قدس/ هنر/ تکتم بهاردوست: برزو نیک‌نژاد همان کارگردان سریال جذاب «دودکش» است که در دومین تجربه کارگردانی سینما، بعد از فیلم «ناخواسته» که خواسته یا ناخواسته هنوز موفق به اکران آن نشده است این بار اما به سراغ موضوعی عاشقانه رفته است. عاشقانه‌ای خاص با رگه‌هایی از طنز. این فیلم در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین دوره جشنواره امسال حضور دارد. به این انگیزه با نیک‌نژاد به گفت‌وگو نشسته‌ایم که می‌خوانید:

می‌خواهم تماشاگر با حال خوب از سالن خارج شود

 قصه فیلم از چه قرار است؟
در خلاصه داستان آوردم که «همه آدم‌ها قصه‌هایی دارن ولی نمی‌گن، برای همین هم هست که ما نمی‌شناسیم‌شون، ولی یه جایی، قصه‌ها به هم گره می‌خوره، اون‌وقت که اگه نخوان بگن هم همه می‌فهمن...»
در واقع فیلم داستان یک تیم فوتبال است که در دسته سوم کشور فعالیت می‌کرده و به دسته دوم صعود می‌کند. در این میان کسی  که نقش اصلی داستان را دارد، در آخرین لحظات بازی دچار مصدومیت تاندون پا می‌شود و سلامتی‌اش به خطر می‌افتد، خط سیر فیلم به این شکل ادامه پیدا می‌کند.

 فیلمنامه این فیلم چگونه و برچه اساسی شکل گرفت؟ شهر رامیان بر چه مبنایی برای روایت قصه در نظر گرفته شد؟
دو سه ماه بعد از فیلم سینمایی «ناخواسته» بود که ایده‌ای ذهنم را درگیر کرد و کار را به نوشتن فیلمنامه زاپاس کشاند. اصلاً داستان این فیلم می‌طلبید که در این شهر فیلمبرداری شود.
شاید دلیل اصلی‌اش علاقه من به این شهر است. پدر من اصالتاً اهل رامیان است و من در نوجوانی زیاد به این شهر رفت و آمد می‌کردم و عرق خاصی به آنجا دارم.

 بعید می‌دانم مخاطب هم از داستان فیلمتان سر در آورده باشد.
ببینید، زاپاس یک قصه اجتماعی است. قصه‌ای عاشقانه که در بستری اجتماعی روایت می‌شود. من در این کار با بررسی و به تصویر کشیدن دو، سه نگاه از انواع عشق حتی خودم هم به عشق نگاه خاصی پیدا کرده‌ام و مطمئنم که در مخاطب همین اتفاق می‌افتد.
به نظر من تنها راه مبارزه با بسیاری از مشکلات زندگی عشق است؛ این می‌تواند عشق به هر چیز و هر کسی باشد. عشق صداقتی دارد که نمی‌شود آن را ندید. در این فیلم هم گاهی فرصت‌هایی با وجود عشق پیش می‌آید که باید حفظش کنید، هر چند گاهی ناخواسته این اتفاق نمی‌افتد. در این داستان با وجود عشق شرایط برخی بهتر و شرایط برخی بدتر می‌شود. من می‌خواستم شیرینی‌های زندگی و شیرینی‌های عشق را در این فیلم با نگاهی اجتماعی و طنازانه به تصویر بکشم.
خلاصه کلام اینکه  زاپاس قصه‌ای اجتماعی است که همانند زندگی روزمره، شامل اتفاقاتی تلخ و شیرین است، اما با ساختاری شیرین و جذاب برای مخاطب ارائه شده است.

 فیلمنامه زاپاس چه ویژگی‌هایی دارد؟
زاپاس پر از امید است. درست است که زندگی بی‌تلخی نمی‌شود، ولی من با یک روایت شیرین تلخی و شیرینی‌ها را در کنار هم نشان داده‌ام و اصلاً تلخی را تشدید نکردم. زاپاس فیلم راحتی است و من سعی کردم این روایت شیرین را در تمام اجزای کار حفظ کنم. امیدوارم مخاطب بعد از دیدن فیلم با حال خوبی از سالن سینما بیرون بیاید.

 از دلایل انتخاب نام فیلم بگویید.
(می‌خندد) اسم فیلم ربطی به لاستیک زاپاس ندارد. کلاً شما بعد از شنیدن اسم زاپاس این اتفاق برایتان می‌افتد. همراه! زاپاس دقیقاً اسمی‌است که هم امید دارد هم تلخی. شما در زاپاس انتظار بهترش را ندارید ولی مثل زمانی که یک لیوان می‌شکند شما نگران نیستید چون یکی دیگر هنوز دارید.

 از انتخاب بازیگرانتان بگویید، کسانی مثل امیر جعفری و همسرش ریما رامین‌فر
بازیگری همیشه برایم جدی بوده است و نمی‌توانم به بازیگران زیادی با توجه به فاکتورهای ذهنی‌ام فکر کنم. در تمام این مدت که فیلمسازی می‌کنم همیشه دلم می‌خواسته با امیر جعفری کار کنم. به انرژی او، توانایی‌اش و جدی بودن سینما برایش ‌ایمان داشته و دارم. این دو می‌توانستند در کنار هم آن رئالیستی که در ذهنم بود متبلور کنند. به نظرم حضورشان خیلی به زاپاس زندگی داده است.

 پیش‌بینی شما برای میزان موفقیت فیلمتان چیست؟
 فقط خیلی برایم مهم است که مخاطب از کار استقبال کند. ولی اگر منظورتان استقبال از طرف داوران است باید بگویم که هیچ فیلمسازی در ایران برای سیمرغ فیلم نمی‌سازد. جایزه هر کسی را خوشحال می‌کند، حالا اگر بشود همراه با راضی نگه داشتن مخاطب سیمرغ هم برد که نور علی نور است.

 ارزیابی شما از جشنواره امسال چیست؟
خدارا شکر امسال فیلم‌های خوبی انتخاب شده ‌است و خوشحالم از اینکه جشنواره امسال خیلی با برنامه‌ریزی همراه بود و هیچ اضطرابی به هیچ‌کس وارد نشد، انگار تا اینجا همه چیز در خدمت برگزاری یک جشنواره خوب و آرام بوده و این قضایا تا اینجا به کلیت کار کمک کرده است، ولی به هر جهت برای قضاوت خیلی زود است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.