ادبیات داستانی در سال94 علیرغم سکون و رخوتی که چندین سال است گرفتارش شده در خفا و به شکلی نامحسوس شاهد رویدادهای غریبی از جمله داستان غمانگیز نفوذ بود.
با نظری اجمالی به وضعیت ادبیات داستانی در سال94 به راحتی میتوان دریافت که حرکتهای خزنده و قابل تعمقی در این سال خاص شکل گرفته است که بیشک سالهای آتی را در این حوزه تحتتأثیر قرار میدهد آنچنان که بهراحتی نمیتوان موقعیت ادبیات داستانی را در سال95 به طور مثال محک زد. بیشک بیتدبیری متولیان امور فرهنگی و مسؤولان نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی باعث شده تا جایگاه ادبیات داستانی ناب و اصیل در سالهای گذشته رو به حضیض برود. آنچنان که فرصت مناسب در اختیار جریانهایی بیفتد که برآن هستند تا تمدن، فرهنگ و ادبیات ناب و اصیل ایرانی را ریشهکن کنند. خلق آثار بیشماری داستانهای صرفاً اروتیک، مستهجننویسی، پرداختن به عشقهای ناشایست و چندشآور محارم با یکدیگر، تلاش برای برهم زدن شالوده و اساس خانوادهها، ترویج همجنسگرایی و ... نمونهای از جریان خزندهای بود که در سال94 شکل گرفت. اگرچه تمامآثار از این دست توسط اداره کتاب متوقف شدهاند اما بیم آن میرود که در یک دوره خاص تاریخی و در شرایطی کاملاً بحرانی همین آثاری که ظاهراً مجوز نگرفتهاند و چه بسا بسیاری هنوز معلق ماندهاند به ناگاه وارد بازار کتاب بشوند.
خلق داستانهای بیشماری در تأیید اهداف و برنامههای منافقان و سایر گروهکهای چپ، تجزیهطلبی، سیاهنمایی درباره وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، تخریب ارزشهای دفاع مقدس و... تمامی گواه بر این مدعاست که یک جریان حساب شده خزنده در سال94 در حوزه ادبیات داستانی شکل گرفته است. متأسفانه با تغییر و تحولاتی که در اداره کتاب بخش ممیزی در اسفند ماه شکل گرفت مشخص نیست تکلیف آثاری از این دست که بیکران تولید میشوند در سال آتی چیست؟ آیا سال95 اینگونه آثار تألیفی قرار است مجوز بگیرند؟
جدای از این مسأله، در سال94 بسیاری از سردمداران جریانهای خاص ادبی خود را به بخش دولتی تحمیل و سعی کردند مسیر جریانهای شکل گرفته در حوزه ادبیات را تغییر بدهند آنچنان که یکی از نویسندگان جناحهای خزنده که سالها در نقد نهادهای دولتی قلمفرسایی میکرد، این روزها میداندار حرکتهای دولتی شده و جدای از بهرهمند شدن در امکانات دولتی سعی در تخریب و نابودی برنامههای دستگاهها و نهادهای دولتی دارد. وی در مصاحبههای خود به صراحت درباره جشنوارههای دولتی صحبت کرده و خبر از ایجاد تحولات بنیادین منطبق با برنامههای شبه روشنفکری داده است. در این میان برخی مراکز ادبی غیردولتی نیز با دعوت از این افراد در اسکلت بندی سازمان خود عملاً شرایطی را مهیا کردهاند که جریانهای خاص معترض هم منابع مالی کلان دولت را تصاحب کنند و هم برآن باشند تا تمامیدست آوردهای ادبیات ناب و ارزشمند منطبق با هنجارها و باورهای ملی و دینی را تخریب کنند. در این راستا، هیچ سازمان و نهادی در ایران وجود ندارد که عملکرد سازمانها، نهادها و مراکز ادبی تحت حمایت دولت را ارزیابی و رصد کند و در تقابل با برخی جریانهای خزنده یادشده وارد عمل بشود.
نظر شما