مشخص نیست اینکه خارجی‌ها در ایران کارخانه تأسیس و با نام و برند خود محصول تولید کنند و به بازار ایران و بازارهای منطقه عرضه کنند را چگونه می‌توان یک سیاست اقتصادی در چارچوب اقتصاد مقاومتی تعریف کرد؟

ارتباط مبهم تأسیس کارخانه خودروسازی خارجی در ایران با اقتصاد مقاومتی

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس،اقتصاد ایران در بسیاری از موارد نیاز به مقاوم سازی دارد. یک دیدگاه می‌گوید رشد اقتصادی نیاز به سرمایه گذاری دارد، اشتغال نیاز به سرمایه گذاری دارد، نوسازی تجهیزات تولید و به روز آوری تکنولوژی آنها نیاز به سرمایه گذاری دارد. به همین دلیل باید راه را برای سرمایه گذاری خارجی‌ها باز کرد، اما باید دید شرکت‌های خارجی در چه شرایطی اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند. ویژگی‌های مورد نظر آنها چیست؟

1- نیروی کار ارزان

2- انرژی ارزان قیمت

3- ریسک اقتصادی قابل قبول در احتمال برگشت سرمایه

4- محیط سیاسی با ثبات

5- امکان خروج آزاد سرمایه

6- زیر ساخت‌های مورد نیاز مثل راه‌ها، امکانات حمل و نقل، دسترسی به انرژی و ...

7- بازار محلی و منطقه‌ای برای محصولات

8- شرایط آزاد عرضه و تقاضا و عدم دخالت دولت در قیمت گذاری

حال باید دید آیا شرایط مذکور در اقتصاد ایران برای سرمایه گذاران خارجی مهیا است؟ اگر مهیا نیست، می توان گفت چه زمانی مهیا می شود؟ اگر فقط چشم امیدمان را به آنها بدوزیم، مشکلات اقتصادی این مملکت حل می شود؟ حداقل باید به این بیندیشیم که آیا صرفاً با ورود سرمایه های خارجی، این کشور به رشد با ثبات اقتصادی می رسد؟ چه مکانیزم هایی را در گردش اقتصادی کلان کشور باید طراحی کنیم که این سرمایه گذاری‌ها هدفمند انجام شود و ما هدف‌ها را برای سرمایه گذاری تعیین کنیم، نه آنها.

مثالی از صنعت خودرو می آورم، وقتی ما برای شرکت‌های خودرو ساز خارجی شرط می گذاریم که باید حداقل با 40 درصد ساخت داخل، تولید را در ایران شروع کنند. آیا صنعت قطعه سازی ما توان تأمین این میزان ساخت داخل را دارد؟ در صنعت خودروسازی 14 درصد از خودکفایی صرفاً با رنگ و مونتاژ نهایی حاصل می شود و برای عبور از این میزان می بایست ساز و کار ساخت داخل قطعات را داشته باشیم.

خودروهای جدید دارای قطعات و مجموعه هایی با فناوری های جدیدتری هستند. قطعه سازان ایرانی برای ساخت این قطعات نیاز به انتقال دانش فنی جدید از شرکت های سازنده این مجموعه ها در اروپا، ژاپن، کره و چین دارند. بنابراین به محض انعقاد قراردادهای تولید خودروهای جدید لازم است مدیریت زنجیره تأمین فعال شده و مجموعه های خودرو را برای ساخت داخل انتخاب کنند. قطعه سازان معمولاً برای رسیدن به نقطه تولید و عرضه فرصت کوتاهی دارند و باید سریعتر کار کنند. درست همین‌جاست که قطعه‌سازان ما برای تولید این مجموعه ها و قطعات نیاز به سرمایه پیدا می کنند و همینجاست که بانک‌ها پیشنهاد اعطای وام های با سود بالای 25 درصد را به آنها می دهند. حال باید دید با این پول گران می‌توان قطعه با قیمت و کیفیت مناسب تولید کرد؟

