قدس آنلاین/ مهناز خجسته نیا: برخلاف اینکه همه فکر می‌کنند «شهرنشینی» بهتر از «روستانشینی است»، اما اهالی «سیاسک» خلاف این نظر را دارند و التماس می‌کنند که ما «از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید». می گویند، یدک کشیدن نام شهرنشین نه تنها دردی از ما درمان نکرد، بلکه ما را دردمندتر کرده است.

سطل‌های زباله تنها عایدی الحاق یک روستا به شهر

آن‌ها حالا آرزوی روستایی بودن را دارند، اما سایه شهرنشینی دست از سرشان برنمی دارد.
همه غبطه می‌خورند که ای کاش هنوز سیاسک روستا بود و ما هم جزو روستاییان حاشیه شهر به شمار می‌آمدیم تا پای شهرداری هرگز به اینجا باز نمی شد.
آن‌ها حاضرند عطای شهرنشینی را به لقای آن ببخشند و با محرومیت روستایی خود بسازند.
اهالی سیاسک با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند که  بیشتر آن‌ها از شهرنشینی دو ساله آن‌ها شروع شده است.

 برزخ شهر یا روستا
از خیابان‌های باشکوه شهر که بگذرید و کوچه پسکوچه‌های ناهمگون حاشیه شهر را در  جاده سیمان پشت سر بگذارید، سر از «سیاسک» در می‌آورید. جایی که بعد از دهرود، همت آباد و علی آباد، قدمتی طولانی دارد. با خیابان هایی غرق در گل و لای و آدم هایی که انگار در برزخ شهری یا روستایی بودن به فراموشی سپرده شده‌اند.کوچه هایی پر از زباله‌ها و بچه هایی که باید از میان گل و لای خیابان و زباله‌های انباشته شده، خودشان را به مدرسه ای خیلی دور برسانند.در هر گوشه از سیاسک، چاله‌ای از گل و لای و دریاچه ای از آب باران درست شده است.
یکی از اهالی می‌گوید: مردم سیاسک اصلاً رنگ آسفالت را ندیده اند، به همین دلیل در تابستان با مشکل گرد و خاک و جمع شدن حشرات و در زمستان با مشکل آبگرفتگی و گل و لای دست و پنجه نرم می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: دهیاری و شورای روستا چند سال پیش که هنوز سیاسک روستا بشمار می‌آمد، کانال و جوی های آبی احداث کردند، اما چون غیر مهندسی بود، اعتبار و بودجه 30میلیون تومانی دهیاری را حرام کردند، بدون اینکه کاری برای مردم انجام داده باشند.
زن میانسالی هم که با چادری رنگی کنار خیابان ایستاده، از ما می‌خواهد بنویسیم که چگونه دیوار‌های خانه اش از شدت آبگرفتگی خیابان نم کشیده است.
زن جوانی که همراه فرزندان خردسالش خودش را به ما رسانده التماس می‌کند که صدای ما را به گوش مسؤولان برسانید که مردم از وضعیت سیاسک بسیار ناراضی هستند.
او می‌گوید: رفت وآمد برایمان دشوار است، اصلاً زندگی برای ما سخت شده و کسی نیست که به دادمان برسد.
او با بیان اینکه انبوه مشکلات، زندگی ما را مختل کرده و محال است که هنگام عبور از کوچه‌ها دست و پای کسی آسیب نبیند، می‌افزاید: تاکنون چندین بار اهالی موتور سوار سیاسک با زن و بچه در گل و لای این خیابان‌ها گیر کرده اند و دچار سانحه شده اند که در یکی از این موارد حتی پای یکی از اهالی قطع شده است.
او خانه‌ای را به ما نشان می‌دهد که آب کوچه‌ وارد خانه و زندگی یکی از سکنه شده است.
پیرمردی هم که کنار در خانه‌اش ایستاده، به طعنه می‌گوید: «مواظب باشید غرق نشوید».
