جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق عموماً با یکدیگر و یا با روسیه مناقشات مرزی حل نشدهای دارند. در آسیای مرکزی، روسها عمده شهرهای تاجیکنشین سمرقند و بخارا را در زمان تقسیمبندیهای اولیه در محدوده جمهوری ازبکستان قرار دادند و این مسأله همواره یک دشمنی اعلام نشده میان تاجیکستان و ازبکستان را سبب شده است. به همین ترتیب ترکمنها با ازبکها و قزاقها، قرقیزها با هر دو جمهوری تاجیکستان و ازبکستان، قزاقستان با خود روسها و... دعواهای متعدد ارضی دارند. در غرب دریای خزر هم این مشکلات کمتر از آسیای مرکزی نیست. در وهله نخست گرجستان مناقشات مفصلی با خود روسیه دارد. آذربایجان هم ادعاهای دیگری در منطقهای دیگر با روسها دارد. جهان کشمکشهای گرجستان را با مسکو بخوبی بخاطر دارد که در نهایت به جدا شدن دو منطقه مهم «اوستیای جنوبی» و «آبخازیا» از گرجستان و الحاق آن به روسیه منجر شد. آن جدایی جنگ مختصری را نیز به دنبال داشت که البته بازنده اصلی آن «تفلیس» بود.
در تمام این مناقشات رنگارنگ میان جمهوریهای مذکور، دعوا بر سر منطقه خودمختار «قرهباغ» میان جمهوری ارمنستان و آذربایجان، یکی از خونبارترین آنها بوده است. در اواخر دهه 80 میلادی، جنگ خونینی میان این دو کشور نو استقلال در گرفت که به کشته شدن بیش از 35 هزار تن انجامید. دهها هزار زخمی و نیز آواره شدن بیش از یک صد هزار تن از دیگر عوارض این جنگ بیحاصل بود. نبردی که در نهایت با پذیرش آتشبس از سوی هر دو طرف در سال 1994 به پایان رسید.
حالا خبر میرسد بار دیگر درگیریها در قره باغ بالا گرفته است. ارمنستان مدعی است بیش از 30 تن از شهروندانش به دست سربازان آذری کشته شدهاند و در سمت دیگر آذریها مدعی حمله ارمنیهایند و کشته شدن 12 سربازشان به دست آنها. در یکی دو سال اخیر، پوتین توانسته است با اتخاذ سیاستهای مبتکرانه و استفاده بهینه از قدرت فراموش شده ارتش روسیه، بار دیگر کاری کند تا روسیه در قامت یک ابرقدرت ظاهر شود.
او در اوکراین بسیار هوشمندانه آمریکا و متحدان غربیاش را ناکام گذاشت و با قلدری تمام، شبه جزیره کریمه را به خاک روسیه ملحق کرد. در سوریه هم پوتین و نیروی نظامیاش یک عنصر مهم و مؤثر بود که غرب و متحدانش را دچار سردرگمی و انشقاق کرد. با این عملکرد او دشمنان بسیاری را برای خود به وجود آورد. این دشمنان قدیمی و تازه مدتهاست آشکارا و پنهان درصددند تا از هر راهی که میتوانند به او ضربه بزنند. یکی از این راهها آزار متحدان روسیه و هجوم به مناطق نفوذ سنتی روسهاست. آسیای مرکزی و قفقاز برای این منظور هدف بسیار مناسبی هستند. باکو طی سالهای اخیر بسیار به غرب و رژیم صهیونیستی نزدیک شده و انبوهی سلاح از آنها خریده است. حالا زمان استفاده از آن سلاحها با تحریک دشمنان پوتین برای ناامن کردن منطقه تحت سیطره روسها و آزار یک متحد شناخته شده کرملین یعنی «ایروان» است. دولتمردان باکو باید این را بفهمند که به کارت بازی برای اهداف غرب و متحدان عرب آنها بدل نشوند.
۱۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۴
کد خبر: 364746
محمد حسین جعفریان
نظر شما