قدس آنلاین/ آمنه مستقیمی : اگرچه در اعمال منتظر و تشریح انتظار پویا و زمینه ساز، تبعیت از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و همراهی با ایشان جایگاه و نقشی خاص دارد، اما ممکن است درک ما از این تبعیت صرفاً به دعای «اللهم عجل لولیکَ الفرج» و زیارت آل یس در غروب‌های جمعه محدود شود! در حالی که برای آن الگویی به عظمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در همراهی و اطاعت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) داریم.

انتظار فرج، ولایتمداریِ فاطمی می‌خواهد

از این رو و در آستانه سالروز شهادت حضرت صدیقه(سلام الله علیها) باحجت الاسلام والمسلمین محسن ادیب بهروز، مدير گروه تاريخ اسلام حوزه‌هاي علميه خواهران و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره الگوی ارتباط با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در سیره فاطمی گفت‌وگو کرده‌ایم که تقدیم می‌شود:

  به تصریح قرآن، روایات و تاریخ، حضرت زهرا(سلام الله علیها) از جایگاه رفیع برخوردار بوده‌اند، با وجود این، سیره ایشان نشان از تبعیت محض در برابر ولی الهی و امام زمانشان دارد، از این سیره می‌توان چه آموزه ای برای امروز و ارتباط با حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) برداشت کرد؟
بر اساس سند قرآنی و برخی از روایات، خداوند متعال در عالم هستی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را به عنوان ولی خود مشخص کرده است و بر اساس روایتی که شیخ مفید در اختصاص آورده، ولی خدا اختیارات و توانمندی‌های خاصی دارد که فراتر از این کره خاکی است. یکی از آن‌ها تعیین ولی و جانشین برای خود است، از این رو ولایتِ ولی خدا با امیرمؤمنان علی(علیه السلام) آغاز شده و تا حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) ادامه می‌یابد، یعنی اهل بیت(علیهم السلام) پیامبر(صلی الله علیه و آله) ولی ایشان هستند.
برای همین در مقدمه زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها)، حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) را ولی ولیِ خدا خطاب قرار می‌دهیم(پیامبر- صلی الله علیه و آله- ولی اصلی خدا و ائمه-علیهم السلام- ولی ایشان هستند) و این افراد همان مقام، وظایف و اختیارات ولی خدا را البته در قالبی محدودتر دارند.
بنابراین امیرمؤمنان(علیه السلام) باوجود  آنکه ولی پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند، در مقابل ایشان به عنوان ولی خدا، خود را مطیع محض می‌دانند؛ زیرا در فرهنگ ولایت، شخص وقتی مقابل ولی خدا یا ولیِ ولی خدا قرار می‌گیرد، باید اطاعت محض و خالص داشته باشد و هرگز درباره امری نپرسد، مگر برای افزایش علم و آگاهی!
حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز پیش از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) اطاعتشان از ایشان بر اساس همین تبعیت از ولی خدا بود، نه صرف رابطه پدر و فرزندی و این را در گفتار و رفتار تجلی می‌داد تا جایی که تنها در دو جا از لفظ «پدر» برای مخاطب قرار دادن پیامبر(صلی الله علیه و آله) استفاده کرده اند!
و مهم تر آنکه ایشان پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، در مقابل امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به عنوان ولیِ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز چنین رفتار و اطاعت محضی را داشته اند.
مهم آنکه در گزارش‌ها با این اطاعت و رفتار حضرت(سلام الله علیها) دو نوع برخورد شده است؛ یک گروه که اغلب از منابع اهل سنت و عامه است و متاسفانه در منابع ما نیز راه یافته، ارتباط کلامی و رفتاری حضرت زهرا(سلام الله علیها) با امیرمؤمنان(علیه السلام) را در حد رابطه همسری و در نهایت دو شخصیت که در یک رتبه کمالی و مقامی قرار دارند، محدود می‌کند؛ یعنی با نگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به عنوان ولی خدا مقابله می‌کند، همان‌طور که ولی خدا بودنِ پیامبر(صلی الله علیه و آله) را نمی پذیرد!
اما برخورد و گزارش دوم از اطاعت محض ایشان برابر مولای متقیان علی(علیه السلام) و ولی خدا حکایت دارد و با اینکه به تصریح آیه 142 سوره مبارکه آل عمران، ایشان سرور زنان عالم و دارای جایگاهی خاص در عالم هستی اند، طی 75 یا 95 روز پس از رحلت نبوی تا شهادتشان برای هر امری از ولیِ خدا اجازه می‌گیرند تا به جامعه بفهمانند حضرت امیر(علیه السلام)، ولی ایشان و همه امت هستند.
برای همین وقتی در خطبه فدکیه در فرازی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) تعبیر به جنین در رحم می‌کنند، این دو گزارش برخوردهای مدنظر خودشان را دارند؛ گزارش‌های نخست این را اظهار حضرت زهرا(سلام الله علیها) به ضعف امام(علیه السلام) می‌دانند، اما گزارش‌های دوم رحم را استعاره از اسلام می‌دانند که با کوچک‌ترین اقدامی ممکن است از بین برود!
البته اگر ما جایگاه ولی ولیِ خدا بودن حضرت علی(علیه السلام) را درک کنیم، آنچه را که باید، از گزارش‌ها و اطاعت محض حضرت صدیقه(سلام الله علیها) از ولی و امام زمان را درمی‌یابیم.
چنانکه در بحارالانوار آمده: روزی حضرت زهرا(سلام الله علیها) با امیرمؤمنان علی(علیه السلام) سخن می‌گفتند و یکباره متوجه شدند، پیشانی حضرت(علیه السلام) مقداری تغییر کرد، تصور کردند سخنانشان علی(علیه السلام) را مکدر کرده است و در مقام پوزش برآمدند، با آنکه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمودند: شما کاری نکرده اید، اما ایشان آرام نگرفتند و به محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای شفاعت نزد علی(علیه السلام) رفتند، چون حضرت امیر(علیه السلام) توضیح دادند که چیزی رخ نداده است، پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: در زمان ازدواج با شما، سفارش بسیار به فاطمه داشتم. این یعنی نگاه ولایی به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) حتی در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و هنگام ازدواج وجود دارد و اگر بخواهیم مصداق برجسته همراهی و تبعیت از امام زمان را داشته باشیم، سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها) که محضر ولیّ خدا و ولیّ ولیِ خدا را درک کرده اند بهترین الگوست و نشان می‌دهد انسان در هر مقام و رتبه ای از کمال باید در زبان و عمل، مطیع محض ولی خدا باشد.