می‌پرسم با این اوضاع چگونه رفت وآمد می‌کنید؟ می‌گوید: تازه این آب‌ها از بارندگی دیشب است و حجم آب الان خیلی کمتر شده، اگر زمان بارندگی اینجا باشید، به طور قطع خواهید ترسید.
«آش همان آش و کاسه همان کاسه»
سیاسک تنها غرق در آب و گل و لای نیست. بنا بر اظهارات اهالی، با پر شدن کال آب روستای علی آباد، اهالی سیاسک هر شب خواب سیل می‌بینند، چون می‌دانند اگر سیل بیاید، دیگر کسی از اهالی علی آباد و سیاسک زنده نمی ماند و آب همه را با خود می‌برد.
یکی از اهالی ما را به تماشای کال علی آباد دعوت می‌کند تا نشان دهد با ساخت و سازهای غیر مجاز چگونه عرض 12 متری کال علی آباد به حدود یک متر رسیده است.
او می‌گوید: بارها برای پیگیری این موضوع شکایت کرده ایم، اما با اینکه مسؤولان دستور پلمب ساخت و سازهای غیر مجاز را داده اند، شبانه فک پلمب می‌شوند و فردا باز «آش همان آش و کاسه همان کاسه» می‌شود.
او می‌گوید: این در حالی است که طبق قانون، نه تنها ساخت و ساز در عرض کال ممنوع است بلکه حریم کال نیز باید به جهت ساخت و ساز حفظ شود.
یکی از معتمدان سیاسک هم تنها تفاوت شهر محسوب شدن سیاسک را ورود چند سطل زباله می‌داند و می‌گوید: این در حالی است که همین سطل‌های زباله برای اهالی دردسرساز شده اند. به گفته وی، چندین روز زباله ها در این سطل ها انباشته می‌شود تا مأموران شهرداری گذرشان به اینجا بیفتد و جمع آوری کنند، آن هم اگر گل ولای نباشد تا خودروی حمل زباله بتواند بیاید.
سید از سخت گیری‌های شهرداری برای ساخت و ساز اهالی انتقاد می‌کند و می‌گوید: تا زمانی که سیاسک روستا بود، اهالی اختیارشان دست خودشان بود، اما حالا شهرداری اجازه هیچ ساخت‌و‌سازی را نمی‌دهد.
او مجوزهای ساخت و ساز را مشروط به هزینه‌های سنگین می‌داند و می‌افزاید: برای یک کنتور گاز جدا از اینکه اهالی باید پنج میلیون تومان پول واریز کنند، مدت‌ها انتظار نیز به آن اضافه شده است.
او که بارها برای پیگیری مشکلات به شهرداری منطقه سه مراجعه کرده، اظهار می‌دارد: متأسفانه در این پیگیری‌ها هیچ کسی در شهرداری به حرف ما گوش نمی کند، اما کافی است یک ماشین مصالح برای ساخت وساز خالی کنی فوری ده‌ها مأمور برای جمع آوری حاضر می‌شوند.
سید با اشاره به تفاوت سیاسک با دورترین روستاهای حاشیه مرز می‌گوید: سیاسک در یک قدمی کلانشهر مشهد از آن روستاها هم محروم تر است.
او همه هم و غم شهرداری را معطوف به شهرک مهرگان عنوان می‌کند و می‌افزاید: این در حالی است که سیاسک شامل چندین شهرک چون گلدیس، داروگر و ... است. به گفته وی، مردم سیاسک مثل شهرک مهرگان از داشتن بولوار، خیابان، بوستان، فضای سبز، وسایل بازی، کتابخانه، مدرسه، مسجد، عابر بانک، پل عابر پیاده برای دانش آموزان و احداث دوربرگردان در جاده سیمان کوتاه آمده‌اند، اما با انبوه زباله، بوی تعفن، وفور سگ‌های ولگرد و ناامنی چگونه کنار بیایند؟
وی ادامه داد: شرایط و اوضاع نابسامان را بارها به شهرداری منطقه، شورای شهر و سایر ارگان‌ها و نهادها اعلام و برای حل آن‌ها کمک خواسته‌ایم تا بتوانند امنیت و آرامش را به محله برگردانند، اما تاکنون گوش شنوایی نبوده است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.