من بارها گفته ام، ما یکوقت میخواستیم برای جبههها سیمخاردار که در داخل کشور نداشتیم و تولید نمیشد از جایی وارد کنیم. همین شوروی سابق اجازه نداد ما سیمخاردار را از داخل کشورش عبور دهیم و به ایران بیاوریم. گفت این وسیلهی جنگی است! یعنی ادّعا این بود که آنها به دو طرف جنگ کمک نمیکنند! این در حالی بود که هواپیمای روسی، موشک روسی، کارشناس روسی، افسر روسی، مواد منفجرهی روسی و تمام امکانات روسی، آن طرف جبهه در اختیار دشمن و طرف مقابل ما در این جنگ بود!
همین اروپای به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و در مقام صحبت، با نزاکت و ادب و اتوکشیده چه قسمت شرقیشان؛ همین یوگسلاوی فعلی و بقیهی کشورهای بلوک شرق آن روز، و چه قسمت غربیشان؛ یعنی همین آلمان و بقیه آنچه توانستند، به عراق کمک کردند، ولی حاضر نبودند سادهترین چیزها را به ایران بفروشند. اگر یکوقت هم از طرقی دولت جمهوری اسلامی میتوانست چیزهایی را از اینها بگیرد، با چند برابر قیمت و با زحمت میتوانست بهدست آورد! البته هدفشان معلوم بود من اوّل عرض کردم بحث بر سر این بود که این عزّت ملی که به وسیلهی حرکت عظیم انقلابی مردم ایران به وجود آمده است، باید از بین برود. رخنهای که به وسیلهی انقلاب در اقتدار فرهنگ غربی و سلطهی غربی و نظام سلطهی جهانی به وجود آمده است، باید پُر شود. هدف آنها این بود؛ بههرحال به این سیاست رسیده بودند. اینها کجای آثار هنری ما، در کدام فیلم یا نمایشنامه یا بقیهی آثار هنری منعکس شده است؟ آیا قابل انعکاس نیست؟ آیا برای نسلهای آیندهی ایران تجربهآموز نیست؟
امروز ما میبینیم وقتیکه راجع به دفاع مقدّس و جنگ هشتساله و این عظمت مطلقی که ملت ایران آفرید، صحبت میشود که مهمترین موضوع هنری است و یک هنرمند در بارهی اینگونه شکوههای ملی، خوب میتواند قلمفرسایی یا میدانداری کند بعضی از آثار در گوشه و کنار پیدا میشود که نه فقط عظمت را نمیبینند؛ میگردند یک نقطه ضعفی، یا واقعی، یا حتی پنداری، پیدا میکنند و آن را مورد مداقّه قرار میدهند! هدف از این کارها چیست؟ چرا باید ما این فرآوردهی عظیم ملت ایران را ندیده بگیریم؟! این خدمت به ملت ایران است که در تهاجمی که به مرزهای او، به شخصیت او، به عزّت او، به تاریخ او، به هویّت ملی او شده است اینگونه مردانه ایستاده و اینطور شجاعانه دفاع کرده ما بیاییم آن را زیر سؤال ببریم؛ آن هم با زبان هنر؟! این کارها را میکنند. اینها به نظر من تصادفی هم نیست؛ یعنی نمیشود گفت حالا یک هنرمند به این فکر افتاده که میشود اینگونه عمل کرد؛ نه. به نظر من غیر عادی میآید. البته تقصیر از مسئولان و سردمداران مسائل هنری و فرهنگی کشور است؛ آنها هم باید سازماندهی کنند؛ باید کار کنند.
این ملت آنچه که داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستایی و زن روستایی، مرد و زن مستضعف شهری، خانوادههای گوناگون، جوانهای فراوان، قشرهای مختلف، سازمانهای رزمندهی کشور ارتش، سپاه، حتی نیروی انتظامی و بسیج عظیم مردم همهی اینها آمدند وارد میدان شدند. حقیقتاً ملت ایران در آن هشت سال، کار بزرگی را انجام داد. در تاریخ این چندین قرنی که میتواند به مسائل امروز ما متّصل شود، بنده سراغ ندارم که ملت ایران اینگونه با طوع و رغبت وارد یک ماجرای عظیم نظامی شده باشد و از دل و جان مایه گذاشته باشد؛ با ایمان خود، با عاطفهی خود، با دست خود. در دورانهای مختلف، حتی در دوران صفویّه که جنگهای بزرگ و کارهای بزرگی هم شد، این چیزهایی که امروز ما مشاهده میکنیم، اصلًا وجود نداشته است. دلایل روشنی هم دارد؛ نه اینکه نشود اینها را تحلیل کرد؛ معلوم است چرا. بههرحال این پدیده در تاریخ ایران ما یک پدیدهی حقیقتاً بینظیر؛ یا اگر احتیاط کنیم، بگوییم کمنظیر بود. این پدیدهی به این بزرگی، آن هم با این همه شکوه و با این همه زیبایی. چه موضوعی برای یک هنرمند از این جذابتر؟
رهبر معظم انقلاب / بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاع مقدس ۱۳۷۹/۷/۶
نظر شما