 با توجه به آنکه حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارای مقام عصمت و شأنی رفیع بوده‌اند، آیا ما می‌توانیم از ایشان برای ارتباط با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) و تبعیت از ولی خدا(عجل الله تعالی فرجه) الگو بگیریم؟
در این باره سه نکته مد نظر است؛ نخست آنکه آن‌گونه برخوردی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) با پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان علی(علیه السلام) داشته‌اند، از ما امکان بروز آن وجود  ندارد و به تعبیر امام خمینی(ره) ما نمی توانیم آن مقامات را درک کنیم!
نکته دیگر آنکه ما به الگوگیری نیاز داریم و بخشی از این رفتارها قابلیت الگوگیری دارد و در این باره دو قاعده را می‌توان استخراج کرد؛ نخست آنکه انسان در هر مقامی از نظر کمالی باشد، باز در برابر ولی ولیِ خدا که امروز حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) هستند، هیچ گونه مقام و رتبه ای ندارد و حتی در تصورات خود هم باید مقام خویش را محو کند؛ برای مثال یک دانشمند همان وظیفه ای را برابر حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) دارد که یک انسان معمولی دارد؛ یعنی جایگاه افراد از نظر رشد و کمال، تغییری در نحوه برخوردشان با ولی ولیِ خدا ندارد.
نکته دوم آنکه اگر کسی بخواهد برابر ولی ولی خدا با الگوگیری از حضرت زهرا(سلام الله علیها) عمل کند، باید سه اقدام را انجام دهد؛ نخست آنکه بر اساس آیه صریح قرآن؛ خدا، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان را ناظر بر اعمالش بداند (در تفسیر آیه آمده منظور از مؤمنان، ائمه(علیهم السلام) هستند.)
اگر ما همین یک قانون را همیشه به خود تذکر دهیم و مراقب باشیم که امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) شاهد و ناظر بر گفتار و رفتار ما هستند، آن‌گاه در هر شرایطی ادب حضور را رعایت می‌کنیم، البته این رعایت در افراد شدت و ضعف دارد.برای مثال شخصیتی چون آیت الله جوادی آملی حتی در خودرو تکیه نمی دهند؛ زیرا نمی خواهند در محضر خدا و حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) بی حرمتی کنند!
گام سوم آن است که خود را مقابل ولی ولیِ خدا پیرو محض بدانیم و هر دستوری که از او به ما رسید، بدون پرسش و چون و چرا عملی کنیم؛ زیرا در ادبیات ولایت، پرسش از ولی ولیِ خدا معنا ندارد، چنانکه در روز عاشورا اصحاب حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) منتظر دستور امام (علیه السلام) بودند و پرسشی نمی کردند که بهترین نمونه این اطاعت در رفتار حضرت عباس(علیه السلام) تبلور دارد.

  این الگوگیری آیا در سبک زندگی منتظر هم تغییراتی ایجاد می‌کند؟
اگر فقط متوجه باشم که خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به تصریح قرآن نظاره گر من هستند و اعمال من در خشنودی و یا ناراحتی آن‌ها مؤثر است و همیشه این مسأله را به خود متذکر شوم و همین یک مسأله را در نظر داشته باشم که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) ناظر بر آنچه می‌گویم و انجام می‌دهم، هستند و می‌توانم ایشان را خوشحال یا ناراحت کنم، آن‌گاه بتدریج سعی می‌کنم رفتارهایی که ایشان را آزار می‌دهد، ترک و ولیِ ولی خدا را راضی کنم. این‌چنین سبک زندگی منتظر تغییر می‌کند؛ زیرا  اگر هر عملش را به محک رضایت یا ناخشنودی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) بگذارد، آن‌گاه در انتخاب هایش دقت می‌کند تا مبادا کاری خلاف رضای امام(عجل الله تعالی فرجه) انجام دهد و همین عاملی  می‌شود در پرهیز از خطا و گناه.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.