بخشی از این المانهای دوستداشتنی را در نوروز۱۳۹۵، درمشهد مدیون هنرنمایی دو هنرمند افغانستانی بودیم که دیدن هنرمندیهایشان هم چشمنواز بود و هم لذتبخش. طاهره امینی با طراحی المانهایی از شهدا و افراد برجسته در میدان شهدا توجه بسیاری از زائران و مجاوران را به خود جلب کرد. درباره مراحل ساخت این نمادهای نوروزی با این هنرمند مهاجر گفتوگو کردهایم که میخوانید:
کمی از خودتان و سابقه کاریتان بگویید.
فوق دیپلم گرافیک و در حال حاضر دانشجوی رشته انیمیشن هستم و از سال1388 وارد دنیای تصویرسازی شدم. در این هشت سال با بسیاری از نهادهای دولتی و خصوصی از جمله شهرداری مشهد و تهران، آستان قدس رضوی و ناشران و مراکز فرهنگی دیگر در زمینه تصویرسازی کتاب و مجلات و همچنین با گروههای ساخت انیمیشن و گیم همکاری داشتهام.
به جز مشهد در چه شهرهایی فعالیت داشتهاید؟
هرچند از لحاظ جغرافیایی فقط ساکن مشهد بودهام، اما توانستم با معرفی دوستان و همکارانم در زمینه هنر تصویرسازی با شهرهای مختلفی چون تهران، تبریز، شیراز، قم، آمل و... نیز همکاری کنم. همچنین با فعالیت در دنیای مجازی افتخار همکاری با کشور خودم یعنی جمهوری اسلامی افغانستان و کشورهای عربی را نیز داشتهام.
برای این دو کشور چه کارهایی را ساختهاید؟
تصویرسازی برای کتاب و مجله برای کودکان.
در سالهای قبل این المانها بیشتر جنبه زیبایی داشت، ولی در یکی دو سال گذشته این سازهها بیشتر آگاهیدهنده است. به نظر شما این دست ساختهها تا چه حد میتوانند در شناساندن هر چه بیشتر این شخصیتها به مردم کمک کنند؟
مطمئناً تأثیر زیادی خواهد داشت، چون دیدن تصویر این اشخاص در اندازه واقعی مثل بودن در کنار آنهاست و این خودش باعث میشود این تصاویر بیشتر در خاطر مردم بماند.
ولی چه بجا بود اگر توضیحاتی درخصوص زندگی و فعالیتهای این افراد هم در کنار تصاویرشان ارائه میشد.
بله، من هم موافقم.
آیا این المانها به شما سفارش داده میشود یا خودتان هم در انتخاب این شخصیتها دخیل هستید؟
این کار سفارشی بود، از طرف خانه هنرمندان مشهد و من در انتخاب این افراد برای تصویرسازی هیچ دخالتی نداشتم.
برای المانهایی که امسال ساختهاید چه مدت زمان صرف شده است؟
حدودا 5 روز، البته این سازهها با همکاری دوست هنرمندم علی صادقی انجام شده است.
به کاربردن اینگونه هنرها چقدر میتواند در زیبایی شهر و روحیه و حال و هوای همشهریان تأثیرگذار باشد؟
برای مردم خیلی جالب است، چون توانستند در کنار این شخصیتها بایستند و با آنها عکس بگیرند. شاید هم وجود این شخصیتها برای کسانی که اطلاع چندانی از زندگی این اشخاص ندارند ایجاد کنجکاوی کند تا بیشتر در مورد آنها تحقیق کنند و بدانند.
ساخت این المانها چقدر میتواند در هویت فرهنگی موثر باشد؟
مسلماً تأثیرات زیادی دارد. کسانی که درباره گذشته و حال و آینده جامعه، اتفاقات و حوادث اطراف خود آگاهی داشته باشند، مطمئناً میتوانند در شناخت و ارائه هویت اصیل به مردم و نسل آینده موفقتر عمل کنند. بهجای قهرمانان تخیلی و خارجی میتوانند قهرمانان واقعی در دنیای اسلام را در زندگی خود الگو قرار دهند.
در حال حاضر ارتباط فرهنگی هنری ایران و افغانستان چگونه است و این ارتباطات چه تأثیری میتواند بر روی روابط این دو کشور داشته باشد؟
متأسفانه با وجود تشابهات فرهنگی بسیار زیاد که بین این دو کشور وجود دارد، این ارتباط خیلی ضعیف است.در حالی که کشورهای اروپایی که زبان، فرهنگ، آداب و رسوم و مهمتر از همه دین مشترک دارند به لحاظ فرهنگی روابط بسیار صمیمانهای دارند. تا به حال در این رابطه خیلی کم کار شده است و شاید دلیلش این باشد که متأسفانه افغانستان در این سالها در زمینه فرهنگ رشد زیادی نداشته که البته وجود جنگهای خارجی و داخلی و اختلاف بین اقوام تأثیر زیادی در این باره داشته است.
از آن طرف ایران هم در زمینههایی مثل تحصیل یا حتی امور سادهای مثل رانندگی خیلی به مهاجرین سخت گرفته است که به نظر من بد نیست اگر قوانین در این خصوص اندکی تغییر کند. به هر جهت به نظر من ایران میتواند برای پر رنگ کردن این رابطه فرهنگی نهادهایی را راه اندازی کند تا بتوان رابطه فرهنگی خوبی را ایجاد کرد همچنین با برگزاری پروژههای مشترک این روابط میتواند برای هر دو کشور مفید باشد؛ البته دور از نژادپرستی و خودبرتربینی.
نظر شما