صنعتی پول‌ساز به‌ نامِ چاپ مجموعه‌شعر

قدس آنلاین/ یک زمانی اوضاع شعر مشخص بود. یک تعدادی شاعر بودند؛ بعضی جدّی، بعضی جدّی‌تر، بعضی معمولی و متوسط و بعضی خاص و متفاوت، و بعضی هم نمی‌شود گفت ضعیف، بلکه باید گفت سبک خودشان را داشتند و سبکشان با سلیقۀ رایج زیاد نزدیک نبود. تکلیف ناشران هم مشخص بود؛ چند ناشر بودند که به انتشار کتاب شعر تمایل داشتند و بر کارکرد اغلب‌شان هم سلیقه یا خط مشی اندیشگی و احتمالاً سیاسی ناشر و یا روابط و دوستی‌ها و... حاکم بود. تکلیف مخاطبان هم روشن بود؛ کلاً چند شاعر صاحب‌نام بودند که آثارشان از طریق چند ناشر مطرح عرضه می‌شد و چندجور مخاطب را هم با چندجور سلیقۀ مختلف راضی می‌کرد. امّا به‌راستی چه شد که این معادله به‌هم خورد؟
در چندسال اخیر، ناشرانی ‌که معتقد بودند چاپ شعر، توجیه اقتصادی ندارد و به‌استثنای چند شاعر مطرح، اساساً تمایلی به چاپ مجموعه‌شعر دیگران نشان نمی‌دادند، به یکباره به چاپ بی‌رویۀ کتاب‌های شعر متمایل شدند. تعداد ناشرانِ علاقه‌مند به چاپ شعر، روز به روز بیشتر شد و ناشران افرادی را تحت عنوان رابط فرهنگی در جلسات شعر و کافه‌های محل تجمع شاعران گماشتند تا زودتر از دیگر ناشران، شاعران را به‌سمت خود جذب کنند و حتی بین ناشران بر سر چاپ مجموعۀ شاعران، درگیری و اختلاف ایجاد شد.  به‌راستی چه شد که یکباره چاپ شعر، توجیه اقتصادی پیدا کرد؟ آیا سطح کیفی اشعار در چندسال اخیر بالا رفته؟ آیا مردم کتاب‌خوان‌تر شده‌اند و ولع شعرخواندن پیدا کرده‌اند؟ آیا ناشران به‌یکبارۀ دغدغۀ کار فرهنگی پیدا کرده‌اند و اوضاع جیب مبارک و توجیه اقتصادی و... را فراموش کرده‌اند؟ واقعاً چه شده که در چندسال اخیر، سالیانه این‌همه مجموعه‌شعر چاپ می‌شود و هم شاعران راضی‌اند و هم ناشران، امّا در این میان، مخاطب شعری برای خواندن پیدا نمی‌کند و برای لذت بردن از دنیای شعر و ادبیات، بازهم به سراغ کتاب‌های همان چند شاعری می‌رود که تا چندسال پیش، یعنی تا پیش از شیوع این بلبشوی ادبی هم کارشان را دنبال می‌کرد. اصلاً چه شد که یک‌دفعه همه، مدادهایشان را تراشیدند و در شعر و ترانه کار کردند؟ و این سؤالی است که پاسخ‌ دادن به آن به این راحتی‌ها نیست و باید دست‌کم ده‌ پانزده دلیل محکمه‌پسند برایش آورد.  یکی از این دلایل می‌تواند گسترش فضای مجازی، زیادی جدّی‌ گرفتن این فضا، و دل‌خوش ‌کردن به پیداکردن مخاطبِ کاذب باشد. حقیقت این است که کسی‌ که آن‌قدر ساده است که دنیای مجازی را جدّی می‌گیرد، هر لایک‌کننده‌ای را نیز مخاطب جدّی‌اش می‌داند و پیش خودش می‌گوید «این‌هایی‌ که به چندسطری که اینجا می‌نویسم این‌قدر توجه می‌کنند، اگر کتاب چاپ کنم چه می‌کنند؟» و همین می‌شود که می‌رود سراغ ناشر. ناشر هم که می‌بیند مراجعه‌کننده نه شاعر است و نه اسم و رسمی دارد، دلیلی نمی‌بیند که از جیبش هزینه کند تا یک‌نفر مثلاً صاحب ‌تألیف بشود.
بنابراین تنها راهِ ممکن این است که آن شخص، همان‌طور که پول می‌دهد و کفش می‌خرد، خودش هزینه کند و چند نسخه از کتابی را بخرد که اسم خودش روی آن است.
حالا افراد بی‌شماری داریم که
«در شاعر و ترانه‌سرا کار می‌کنند» و برای درج اسمشان روی مثلاً 100جلد کتاب، حاضرند چندبرابرِ هزینۀ تمام‌ شدۀ واقعی پول بدهند. آیا بازهم فکر می‌کنید چاپ مجموعه‌شعر، توجیه اقتصادی ندارد؟

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.