مدیران را در رأس شرکتهای دولتی قرار بدهیم، اما مجموعه مقررات و قوانین اجازه نمیدهند تا در بازار رقابتی خودشان را تطبیق بدهند و بهترین تصمیمات اقتصادی را بگیرند. یا اگر لازم شد، تعدیل نیرو داشته باشند تا بتواند از لحاظ اقتصادی شرکت را سرپا نگه دارند.
وی درباره راهکارهای کوتاه مدت برای جبران کاهش قیمت نفت و تأمین بودجه جاری کشور میگوید: ابتدا باید یک تحولی در بودجه سالانه کشور به وجود بیاید. خیلی از ردیفهای بودجهای که به طور مستقیم به نان شب مردم مرتبط نمیشوند، باید حذف شوند و به سمت پروژههای مولد ثروت سوق یابند تا هم ایجاد اشتغال کند و هم مشکل بودجه و معیشت مرد رفع شود.
برداشت از صندوق توسعه ملی یا افزایش مالیات
با وجود این پرسش این است که آیا دولت برای حل این مشکل، یاد شده راهکارهای کوتاه مدت و میان مدت را مورد استفاده قرار میدهد یا ترجیح میدهد از اندوخته اندک صندوق توسعه ملی استفاده کند و راهکارهای درازمدت را برای رفع چالش یاد شده در پیش بگیرد.
نظر شما