«بهار/ دختری است/ که هروقت از کوچه ما رد میشود/ درختها شکوفه میدهند... *»
«ایهام» را به کاربردن کلمهای به دو یا چند معنی گفتهاند، به طوری که یکی از آنها آشکارتر باشد ولی قصد گوینده تمام معانی باشد.
ایهام از صنایع ادبی شعرآفرین است چرا که مخاطب را به شک و گمان میافکند و به او امکان خوانش و انتخاب فضا و تأویل و مضمونیابی میدهد. درک معانی توأم در شعر، همچنین موجب ایجاد هارمونی و موسیقی معنوی میگردد که مایه لذت و اعجاب مخاطب میشود.
ایهام در کلمه بهار در شعر «یزدان تورانی» دو روایت را به موازات هم پیش میبرد: الف- دختری به نام بهار از کوچه رد میشود و در فضایی امپرسیونیستی، درختها به لطف حضور او شکوفه میدهند. ب- بهار میشود و درختهای کوچه شکوفه میدهند. چنان چه گفتم در روایت اول، شاعرانگی، مدیون خودمرکز بینی شاعر و انتقال حس بهاری او به جهان پیرامونش است اما در روایت دوم، تشبیه بهار به دختری به همین نام متن را به شعریت رسانده است. «تورانی» در این متن حس تغزل را در بستر شعر جاری کرده است بدون اینکه به ورطه سانتی مانتالیسم یا بیان احساساتی بغلتد. به همین دلیل شعر او عل رغم سادگی، مبتذل نمینماید.
این همه مدیون کاربرد ماهرانه ایهام به عنوان یکی از صنایع معنوی بدیع است.
*دیوارها کوتاه نیامدند/ یزدان تورانی/ هزاره ققنوس/ 1391/ صفحه 26.
۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۷
کد خبر: 338660
نظر شما