یکی از مهمترین اهداف امامان معصوم (علیهم السلام)، صیانت از معارف ناب اهل بیت(علیهم السلام) و گسترش آیین تشیع بود؛ بنابراین با توجه به مقتضیات زمان خویش به مبارزه با تحریفکنندگان و دشمنان اندیشه اسلامی برخاستند. دوران 17 ساله امامت حضرت امام جواد(علیه السلام) به دوران امامت پدر بزرگوارشان حضرت رضا(علیه السلام) شباهت بسیاری داشت و با دشواریهای بسیاری روبهرو بود؛ از یک سو نحله ها و فرقههای گوناگونی چون واقفیه، زیدیه، مجسمه و غلات در سطح جامعه به شبهه افکنی و تشویش افکار عمومی میپرداختند و از سوی دیگر مأمون و پس از وی معتصم عباسی، با اقدامها و محدودیتهای خود برای جلوگیری از فعالیتهای فرهنگی و سیاسی امام جواد(علیه السلام) تلاش میکردند. در چنین شرایطی حضرت جواد(علیه السلام) با اقدامهای فرهنگی خود حرکتی همه جانبه را در راستای مبارزه با بدعتهای زمان خویش و ترویج معارف شیعی به مسلمانان آغاز کردند.
مبارزه با فرقههای الحادی
امام محمد تقی(علیه السلام) که در دوران حیات مبارکشان به «ابن الرضا» معروف بودند، همچون امام هشتم(علیه السلام) موضع گیریهای قاطعی دربرابر نحلههای فکری زمان خود داشتند که شرح آن در کتابهای تاریخی معتبر به تفصیل نقل شده است. آن حضرت در برابرغلات(غلوکنندگان) که حضرت علی(علیه السلام) را تا مرز الوهیت و خدایی بالا برده بودند موضع تندی را اتخاذ کردند. امام جواد(علیه السلام) همچنین در برابر فرقههای زیدیه که قایل به امامت زید فرزند امام سجاد (علیه السلام) هستند و فرقه واقفیه که قایل به غیبت امام موسی کاظم(علیه السلام) بودند و از این طریق وجوهات بسیاری را مصادره کردند، موضع گیری کرده و آنها را مصداق آیه «وجوه یومئذ خاشعة عاملة ناصبة» دانستند. آن حضرت همچنین درباره فرقه مجسمه که خدا را جسم میپنداشتند، فرمودند: شیعیان نباید پشت سر کسی که خدا را جسم میپندارد، نماز بخوانند و به او زکات بپردازند. حضرت جواد(علیه السلام) همچنین در برابر فرقه کلامی معتزله که در عصر عباسی به اوج قدرت رسیده بود، به رویارویی پرداختند و در مناظرات تاریخی خود پیروان این جریان فکری را مغلوب کردند.
اعزام کارگزاران شیعی به مناطق گوناگون
امام نهم شیعیان، برای گسترش و تقویت معارف شیعی، از سوی خود کارگزارانی کارآمد را به مناطق گوناگون قلمرو وسیع عباسیان، چون بغداد، بصره، واسط، کوفه، اهواز، همدان، ری، سیستان و قم اعزام کردند. صالح بن محمد بن سهل یکی از اصحاب و کارگزاران زبده امام جواد(علیه السلام) بود که رسیدگی به موقوفات حضرت را در شهر قم برعهده داشت. امام جواد(علیه السلام) همچنین با هدف نفوذ شیعیان در ساختار حکومت عباسی، به افرادی چون «نوح بن دراج» که چندی قاضی بغداد و کوفه بود و احمد بن حمزه ثقفی اجازه پذیرش مناصب دولتی را دادند. تا جایی که برخی از ثقات شیعه چون محمد بن اسماعیل بن بزیع(نیشابوری)، از وزیران بزرگ عباسیان، از یاران حضرت بودند. گفتنی است، شیعیان سراسر ممالک اسلامی آن زمان، به جز ارتباط با امام از طریق وکلای ایشان، در مراسم حج نیز با امام خویش دیدار میکردند و از حضور ارزشمند ایشان مستفیض میشدند.
تربیت شاگردان شایسته
امام جواد(علیه السلام) با وجود کوتاهی دوران امامت، شاگردان بزرگی را تربیت کردند؛ «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» و« احمد بن عیسی» که از وی به عنوان شیخ القمیین یاد شده است، از جمله اصحاب و شاگردان آن حضرت بودند که نزد ایشان، رشد علمی یافتند و تربیت شدند و برخی نیز از آن حضرت(علیه السلام) احادیثی را نقل کردهاند. روایان احادیث
جواد الائمه(علیه السلام) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلکه علما و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. همچنین «حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانی مانند «ابو بکر احمد بن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبی» و «محمد بن مندة بن مهربذ» در کتابهای تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کرده اند.
فعالیتهای امام محمدتقی(علیه السلام) در دوران کوتاه زندگی پربرکتشان سبب شد در آن شرایط سخت و دشوار، تشیع همچنان زنده و پویا به بالندگی خود ادامه دهد و معارف ناب اهلبیت(علیه السلام) به نسلهای بعد انتقال
یابد.
منابع:
- بحارالانوار، جلد 50
- تهذیب، ج4
- رجال کشی
- مسند الامام جواد(علیه السلام)
- مناقب آل ابیطالب
نظر شما