در بسیاری از کشورها صنعت خودروسازی را از قطعه سازی شروع کرده‌اند، نه از تولید و مونتاژ خودرو. آنها  سیاست‌های خود را بر حمایت همه جانبه از بنگاه‌های کوچک و متوسط برای تولید قطعات و مجموعه‌های نه فقط صنعت خودرو که سایر صنایع مثل نفت و گاز، نیروگاهی، تجهیزات پزشکی، اقلام و لوازم ساختمانی گذاشتند و به این ترتیب زمینه را برای سرمایه گذاری کلان در صنایع بالا دستی ایجاد کردند. کشورهایی که از این سیاست پیروی کردند ترکیه، برزیل، مکزیک، هندوستان، اندونزی و تایلند را می توان نام برد.

تجربه سرمایه گذاری شرکت رنو در ایران نشان داد که به دلیل نادیده گرفتن حمایت از قطعه سازان ایرانی در ارتقاء تکنولوژی و مالی، اولاً ساخت داخل خودروی تندر 90 در سطح 65 درصد متوقف شد و ثانیاً قیمت بسیاری از قطعات ساخته شده در ایران از قیمت قطعات ساخته شده در رومانی و فرانسه هم گرانتر شد. هم اکنون نیز این محصول علی رغم کیفیت خوب یکی از گرانترین لوازم یدکی را در محصولات هم تراز خود دارد. البته قیمت گذاری شرکت رنو روی لوازم یدکی را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت.

منظور از ارائه این مثال این است که به منظور ایجاد اقتصاد مقاومتی نمی توان در سطح حرکت کرد و به عمق توجه نداشت. اگر ما در تولید فناوری که در مراکز تحقیق و توسعه (R&D) ایجاد می شوند کوشا نباشیم و اگر قدری از درآمدمان را صرف کسب دانش فنی نکنیم، نمی‌توانیم با شرکت‌های خارجی حتی در تولید همکاری داشته باشیم.

اگر به دنبال داشتن صنعت خودروسازی با وابستگی حداقل هستیم باید به فکر طراحی باشیم، باید ساخت داخل قطعات و مجموعه ها را تقویت و حمایت کنیم. هر چند در ابتدا ممکن است به کیفیت خارجی ها نرسیم که در بسیاری از موارد بهتر از آنها  هم تولید کرده‌ایم و حتی صادرات هم داشته‌ایم. برای حمایت از آنها باید پول ارزان به آنها بدهیم و ... قطعاً ساز و کارها در  تمامی صنایع با هم مشابهت دارند.

نکته ای که باید روشن شود این است که می گویند اگر به دنبال راهکار طراحی و ساخت داخل باشیم چندین سال طول می کشد و به دلیل عقب ماندگی تکنولوژی از صنایع مشابه خارجی‌، فاصله‌مان از آنها بیشتر می شود. بهتر است از روش تولید تحت لیسانس و یا حداکثر تشکیل شرکت مشترک (جوینت ونچر) استفاده کنیم. تجربه چین به ما می‌گوید که اگر مراکز تحقیق و توسعه خود را تشکیل و توسعه ندهیم، هیچکدام از راه حل های فوق ما را صاحب آن صنعت نمی کند و تا ابد وابستگی به آنها را خواهیم داشت.

لذا تنها به همراه توسعه مراکز تحقیق و توسعه و تلاش در جهت کسب دانش فنی و ایجاد برند ملی است که می‌توانیم ادعای صاحب آن صنعت را داشته باشیم و برای سهم گیری از بازارهای جهانی قدم برداریم. مشخص نیست اینکه خارجی ها در ایران کارخانه تأسیس کنند، با نام و برند خود محصول تولید کنند، به بازار ما عرضه کنند و به بازارهای منطقه نیز صادرات داشته باشند را چگونه می‌توان یک سیاست اقتصادی در چارچوب اقتصاد مقاومتی تعریف کرد؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.